به گزارش گیل خبر، آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات اول مرداد ماه سال 1362 نوشت: جزوه ای درباره تاریخچه اخوان المسلمین خواندم. قرار بود اخبار جنگ را بگویند، اما تاساعت هشت صبح ، نگفتند. با آقای [رئیس جمهور] صحبت کردم ؛ قرار شد تبلیغات پیروزی شروع شود. خوب برنامه ریزی شده است . برای عقد ازدواج فرزانه [هاشمی بهرمانی ] برادر زاده ام باعلیرضا پسر آقای [ابوالفضل ]توکلی [بینا]، خدمت امام رفتم ؛ عقد بسته شد. امام ، باز بر غیر قانونی بودن دخالت سه قوه در اداره صداوسیما، تاکید کردند. گفتم ، با توجه به اینکه پای برادرم محمد،در میان است ، مناسب نیست که من دخالت کنم . ایشان گفتند، به خاطر برادر شما بودن ، نبایدمظلوم واقع شود و به صداوسیما آسیب برسد. [امام ] از موفقیتهای جنگ ، راضی بودند. ساعت هشت و نیم تبلیغات و اخبار پیروزیها، شروع شد. دفترم اطلاع داد که آقای [محمدجواد]لاریجانی ـ که پریشب از طرف شورای سرپرستی [صداوسیما] به سرپرستی موقت [این سازمان ] منصوب شده است ـ می خواهد با من مشورت کند.گفتم ، چون امام وارد ماجرا شده اند، من دخالت نمی کنم . آقای [سیدرضا]زواره ای و آقای [حسن ]روحانی [نمایندگان مجلس در شورای سرپرستی صداوسیما] تلفن کردند. ناراحت بودند.قرار شد، استعفایشان را به دفتر من بسپارند. وقت ملاقات با امام ، برای شورا[ی سرپرستی صداوسیما] خواستند. به امام پیغام دادم ، نپذیرفتند. امام دستور دادند، تا تعیین تکلیف مدیر عامل ،از طرف سران سه قوه ، اخوی محمد، مسئول اداره سازمان صداوسیما باشد. عصر، جلسه رسیدگی به توزیع کالاها داشتیم و پیشرفتهایی نمودیم . لیستی از کالاهایی که باید،قیمتشان مشخص و کنترل شود، تهیه شد. جلسه ای هم با نمایندگان تهران برای بررسی و حل مشکلات [شهر] تهران داشتیم که به علت دیر جمع شدن و کمی فرصت ، به جایی نرسید. شب درمجلس ماندم .