به گزارش گیل خبر، خشایار الوند سال هاست کار هنری را پیشه خود ساخته و سابقه نوشتن فیلم و سریال های زیادی را دارد. سابقه همکاری او با مهران مدیری هم به سال ها قبل و «شب های برره» بر می گردد. او در«مرد هزار چهره»، «مرد دوهزار چهره»، «قهوه تلخ»، «ویلای من» و «شوخی کردم» جزو اعضای اصلی تیم نویسندگان بوده و انصافا و در مجموع عملکرد خوبی هم از خود نشان داده است. در آخرین سریال مهران مدیری با نام «در حاشیه» که این روزها روی آنتن است هم جزو تیم نویسندگان بود اما پس از وقفه در تولید این سریال، همکاری با این گروه برای الوند ادامه پیدا نکرد. به هرحال او سال ها در حوزه طنز و خصوصا با مهران مدیری کار کرده و شاید بیشتر از هرکسی در این زمینه صاحب نظر باشد. با خشایار الوند راجع به چند و چون طنز و حواشی آن و البته حواشی سریال «درحاشیه» صحبت کردیم. شما در چند قسمت ابتدایی سریال «در حاشیه» از نویسندگان بودید. چرا همکاری با این سریال ادامه پیدا نکرد؟ من در قسمت های ابتدایی این کار جزو تیم نویسندگان بودم. زمانی که کار به دلیل اعتراضات نظام پزشکی و وزارت بهداشت و... متوقف شد، پیشنهاد نوشتن یک فیلم سینمایی برایم پیش آمد که با آقای مدیری مطرح کردم و دوستانه از گروه جدا شدم. بعد از جدایی از گروه اسمم هم از تیتراژ حذف شد. وارد بحث اصلی و موضوع کارکردهای طنز بشویم. اصولا واژه «طنز» به چه معناست و چه کارکردی دارد؟ طنز با زبانی شیرین، به بیان ناهنجاری های موجود در اطراف هنرمند می پردازد. در حقیقت هنرمند با زبان شیرین طنز به انتقاد از نابسامانی های پیرامون خود می پردازد. هنرمندان اصطلاحا شاخک های حسی تیزتری دارند و شاید بتوان گفت ناهنجاری های موجود در جامعه را دقیق تر یا موشکافانه تر می بینند که گاهی برای انتقاد از این نابسامانی ها زبان طنز را انتخاب می کنند. نابسامانی های موجود هم می تواند مسائل اجتماعی، رفتاری، سیاسی و به طورکلی عرصه های مختلف زندگی انسان ها را شامل شود. البته باید گفت به نظر من هرکاری را صرفا به دلیل عنصر خنده، نمی توان «طنز» نامید. برخی از آثار «کمدی» هستند که ممکن است دغدغه و مساله ای هم برای مطرح کردن نداشته و صرفا برای سرگرمی و خنده باشند که اصلا هم بد نیست، اما با طنز تفاوت دارد. طنز مشخصا به انتقاد از یک ناهنجاری می پردازد و هدفش صرفا خنده نیست. و لابد طبیعی است که به دنبال انتقاد، اعتراض یا دلخوری هایی هم برای عده ای پیش بیاید. اما ریشه این اعتراض نسبت به انتقاد خصوصا در زبان طنز چیست؟ مشخص است که وقتی طنز اجرا می شود و انتقادی صورت می گیرد، عده ای از افراد از اینکه همکاران، طبقه اجتماعی یا قومیتشان مورد اشاره قرار گرفته دلخور می شوند. اما چون ما در این زمینه تربیت نشده ایم و در مورد هر موضوعی همه چیز را تعمیم می دهیم، اگر با یک پلیس شوخی شود همه پلیس ها ناراحت می شوند و اصطلاحا به خودشان می گیرند. یا مثلا اگر شخصیتی در فیلم یا سریالی با لهجه ای خاص صحبت کند آن قومیت دلخور