گیل خبر / 36 سال و شش ماه و هشت روز پیش، یعنی در 21 اسفندماه سال 57 جمعی از روحانیون برجسته ایران، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با جلب نظر موافق امام خمینی دست به تاسیس حزبی به نام «جمهوری اسلامی» می زنند. حضرات آیات سیدعلی خامنه ای، سید محمدحسین بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و محمد جواد باهنراعضای موسس و اعضای برجسته این حزب بودند. حزب جمهوری اسلامی با حضور چنین شخصیت های طراز اولی تبدیل به قدرتمندترین حزب سیاسی ایران شد. حزب جمهوری اسلامی در اولین گام مجلس شورای اسلامی را در اختیار گرفت و ریاست آن به اکبرهاشمی رفسنجانی عضو ارشد این حزب رسید. این حزب قدرتمند بعد از شکست در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری در مقابل ابوالحسن بنی صدر، در قامت اپوزیسیون اولین رئیس جمهور ایران درآمد. اختلاف اعضای برجسته این حزب با ابوالحسن بنی صدر سرانجام به برکناری رئیس جمهور ختم شد. در دوره های دوم و سوم و چهارم ریاست جمهوری نامزدهای حزب جمهوری اسلامی توانستند به صندلی ریاست قوه مجربه تکیه بزنند. همچنین اکثریت مجلس های دوم و سوم نیز در اختیار این حزب بود. حضور چهره برجسته و پرنفوذ نظام زمینه ساز گستردگی این حزب در سراسر ایران شده بود و بدون شک می شود گفت دهه 60، دهه حزب جمهوری در سیاست ایران بود. اما اختلافات درون حزبی و به ویژه تقسیم شدن این حزب به دو گروه راست و چپ، زمینه ساز تفرقه در این حزب را ایجاد کرد. بدون شک، تضادهای تفکری اعضا در سال های ابتدایی انقلاب و نمایان شدن سلایق سیاسی اعضا زمینه ساز این تشکیک در حزب جمهوری اسلامی شد. اختلافات در حزب جمهوری اسلامی به جایی رسید که بعدها هاشمی رفسنجانی دو جناح حاضر در حزب جمهوری اسلامی را دو حزب در یک حزب توصیف نمود. در خرداد سال 66، حضرات آیات خامنه ای و هاشمی رفسنجانی در نامه ای به امام خمینی خواستار موافقت رهبرانقلاب با انحلال این حزب شدند. امام خمینی در پاسخ به نامه رهبران حزب، موافقت خود را با انحلال آن اعلام کردند. متن پاسخ امام به شرح ذیل است: «بسمه تعالی جنابان حجج الاسلام آقای خامنه ‏ای و آقای هاشمی- دام توفیقهما. موافقت می ‏شود. لازم است تذکر دهم که حضرات آقایان موسسین محترم حزب، مورد علاقه اینجانب می ‏باشند. امیدوارم همگی در این موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پیشبرد مقاصد عالیه اسلام و جمهوری اسلامی کوشا باشید. ضمناً تذکر می ‏دهم که اهانت به هر مسلمانی چه عضو حزب باشد یا نه بر خلاف اسلام و تفرقه اندازی در این موقع از بزرگ ترین گناهان است. والسلام علیکما و رحمة الله. ۱۱ خرداد ۶۶ روح الله الموسوی الخمینی» با موافقت امام فعالیت های حزب جمهوری اسلامی بعد از سال ها فعالیت متوقف شد و این حزب به کما فرو رفت. بعد از توقف فعالیت های حزب، دو جناح عمده کشور یعنی راست و چپ که در قالب حزب جمهوری فعالیت می کردند به صورت رسمی کار خورد را آغاز کردند و فضای دو قطبی در کشور به صورت رسمی شکل گرفت. این فضا به ویژه بعد از پایان دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی صورت عینی تری به خود گرفت. درگیری های سیاسی، بداخلاقی های انتخاباتی و بسیاری از موارد دیگر حاصل بوجود آمدن این فضای دو قطبی در کشور بود. همین دعواهای سیاسی به ویژه در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد مردم را بر این واداشت تا به سمت گفتمانی تازه به نام اعتدال حرکت کنند. پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، این پیام مهم را به گروه های سیاسی مخابره کرد که مردم دیگر به دنبال سیاسی بازی های جناحی نیستند. این پیام می تواند بیانگر این معنا باشد که سیاسیون ایران باید به دنبال تغییر فضای سیاسی کشور باشند. تغییر فضایی که می تواند از سوی چهره های معتدل نظام شکل بگیرد. بازتعریف حزب جمهوری اسلامی با وجود چهره های معتدل نظام می تواند به این رنسانس سیاسی در ایران کمک بسزایی کند. این روزها گروه های تندرو در هر دو جناح عمده سیاسی کشور تمام قد در مقابل جریان اعتدال ایستاده اند و تمام تلاش خود را انجام می دهند تا گفتمان تازه ایران نتواند جوانه تازه شکوفا شده خود را تبدیل به درختی تنومند کند. تاسیس یک حزب واحد همچون حزب جمهوری اسلامی، حتی با همین نام می تواند گره گشای مشکلات کشور باشد. این حزب فراگیر می تواند با محوریت چهار شخصیت برجسته از دو حزب عمده کشور شکل بگیرد. حسن روحانی، علی اکبر ناطق نوری، سید محمد خاتمی و علی لاریجانی چهار سیاستمداری هستند که می توانند به عنوان اعضای موسس این حزب عمل کنند. حضور این چهار نفر که هم در جامعه محبوبیت دارند و هم مشروعیت، می تواند وزن این جریان سیاسی را در کشور به سرعت بالا ببرد. حضور ناطق نوری و علی لاریجانی از جریان اصول گرا و سید محمد خاتمی از جریان اصلاحات و حسن روحانی از جریان تازه شکل گرفته اعتدال که مقبول هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب است، می تواند زمینه ساز گردهم آمدن نیروهای اعتدال گرای این دو گروه زیر چتر را فراهم کند. این حزب فراگیر در اولین گام می تواند در انتخابات مجلس دهم با ارائه یک لیست واحد از چهره های معتدل وارد کارزار انتخابات شود. بی شک محبوبیت و مشروعیت، موسسین این حزب، به کسب اکثریت کرسی های پارلمان ختم می شود. تجربه این افراد در فضای سیاسی ایران به ویژه اینکه از این چهار نفر، دو نفر امروز رئیس قوه و دو نفر دیگر سابقه ریاست قوه را در کارنامه دارند، می تواند از بروز اختلاف های سیاسی همچون اختلاف هایی که در حزب جمهوری اسلامی شکل گرفت جلوگیری کند. این افراد امروز به خوبی فهمیده اند حفظ وحدت کلمه در فضای سیاسی ایران می تواند یک برگ برنده بزرگ باشد. استفاده از تجربیات چهره های برجسته نظام مانند، آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله محمد یزدی به عنوان شخصیت های تاثیرگذار در فضای سیاسی و اجتماعی کشور می تواند راه گشای این حزب تازه تاسیس در مشکلات باشد. حضور این افراد نه به عنوان شورای فقاهتی بلکه به عنوان شورای مشورتی می تواند کمک حال حزب جمهوری باشد. همیشه حضور ریش سفیدان قوم، و استفاده از روش شیخوخیت می تواند گره گشایی بسیاری از مشکلات باشد. احیای دوباره حزب جمهوری اسلامی با گفتمانی تازه می تواند برای سال های متمادی خیال مردم را از قوه های مقننه و مجریه راحت کند و تا مردم دیگر شاهد تکرار پدیده های مانند محمود احمدی نژاد و جبهه پایداری و یا گروه های تندرو جریان چپ در ایران نباشند. تجربه نشان داده است که جدایی نیروهای معتدل در کشور زمینه ساز ظهور جریان های افراطی می شود، همین معنا ضرورت تشکیل یک حزب فراگیر در ایران را پیش از هر زمانی دیگر احساس می شود. وحدت این چهار رجل سیاسی ایران، نوشداروی این روزهای کشور است.