سید محمد میرقاسم زاده
۱۳۹۳/۰۸/۰۸ ۱۶:۱۶ چاپ
بدون شک حسن کربلایی را می توان جزء چهره های برجسته سیاسی استان گیلان در طول چند سال اخیر در استان گیلان برشمرد.  یادداشت و مصاحبه های انتقادی اش به آیت الله زین العابدین قربانی نماینده ولی فقیه در استان گیلان، غلامعلی جعفرزاده نماینده مردم شریف شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی از جمله رخدادهای مهم سیاسی استان گیلان در طول چند سال اخیر بوده است. یکی دیگر از رخدادهای عجیب دیگر در سطح استان گیلان که کمتر به آن پرداخته شد، کنار زدن محمدتقی رنجبر و حمایت همه جانبه کربلایی از حمیدرضا خصوصی ثانی در انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی در حوزه شهرستان صومعه سرا بود! بدون شک اگر سابقه ی انقلابی، سیاسی و حزبی محمدتقی رنجبر از حسن کربلایی بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. حضور در دوره های اول، دوم، سوم و ششم در مجلس شورای اسلامی بعنوان نماینده مردم خود گواهی بر این ادعاست. با این وجود کربلایی تمامی این مسائل را به دلیل غرض ورزی با سید کاظم دلخوش نماینده وقت صومعه سرا نادیده گرفت و بعنوان دبیر حزب موتلفه اسلامی استان گیلان از فردی حمایت کرد که توسط دبیر این حزب در شهرستان صومعه سرا خط خورده بود. ناگفته نماند که صومعه سرا بدلیل حضور رنجبر یکی از شهرستان های قدیمی و ریشه دار در خصوص جریان موتلفه اسلامی است و از ابتدای فعالیت تا کنون رنجبر مسئولیت دبیری این حزب را در شهرستان عهده دار است. نکته ی جالب ماجرا زمانی می باشد که امثال کربلایی ها که به دلیل مسائل و منافعی – شما بگویید مصلحت – زمانی که صحبت قدرت باشد اصول ها را زیرپا گذاشته و یار و یاور خود را در سنگر موتلفه اسلامی شهرستان نادیده می گیرد و از شخص دیگری حمایت می کند و از آن جالب تر وضعیت امروز شهرستان که اظهر من الشمس است را نادیده گرفته و تا به امروز در باب تصمیم اشتباه خود در خصوص حرکت و تحرکش در انتخابات گذشته ی مجلس شورای اسلامی در شهرستان صومعه سرا سخنی به زبان نیاورده است! یا زمانی که در مراسم یادبود آیت الله مهدوی کنی در مسجد آیت الله ضیابری دهستان ضیابر صومعه سرا به نقل از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای ( مدظله العالی ) مبنی بر رفوزگی افرادی که در فتنه ۸۸ شرکت داشته اند سخن می گوید، از رفوزگی اش در خصوص دخالت های احساسی خود در سطح استان – برای مثال وضعیت کنونی شهرستان صومعه سرا – سخن نمی گوید! جناب آقای کربلایی عزیز چرا در خصوص حضور بی شمار هم حزبی های جنابعالی در سازمان هلال احمر روزه سکوت گرفته ای ؟! چرا در خصوص وضعیت کنونی شهرستان صومعه سرا روزه سکوت گرفته ای ؟! چرا در خصوص انتصاباتی که طنز آن در صداوسیما جمهوری اسلامی ایران پخش شد روزه سکوت گرفته ای ؟! آیا این مسائل قابل به بیان نیست؟! چرا در خصوص حمایت شتباه خود در انتخابات دوره پیش مجلس شورای اسلامی در شهرستان صومعه سرا روزه سکوت گرفته ای؟! آیا معضل استان گیلان فقط حضور جعفرزاده ایمن آبادی در مجلس شورای اسلامی است؟ یا برگزاری جلسات احزاب اصلاح طلب؟ یا شاید هم استفاده از کلید واژه «فتنه» به ابزاری برای تسویه حساب و نان خوردن شما تبدیل شده است؟؟؟ جناب آقای کربلایی ضمن اینکه اعلام داریم فرمایشات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) برای ما فصل الخظاب است از شما تقاضا می شود یادداشت زیر – به قلم جعفر محمدی از عصرایران –  را مطالعه بفرمائید تا باشد برای بعد… بیش از ۴ سال از انتخابات پر ماجرای ۸۸ و حوادث تلخ بعد از آن گذشته است. امروز که با فاصله زمانی و فارغ از هیجانات آن روزها و ماه های ملتهب به ماجرا می نگریم ، می توانیم به جرأت بگوییم که هر دو طرف ماجرا می توانستند عملکرد بهتری داشته باشند تا کشور این همه هزینه ندهد و تا بدین اندازه تضاد بین خود مردم و بی اعتمادی بین بخش های قابل توجهی از مردم و نظام ایجاد نشود. با این حال ، آنچه گذشته ، گذشته است و هیچ اراده ای نمی تواند واقعیت های رخ داده را تغییر دهد. با این حال امکان اصلاح  آثار  بازمانده از آن وقایع تلخ -که تا امروز ادامه دارند- عقلاً و عملاً وجود دارد. بیایید منصفانه و غیر متعصبانه و فارغ از صحت و سقم بحثِ تاریخ مصرف گذشته تقلب در انتخابات ، به ماجرا نگاه کنیم. بخش قابل توجهی از مردم ایران ، بر این باور بودند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته و بخش زیادی هم اصرار داشتند که در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ تقلبی رخ داده است. از این دو گروه میلیونی ، هیچ کدامشان ، بیگانه و خارجی نیستند و همچنان در کنار یکدیگر زندگی می کنند و قرار است از این بعد هم ،  در همین جامعه و در کنار همدیگر زندگی کنند. نه قرار است یک گروه دیگری را نابود کند و نه بناست ، یکی از این دو از کشور مهاجرت کند، قرار هم نیست تا همیشه با تردید و کینه به هم بنگرند ؛ این یک نکته. نکته بعد این که هر دو طرف ماجرا ، در دعوای انتخابات ، عملکردی بی عیب و نقص نداشتند: اگر احمدی نژاد آن بی اخلاقی های زشت را در مناظره های زنده تلویزیونی انجام نمی داد، اگر قبل از انتخابات ، پیامک ها را قطع نمی کردند، اگر ، مشکل کمبود تعرفه رأی در برخی شعب رأی گیری را پیش نمی آوردند، اگر قبل از اعلام نتایج ، رسانه های طرفدار احمدی نژاد ، از پیروزی او دم نمی زدند، اگر میر حسین موسوی ، در شامگاه روز انتخابات در واکنش به شایعه پیروزی احمدی نژاد ، کنفرانس مطبوعاتی نمی گذاشت و خود را  پیروز انتخابات نمی خواند، اگر قبل از اعلام رسمی نتایج ، موتورسواران حامی احمدی نژاد ، در ساعت یک بامداد بعد از انتخابات خیابان های تهران را شعارگویان گز نمی کردند، اگر اولین اعتراضات مردم به نتایج انتخابات – که امری متعارف در همه کشورهای مردمسالار است – با پلیس ضد شورش مواجه نمی شد، اگر به معترضان اجازه می دادند تجمع اعتراضی خود را به طور قانونی و تحت حمایت پلیس برگزار کنند، اگر احمدی نژاد در میدان ولیعصر تهران ، جشن پیروزی نمی گرفت و با ادبیات “خس و خاشاک” محورانه اش ، مخالفان را تحقیر و تحریک نمی کرد، اگر معترضین دست به خشونت نمی زدند و بانک ها و اتوبوس ها را آتش نمی زدند، اگر نیروهای لباس شخصی به سمت مردم تیراندازی نمی کردند، اگر موسوی و کروبی ، به جای بیانیه های تند و تیز ، وارد فاز پیگیری قانونی ادعایشان می شدند و در مقابل نیز ، شورای نگهبان ، جانبداری آشکار  از احمدی نژاد را کنار می