از نظر بعضی از کارشناسان فوتبال دو باخت و یک مساوی تیم ملی کار شگفت انگیزی بوده به این سبب هم باید به بازیکنان تیم پاداش داد و هم باید به هر قیمتی که شده کارلوس فقید را حفظ کرد. کارلوس هم با مناسب دیدن فضایی که متاسفانه بعضی ازما به ویژه مجیزگویان ورزشی برایش بوجود آورد ه اند سه میلیون دلار را تبدیل به چهار میلیون دلار کر ده است. گویی خودش هم باورش شده که با کسب یک امتیاز و بدست آوردن رده چهارمی جدول کار سنگینی برای ما انجام داده است. ماهم چون موج مکزیکی بدون هیچ تفکری معمولا جوگیر ماجراهای مختلف می شویم، اگر تریبون داران و رسانه های ورزشی از دور موج راه بیندازند که همراهیم و اگر هم که سر جای خود بنشینند بی خیال، بدون آنکه بدانیم و بپرسیم و حداقل کمی با خود خلوت کنیم. دنباله روی چنان در کالبد جانمان نهادینه شده که کلا تفکر و تعقل را پاک به فراموشی سپرده ایم. چند روز پیش یکی از مطبوعاتی های جوگیر شده ورزشی پیشنهاد داده بود که مردم خود دست بکار شوند و دستمزد کیروش را از قسمتی از یارانه های خود پرداخت کنند. ایشان در این تخیل بود که گویی دولت هزینه های این مربی را از جیب خودش پرداخت می کرده نه کیسه بیت المال. به هر حال واقعیت این است که هر کشوری بر اساس استعدادهای درونی خود و تقویت آن می تواند در بخشی از رشته های ورزشی موفقتر باشد و در بعضی از آن ضعیفتر، شما هزینه ها و سرمایه گذاری های انجام شده برای تیم های والیبال و فوتبال را با هم مقایسه کنید آنگاه نتیجه می گیرید که فاکتور سرمایه، صرفا نمی تواند ملاک موفقیت تلقی شود. به نظر من با توجه به شرایط بغرنج اقتصادی کشور و نتایج ضعیفی که تیم ملی کشورمان در این دوره کسب کرده است، سرمایه گذاری ماهیانه یک میلیارد تومان تنها بابت یک مربی خارجی کار عاقلانه ای به نظر نمی رسد. بهتر است اگر قرار بر هزینه کردن این ارقام نجومی است این پول ها درسایر رشته های ورزشی مانند والیبال، کشتی و دیگر رشته هایی که از پتانسیل بیشتری برای قهرمانی برخوردارند، هزینه شود. با نگاهی اجمالی و مقایسه دستمزدهای مربیان تیم های مختلف با نتایج کسب شده به وضوح می توان به این واقعیت تلخ رسید که لزوما پرداخت هزینه های سنگین و دستمزد های آنچنانی نمی تواند تضمین کننده پیروزی های یک تیم تلقی شود، "روزنامه بریتانیایی «دیلی میل» آنلاین در گزارشی به پردرآمد ترین سرمربیان تیم های فوتبال در رقابت های جام جهانی امسال می پردازد. ۹ نفر از این سرمربیان که تیمشان را در تصاحب بزرگ ترین جایزه رقابت های جهانی این ورزش سرپرستی می کنند، دستمزدی بیشتر از دو میلیون یورو به خانه می برند. سایت «رفرنس» بلژیک نیز در این مورد نوشته در میان ۳۲ تیم ملی حاضر در رقابت های جام جهانی سال جاری، فابیو کاپلوی ایتالیایی، سرمربی جدید تیم ملی روسیه با دستمزد سالانه ۸ میلیون و ۳۶۰ هزار یورو پردرآمد ترین مربی و در مقام دوم، روی هاجسون، سرمربی تیم ملی انگلستان با چهار میلیون و ۳۷۱ هزار یورو قرار دارد" بر اساس این فهرست، سزار پرداندلی ایتالیایی با سه میلیون و ۲۱۶ هزار یورو و لوییس فیلیپ اسکولاری سرمربی برزیل با دو میلیون و ۹۵۷ هزار یورو مقام سوم و چهارم را دارند. مربی تیم سوئیس با دو میلیون و ۷۸۶ هزار یورو در رده پنجم، کمی پر درآمد تر از یوآخیم لوو همتای آلمانی سرمربی تیم ملی کشورش با دو میلیون و ۶۸۰ هزار یورو است. مقام هفتم این فهرست به وینست دلبوسکه سرمربی تیم اسپانیا با دو میلیون و ۵۱۹ هزار یورو دستمزد سالانه تعلق گرفته است. در این میان کارلوس کی روش پرتغالی، سرمربی تیم ملی کشورمان با دستمزد سالانه یک میلیون و ۵۶۱ هزار یورو در رتبه سیزدهم قرار گرفته است. تیم هایی که اکثر بر خلاف انتظار با حذف در مرحله مقدماتی با سر افکندگی راهی خانه شدند. پس نتیجه می گیریم که تنها هزینه کردن صرف نمی تواند مشکل گشای فوتبال ما باشد، از طرف دیگر نام چند کشوردیگر هم در دیلی میل آنلاین آمده است تیم هایی که علیرغم کمترین هزینه و دستمزد برای مربیان خود توانستند نتایج خوب و افتخارآمیزی را برای کشور خود کسب نمایند. می گل هره را، سرمربی تیم ملی مکزیک در ازای دریافت دستمزد سالانه ۱۵۶ هزار یورو و در مقام بالا تر از او در قعر جدول، مربی تیم غنا، و بالا تر از آن مربیان تیم های کرواسی، بوسنی و نیجریه قرار دارند. بله تیم بوسنی که با پاسهای پی در پی، رمق بازیکنان دونده ما را ربوده بود. به هرحال با ارزیابی بیلان عملکرد تیم های مختلف جهان می توان به این واقعیت تلخ رسید که لزوما پرداخت دستمزدها و هزینه های نجومی به مربیان خارجی نمی تواند منجر به پیروزی یک تیم شود، چراکه اساسا برای دستیابی به موفقیت فاکتورهای مهم تری نقش دارند.