می شوند و تصور می کنند منظور و مقصود هنرمند یکایک افراد آن قوم است؛ درحالی که اینطور نیست و ماجرا چیزی ورای اینهاست. اگر آن فیلم یا سریال طنز باشد که اوضاع سخت تر است و ممکن است آن کاراکتر را به حساب تمسخر یک قشر یا قومیت از جامعه بگذارند. البته من درباره کار خاصی صحبت نمی کنم و شاید حتی در برخی موارد حق با کسانی باشد که دلخور هستند و ممکن است در اثری حقیقتا تمسخر صورت گرفته باشد که صحبت من درباره چنین موارد استثنایی نیست. من درباره اکثر آثاری صحبت می کنم که قصد انتقاد با زبان شیرین طنز را دارند نه قصد تمسخر یا توهین. واقعا اینطور نیست که با نقد رفتار یک پزشک، یا مثلا شوخی با یک نفر که لهجه فلان شهر خاص را دارد، رفتار تمام پزشکان یا تمام افراد آن شهر زیر سوال برود که اگر چنین باشد کار از اساس درست نیست. یعنی می توان گفت تعمیم انتقادات به همه افراد سبب ساز اعتراضات نسبت به انتقاد می شود؟ به نظرم درباره چنین اعتراضات یا دلخوری هایی باید بگویم اولا آستانه تحمل ما قدری پایین است و ثانیا در این باره تربیت نشده ایم. در بسیاری از کشورهای دیگر ممکن است با همه شوخی شود، با رئیس جمهور، با شاغلان فلان حرفه، فلان طبقه و... و اتفاق خاصی هم نمی افتد؛ اتفاقا گاهی حتی به نفع کسانی که با آنها شوخی شده هم تمام می شود. مثلا در همین سریال «درحاشیه» و درباره جامعه پزشکان باید گفت وقتی سره از ناسره متمایز می شود و از پزشک متخلف انتقاد می شود، پزشکی که به لحاظ کاری سالم است و تخلف نمی کند باید خوشحال شود که ناخالصی های این حرفه نشان داده می شود و حساب پزشکان متعهد از متخلفان این حرفه جدا می شود. در حقیقت نمایش تخلفات یا انتقاد از برخی افراد غیرمتعهد یک حرفه اتفاقا سبب می شود حساب افراد متعهد و غیر متعهد از هم جدا شده و همه در یک طبقه قرار نگیرند. اما متاسفانه آستانه تحمل ها قدری پایین است که شاید باعث ایجاد برخی مسائل می شود. به نظر شما اساسا مرز بین توهین یا تمسخر با انتقاد یا شوخی چیست؟ تمایز قائل شدن بین این دو موضوع سخت است و ربطی هم به موضوع و محتوایی که در اثر مطرح شده نداشته و بیشتر به نحوه اجرا و لحن مرتبط است. یک شوخی می تواند با یک اجرای درست از یک موضوع برخورنده به یک محتوای سازنده تبدیل شود، تاثیرگذار باشد و کارکرد خود را هم داشته باشد. عکس این قضیه هم صادق است، یعنی گاهی همان شوخی با نوع خاصی از اجرا، میمیک رفتاری، ادا و اطوار یا حتی پوشش خاص، برخورنده و حتی توهین آمیز محسوب شود. این است که بین تمسخر و انتقاد یا شوخی مرز باریکی وجود دارد و کار بسیار سخت است. به نظرم تمام اتفاقات و موضوعات مربوط به تمسخر و توهین و... هم بیشتر در اجرا اتفاق می افتد تا در کاغذ و نوشته. یعنی یک اجراست که می تواند به سمت لودگی حرکت کند یا به سمت یک طنز شریف و باوقار برود. در این میان کسانی هم هستند که نسبت به لهجه ای که یک کاراکتر خصوصا در یک سریال طنز با آن صحبت می کند حساس هستند. به نظر شما حساسیت نسبت به انواع گویش ها یا لهجه ها از کجا ریشه می گیرد؟ حساسیت نسبت به لهجه های مختلف ریشه تاریخی دارد . قبل از انقلاب گفته می شد جوک های راجع به قومیت های ترک یا گیلکی ها را ساواک می سازد و نشر می دهد. در واقع ترک ها به این دلیل که ملت غیوری هستند، ساواک سعی می کرد آنها را اصطلاحا ساده لوح جلوه دهد. گیلکی ها هم به این دلیل که غالبا باسواد و بافرهنگ هستند، ساواک سعی در تخریب چهره آنها داشته و چنین مطالبی را نشر می داده است. اما متاسفانه این ریشه تاریخی غلط و نژادپرستانه در جامعه نهادینه شده و شرایط را تخریب کرد. اعتراض و حساسیت نسبت به شوخی و انتقاد هم به همین موضوع برمی گردد که هر قومیت یا حرفه یا طبقه خاصی از جامعه تصور می کند نباید اجازه دهد مورد شوخی قرار بگیرد. به نظرم شرایط به گونه ای پیش رفته که مثلا اگر فلان قومیتی نسبت به شوخی در فلان فیلم واکنش نشان داده و اعتراض کرده اند، اگر قومیت دیگر که با آنها هم شوخی شده اعتراض نکنند اصطلاحا بی غیرت محسوب می شوند. در حقیقت این تعمیم دادن است که کار را خراب می کند. نکته دیگری هم وجود دارد ، این که وقتی از نمایش صحبت می شود باید درنظر داشته باشیم که کاراکترها کاملا خیالی و ساخته ذهن هنرمند هستند. اساسا نمایش یعنی اثری ساخته ذهن هنرمند؛ اگرچه گاهی برخی موضوعات را هم از واقعیت الهام گرفته باشد. به هیچ عنوان قرار نیست در یک اثر هنری افراد گروه یا صنف خاصی از جامعه تخریب شوند و هدف هنر این نیست. اصلا چرا یک هنرمند باید چنین کاری بکند؟ وظیفه هنر و هنرمند چیز دیگری است؛ چیزی ورای توهین، تمسخر یا تخریب. این است که ما برای درک و فهم این قضیه تربیت نشده ایم و یاد گرفته ایم همه چیز را به خودمان بگیریم. البته نباید انکار کرد که گاهی اوقات دوستانی هم که اثر هنری ساخته اند نتوانسته اند مرز باریک بین توهین و انتقاد را حفظ کنند و شاید این موضوع هم بی تاثیر نباشد. به هرحال در این موضوع هم مثل موضوعات دیگر حد و اندازه نگه داشتن سخت است و بسیار باید مراقب بود. در این میان راه حل برای بالا بردن روحیه انتقاد پذیری و به نوعی کاهش اصطکاک بین هنرمند و اقشار مختلف چه می توان باشد؟ به نظرم نسل جدید باتوجه به امکانات و تکنولوژی که در اختیار دارد، ابزار جدیدی که ارتباطات را گسترده تر کرده و... می تواند از اتفاقاتی که در جای جای دنیا رخ می دهد باخبر باشد. نسل جدید به واسطه ابزار و تکنولوژی نسبت به موضوعات روز دنیا آگاه تر است و غیرمستقیم نسبت به چنین موضوعاتی تربیت می شود. کمتر دیده ام که جوان ترها، از قومیت یا حرفه خاصی نسبت به این موضوعات واکنش اعتراضی نشان دهند و این مسائل را برخورنده ارزیابی کنند. به هرحال ساخته شدن هرچیزی زمان می برد؛ فرهنگسازی در این زمینه هم مثل دیگر موضوعات زمان خاص خود را می طلبد. همین اقدامی که صدا و سیما درباره سریال «درحاشیه» اجرا کرد و فارغ از کیفیت این سریال که موضوع صحبت ما نیست، اصطلاحا پای آن ایستاد و سریال را با