گذاشت و بی طرفانه به اعتراضات رسیدگی می کرد، اگر رهبران معترضان ، به جای هدر دادن توان مردمی خود در خیابان ها ، این انرژی عظیم را در قالب یک حزب فراگیر ، قدرتمند ، مطالبه گر و ملی هدایت می کردند تا دو سال بعد مجلس و چهار سال بعدتر ، ریاست جمهوری و شوراها را بگیرند، اگر قاتلان ندا آقاسلطان و خواهر زاده موسوی و دیگران دستگیر و مجازات می شدند، اگر تلویزیون ، به جای آن که تریبون یک طرف ماجرا باشد و نمک بر زخم طرف دیگر بپاشد ، “رسانه ملی” بود و اجازه می داد به جای آن که معترضان در خیابان سخن بگویند ، از رسانه ملی حرف شان را بزنند. و اگر … حتماً وحدت ملی ما ، تا بدین اندازه ای که امروز شاهدش هستیم ، خدشه دار نشده بود و این همه آسیب به کشور نرسیده بود و آن هم انسان جانشان را از دست نداده بودند. پس باید گفت که هر دو طرف – حال یکی کمتر و دیگری بیشتر – در این نابسامانی سهیم اند. لذا حق و عدالت این نیست که تنها یک طرف ماحرا ، هزینه و تاوان بدهد و طرف دیگر ، نه تنها ۴ سال دولت را تصاحب کند ، بلکه طلبکار و مدعی هم باشد! این هم نکته دیگر. موضوع بعدی ، راه آینده است که پیش روی کشور قرار دارد. ما در آستانه تحولات بزرگی در جامعه هستیم. انتخابات ۲۴ خرداد که حتی قهر کردگان با نظام نیز در آن شرکت کردند تا حماسه سیاسی شکل بگیرد ، سرآغاز این تحولات است. مذاکرات دیپلماتیک با قدرت های جهانی ، هنگامی می تواند برای کشورمان حداکثر امتیاز و دستاورد را داشته باشد که یک وحدت ملی در داخل ، پشتوانه آن باشد. بازسای اقتصادی کشور ، تنها با همکاری حداکثری مردم و حاکمیت به وجود می آید. تعارف نکنیم ، ترمیم شکاف بین مردم از یک سو و مردم و حاکمیت از دیگر سو ، به اعتمادسازی حداکثری نیاز دارد. این ها ، با دیالوگ های یک طرفه ، چه از جانب دولت روحانی باشد و چه از سوی مخالفان وی و چه از هر سوی دیگر ، محقق نمی شوند. این ها با زخم های ترمیم نشده انتخابات ۸۸ میسر نیست. ما چاره ای جز تقویت وحدت ملی مان نداریم. نمی شود بخش مهمی از ملت و مطالبات آنان را نادیده گرفت و دم از وحدت ملی زد. وحدت ملی یعنی این که همه بگویند بیایید در عین اختلاف نظرهایمان ، «با هم» وحدت کنیم، اما عده ای آن را این گونه بیان می کنند: نظرات تان را کنار بگذارید و بیاید «با ما» وحدت کنید! این خطاب جاهلانه و متکبرانه در هیچ جای دنیا و هیچ زمانی از تاریخ ، جواب نداده است. رهبر معظم انقلاب ، پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ، از مردم و منتقدان و آنان که حتی با نظام هم مشکل دارند ، دعوت کردند که همه  با هم در انتخابات شرکت کنند و حماسه بیافرینند. مردم نیز انصافاً چنین کردند، یکی از پر شکوه ترین انتخابات را رقم زدند و حماسه را آفریدند. این بدان معناست که منتقدان و معترضان به انتخابات ۸۸ ، خردمندانه از گذشته عبور کرده اند و با «منطق زندگی» چشم به آینده دوخته اند ، اما همین مردم ، انتظار دارند حماسه شان با همدلی های بیشتری پاسخ داده شود و پرونده انتخابات ۸۸ بسته شود. باید کینه ها را کنار گذاشت و به آینده رفت، چه آن که دنیا و رقیبان مان در جهان ، منتظر حرکت ما نیستند./تدبیرشرق پایگاه گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code