وقتی سپیدرود و ملوان باید اقتصاد فوتبال فردا را بسازند
گیل خبر/ فرشاد کاس نژاد یک عکس از تمرین تیم ملوان بهانه بحث هایی است که این بار معاون رییس جمهوری بانی اش شده. بحث درباره مدیریت و اقتصاد فوتبال گیلان که با حضور دکتر نوبخت در تمرین ملوان شاید گسترش یابد و کمک های مقطعی دولت به تیم ها به ایجاد یک سازوکار اقتصادی تبدیل شود. از فوتبال گیلان باشگاه های ورشکسته ای باقی مانده که بدون ساختار و امکانات و مدیریت و به هوای تعلق خاطر شدید شهروندان رشت و انزلی به فوتبال همچنان توپی می چرخانند و هورایی از تماشاگرانش شنیده می شود. هیچ خبری از «باشگاه» حتی نزدیک به استانداردهای حداقلی که در اصفهان و اهواز و تهران می بینیم، نیست و هیچ نشانی از قدم های اولیه برای حرکت به یک سوی تازه پیدا نشده است. از ملوان که نام بلندآوازه ای داشت یک تیم در لیگ یک به جا مانده که تمام منش و روش باشگاهداری اش را نیز فراموش کرده است. از فوتبال انزلی یک ورزشگاه فرسوده باقی مانده و تیمی که دیگر نه بازیکن می سازد و نه خیال بازگشت به سیاق گذشته اش را دارد. بزرگ ترین افتخار ملوان جام و قهرمانی نبود، بلکه انزلی چی ها به بازیکن سازی خود فخر می فروختند، به اینکه در هر نسل ستاره می ساختند و سبک داشتند و شبیه خودشان بودند، به اینکه برای صعود از لیگ یک از اینجا و آنجا بازیکن و مربی درجه چندم نمی خریدند. این فقط تیم ملوان نیست که در جدول سقوط کرده، بلکه روش و دیدگاه و سیاق ملوان سقوط کرده و این سقوط دوم هولناک است. سپیدرود هم از کمک های دولتی بهره مند شده اما نه حتی به اندازه نیازهای روزمره اش. صعود سپیدرود به لیگ برتر شور غریبی را در فوتبال رشت ساخته اما هیچ کس انگار نگران ساختار بی حساب و کتاب این باشگاه نیست. سپیدرود اگرچه برای ادامه راه در لیگ برتر به کمک های مقطعی نیازمند است اما به این دلیل که زیرساخت های یک باشگاه حتی با معیارهای نازل رایج در فوتبال ما را ندارد، اگر با روند بحران فنی و مدیریتی اش سقوط کند، در فصل آینده چه بسا با این واقعیت تلخ مواجه شویم که نشانی از این تیم باقی نباشد. سپیدرود اگر با انبوهی از بدهی به لیگ یک برگردد با توجه به کاهش قیمت امتیازش در لیگ یک و حجم بدهی های به جا مانده چگونه می تواند زنده بماند؟ برای سپیدرود که موجی از تماشاگر و تعلق خاطر به فوتبال را به لیگ برتر هدیه داده باید فکری کرد، فکری فراتر از کمک های چند صد میلیونی یا حتی میلیاردی. سپیدرود، باشگاهی با قدمت ۵ دهه و با این همه تماشاگر چرا نباید صاحب زیرساخت های ماندگار شود؟ دولت ها اگر در تهیه زیرساخت ها به ورزش کمک کنند گام موثرتری برداشته اند. یک مثال می زنیم؛ تیم های بی هوادار مثل پیکان و سایپا صاحب زیرساخت هایی هستند که هرگز نفهمیده ایم به کدام دلیل و برای کدام تماشاگر بنیان شده اند. تیم بی تماشاگر محصول فوتبالی بود که می خواست از منابع دولتی بودجه بگیرد و هیچ توجهی به درآمدزایی نداشت اما حالا که وزارت ورزش نیز از خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس حرف می زند و از گشودن درهای درآمدزایی برای تیم های پرتماشاگر، یک پیام روشن هم باید شنیده شود: فوتبال ایران در مرحله ای است که اهمیت تیم هایی مثل سپیدرود و ملوان را می فهمد. فوتبال بی تماشاگر محکوم به ورشکستگی است مگر آنکه پوشالی و بی حاصل به دست صنایع قدرتمند اداره شود. فوتبال را باشگاه هایی مثل سپیدرود و ملوان و داماش می توانند بسازند، تیم هایی که تماشاگر دارند و می توانند درآمد بسازند. برای چنین تیم هایی باید زیرساخت ها را فراهم کرد و مدیریت و ساز و کار خوب را پیش پای شان گذاشت، نه اینکه آنها را به مدیران عاریه ای با فکرهای فرسوده بسپارند و کمک های دولتی حداقلی را نیز تقدیم شان کنند. عکس معاون رییس جمهوری در تمرین ملوان و کمک های پیشین به سپیدرود از اهمیت اجتماعی این تیم ها خبر می دهند، اهمیتی که تیم های بی تماشاگر و متمول در فوتبال ایران هرگز نداشته اند اما بودجه ها و امکانات را بلعیده اند. اقتصاد فوتبال فردای ایران با متمول ها و صنعتی های بی تماشاگر رونق نمی گیرد، اگر قرار است رونق اقتصادی در فردای فوتبال ایران ببینیم با ایجاد زیرساخت ها برای تیم های پرتماشاگر که ریشه در قلب مردم دارند، ممکن خواهد بود. نام سرمایه گذاری در تیم های ریشه دار و پرتماشاگر «سرمایه گذاری» است و نام هزینه کردن در تیم های بی تماشاگر که طی چند دهه همیشه برای سکوهای خالی بازی کرده اند و میلیاردها را به باد داده اند هرگز یک سرمایه گذاری ورزشی نیست. *ایران ورزشی گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.