اصلاحاتی نمایش داد می تواند به بهبود روند انتقادپذیری و فرهنگسازی در این زمینه کمک کند. کما اینکه مردم جامعه هم با معترضین همسو نشده و پای این سریال ایستادند. خود پزشکان هم به این نتیجه رسیدند که این گونه اعتراض ها، لشکرکشی، طومار امضا کردن و... چاره کار نیست. چاره کار این است که یا با پزشکان متخلف برخورد جدی شود و رفتارهایی که محل نقد است اصلاح شود، یا پزشکانی که به لحاظ مالی مشکلی برای ساخت فیلم ندارند، سریالی در جواب این انتقادات بسازند و پزشکان متعهد را نشان بدهند. به نظرم تغییر نسل و تغییر این تفکرات 10 یا 15 سال زمان می برد. این موضوعات یک شبه به وجود نیامده که یک شبه هم حل شود. سال ها این حساسیت ها در ما نهادینه شده و سال ها هم زمان می برد تا تعدیل شود. حتما در جریان هستید که وکلا هم نسبت به سریال «در حاشیه» انتقاد کرده اند. شاید همان بحثی که گفتید که اگر دیگران اعتراض نکنند اصطلاحا بی غیرت خوانده می شوند. اتفاقا جالب است بدانید که در سکانسی از قسمت اول سریال «درحاشیه» که خود من آن را نوشتم، «دکتر کاشفی» با لحن اعتراضی به نقش وکیل داستان می گوید: «مگر تو وکیل نیستی؟» او جواب می دهد که: «نه من وکیل نیستم، من فقط یکسری ارتباطات دارم.» در حقیقت عنوان می کند که من وکالت نخوانده ام و ارتباطاتی دارم. در سریال «ویلای من» کاراکتری داشتیم که وکیل بود که چند نفر از آشنایان که وکیل هستند گفتند چرا در همه سریال ها وکیل ها آدم های زیرک به معنای بد کلمه نشان داده می شوند؟ گفتم: حتما رفتارهای این چنینی در برخی وکلا دیده شده و دستمایه قرار گرفته، وگرنه این موضوع قابل تعمیم به همه وکلا نیست. همین طور هم درباره پزشکان و دیگر حرفه ها. اصلا به نظر من پزشکی که چنین رفتارهایی که در این سریال نشان داده می شود را بروز دهد، پزشک نیست. ممکن است روپوش سفید پوشیده باشد، مدرکی هم داشته باشد اما به معنای حقیقی نمی توان او را پزشک به شمار آورد. پزشکی که تا زمانی که پیامک واریز پول را دریافت نکند وارد اتاق عمل نمی شود که پزشک نیست و جزو جامعه پزشکی محسوب نمی شود. پس پزشکان نباید از این موضوع ناراحت شوند که چرا چنین شخصی نمایش داده شده؟ همین مورد هم درباره وکلا صدق می کند. کسی که با زد و بند هم از شاکی و هم از متهم پول بگیرد نمی توان اسمش را وکیل گذاشت. بنابراین دلیلی برای ناراحتی قشر وکلا وجود ندارد. همین طور هم در خصوص دیگر اقشار و صنف های جامعه این موضوع صدق می کند. به هرحال شما سابقه زیادی در نوشتن دارید، «شب های برره»، «پاورچین»، «قهوه تلخ» و... آیا در شروع کار یا حین نوشتن، حواشی بعدی کار را پیش بینی می کنید؟ بله. به هرحال می شود پیش بینی کرد که اعتراضاتی وجود خواهد داشت. من از ابتدا به آقای مدیری گفتم که این کار را نسازد و از این طرح بگذرد، اما نظر ایشان بود که کار تولید شود. البته من بعد از مدتی نتوانستم همکاری با این سریال را ادامه بدهم اما به دلیل دوستی با آقای مدیری در جریان ماجرا قرار می گرفتم. در جریان اتفاقات سریال «ساختمان پزشکان» هم بودم و به هرحال به دلیل کار در این حوزه سابقه برخورد ها را دارم. در «ساختمان پزشکان» مسائل خانوادگی عده ای از انسان ها مطرح می شد که برخی از سکانس ها هم در مطب یک روانپزشک روایت می شد. این موضوع به نظرم ربطی به اشخاص خاصی نداشت. اما به دلیل حرف و حدیث هایی که به وجود آمد سریال توقیف شد، با اصلاحاتی دوباره شروع کردند و نقش روانپزشک را تغییراتی دادند و... در نهایت هم سریال 90 قسمتی را در 55 قسمت جمع کردند. این است که چون سابقه این موضوعات را می دانستم، به آقای مدیری گفتم این کار را نسازد چون حدس می زدم که این اتفاقات بیفتد. به هرحال اجتناب ناپذیر است و باید تحمل کنیم. بعضی وقت ها این گونه اصطکاک بین سازندگان یک اثر و صنوف مختلف وجود داشته و شاید بازهم وجود داشته باشد. نقش مردم یا ممیزی های نظارتی در این میان چیست؟ به نظرم باید اجازه دهیم هرکس کار خودش را بکند؛ هنرمند اثرش را بسازد، پزشکان هم در عمل ثابت کنند این طور نیستند. اگر هرکسی کار خود را انجام بدهد همه چیز سر جای خود قرار می گیرد. فکر می کنید کسانی که مسئول نظارت برممیزی ها در صدا و سیما هستند، این چیزها را درک نمی کنند؟ یا نظارتی بر ساخت مجموعه ها ندارند؟ وقتی مجوز ساخت سریالی داده می شود، یعنی آن مجموعه قصد تمسخر یا توهین ندارد. البته ممکن است در اجرا اتفاقاتی افتاده باشد و من منکر این قضیه نیستم. اصلا بحثم راجع به کیفیت کار نیست اما مشخصا قصدی برای تحقیر، تخریب یا ضربه زدن وجود نداشته و ممیزی ها هم این را تشخیص داده اند. بگذاریم ممیزی ها کار خود را بکند، هنرمند اثر خود را بسازد، پزشکان و دیگر اقشار هم کار خود را انجام دهند. الان با ساخت و پخش این سریال آسمان به زمین آمده؟ مردم از این به بعد بیمار نمی شوند یا بیمارستان نمی روند؟ برخی پزشکان از این به بعد زیرمیزی نمی گیرند؟ یا اتفاق خاص دیگری افتاده؟ اجازه بدهیم مردم خودشان قضاوت کنند. مردم اگر ببینند اغراق وجود دارد، تمسخر یا توهین شده یا هرچیز دیگر، خود شان واکنش نشان می دهند ، اگر هم ببینند مسائل درستی بیان شده از چنین انتقاداتی حمایت می کنند. باید اجازه دهیم هرکس کار خود را انجام دهد، ملت هم خودشان قضاوت خواهند کرد. البته گروهی معتقدند در این میان نباید یکطرفه نگاه کرد. تا حدی بحث اعتماد مردم نسبت به پزشکان و احتمال خدشه به این اعتماد هم مطرح است و شاید بتوان کمی هم به پزشکان حق داد. به هرحال همه ما بیمار می شویم و همه ما هم مجبوریم به پزشک مراجعه کنیم و اصطلاحا دستمان زیر ساطور پزشکان است. چیزی که وجود دارد این است که به هرحال پزشکان متخلف وجود دارند و ما و همه مردم می بینیم و می دانیم. همه مردم از مبالغ هنگفتی که برخی پزشکان طلب می کنند اطلاع دارند و این غیرقابل انکار است. درست است که پزشکان متخلف ممکن است 5درصد از جامعه پزشکی باشند اما وجود دارند و ما با همان 5درصد کار داریم. وقتی کسی مشکلی ندارد یا تخلفی انجام نداده که از اساس سوژه ما نیست. می خواهم بگویم مردم این مسائل را به چشم دیده اند، بیمارستان رفته اند و در جریان مسائلی مثل زیرمیزی ها هستند؛ اگر اینها نبود که جناب وزیر بهداشت دستور اجرای طرح مقابله با پزشکان متخلف و زیرمیزی بگیران را نمی دادند. من راجع به قسمت هایی که به عنوان نویسنده در این سریال حضور داشتم صحبت می کنم و می خواهم بگویم تازه اگر در سریال دقت کرده باشید چند پزشک داریم که یکی از آنها به علت تخلف پروانه طبابتش باطل شده، دیگری از دانشگاه مهجوری مدرک گرفته که در ارزیابی علمی دانش کافی ندارد، دیگری هم آدم خوبی است اما تخصص کاربردی ندارد. هیچ کدام اینها نماینده جامعه پزشکی ما نیستند. به علاوه فقط در یک بیمارستان چنین اتفاقاتی رخ می دهد نه تمام بیمارستان ها و تخلفات را به همه تعمیم نداده ایم. ما در داستان این رعایت ها را هم کرده ایم و نمی دانم دوستان چرا تا این حد حساس شده اند. همان نقد از درون؟ بله. مسلما ما لازم داریم که خودمان به نقد خود بپردازیم. ما در «شب های برره» جامعه را نقد کردیم و رفتارهای ناهنجار را نشان دادیم، از آسمان و زمین برسرمان ریختند که شما ایران و ایرانی را مسخره کرده اید، اخلاقیات را رعایت نکردید و... اما در واقعیت در انتها برای مردم چیزی ماند که همزمان که سریالی مفرح دیدند، کمی به خود آمده و رفتارهایی را به یکدیگر گوشزد کنند. که تا سال ها بعد و حتی هنوز هم گاهی مردم از رفتارهای ناهنجار «برره» ای ها نمونه هایی در ذهن دارند. بله، دقیقا. حتی تا سال ها بعد اگر کسی رفتار ناهنجاری مرتکب می شد مثلا می گفتند «برره ای» رفتار نکن. «رفتارهای برره ای» در حقیقت کارهای ناپسند و بدی بود که ما انجام می دادیم اما چون درون ماجرا هستیم به روی خودمان نمی آوریم. هنوز هم رفتارهای ناهنجار و خارج از عرف را به «رفتارهای برره ای» تعبیر می کنند. این است که به نظرم باید اجازه دهیم نقد صورت گیرد و حساسیت های غیرمنطقی کنار گذاشته شود. البته امیدوارم کارهایی که انجام می شوند کیفیت قابل دفاعی داشته باشند که بتوانیم در جواب معترضین بگوییم ما به عنوان هنرمند کار خود را درست انجام داده ایم، شما هم در صنف خود کارتان را درست انجام دهید. آیا اعتراضات این چنینی جر أت ساخت اثر خصوصا مجموعه های طنز را کم نمی کند؟ مسلما حدس و گمان هایی درباره حواشی کارهای مختلف زده می شود و این موضوعات اجتناب ناپذیر است، اما طنز باید وجود داشته باشد و سازندگان باید تحمل کنند. از متولیان امر در صدا و سیما تشکر می کنم که برای اولین بار پای یک اثر ایستادند. وزارت بهداشت حتی حاضر شده بود خسارت هم بدهد و این سریال ادامه پیدا نکند اما صدا و سیما پای این سریال ایستاد و دیدیم که با پخش آن اتفاق خاصی هم نیفتاد. این اقدام صدا و سیما سبب شد راه برای کارهای بعدی باز شود و وقتی قرار باشد با افرادی شوخی شود، کار در نطفه خفه نمی شود. /مثلث
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code