به گزارش گیل خبر، کم پیش می آید مصاحبه کند. چند باری با او تماس گرفتم تا اینکه در یک روز عادی اداری مرا به اتاق کارش در طبقه سوم اداره برنامه و بودجه دعوت کرد. ساده و بی پیرایه حرف می زد، می خواست این یک گفتگوی ساده و دوستانه باشد تا مصاحبه. اما با همه این ها از بیان نظراتش در خصوص توسعه طفره نرفت و راه درازی برای توسعه گیلان پیش بینی کرد. گیلان فردا نوشت:این استاد دانشگاه اعتقاد دارد ما هنوزپایه توسعه را نداریم. رکن اصلی توسعه را آموزش و پرورش می داند که وضعیت ایران را در این زمینه بسیار ضعیف می پندارد. اولین گفت و گوی کیوان محمدی بعد از ریاستش بر سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان را بخوانید: س- گیلان یک استان کشاورزی است. به نظر شما چقدر توسعه گیلان از مسیر کشاورزی می گذرد؟ اول اینکه در دنیای مدرن کشاورزی اشتغال ایجاد نمی کند بررسی روند توسعه در کشورهای دیگر هم موید این نظر است روند تغیر وتحولات در گیلان هم بیانگر انستکه در هر دوره ده ساله ازمیزان سهم کشاورزی در بحث اشتغال کاسته شده است البته این به معنای کاهش اهمیت کشاورزی در توسعه جامعه نیست بلکه مفهوم توسعه کشاورزی عمدتا با مکانیزاسیون این بخش همخوانی دارد ومکانیزسیون هم معمولا به بهروری در واحدسطح یاافزایش محصول منجر می شود ولی از سوی دیگر به کاهش نیروی انسانی هم ختم می گردد.پس کشاورزی میتواند در امر توسعه مفید باشد ولی در امر اشتغال زایی بعید است زیرا این خلاف روند حاکم بر تاریخ وجامعه است. در حال حاضراشتغال کشاورزی در کشورهای توسعه یافته مثلا در آمریکا ی شمالی واروپاکمتر از۵% را تشکیل می دهد ولی معمولا بیش از ۳۰درصد تولید ناخالص ملی به این بخش اختصاص دارد. روند تحولات در حیطه اشتغال بر محور کشاورزی نمی چرخددر اکثر کشورهای در حال توسعه کمتر از۱۰%در کشاورزی کمتر از۴۰% دربخش صنعت وبیش از۵۰% بر پایه خدمات می چرخد فعالیت هایی نظیر تجارت -توریسم – خدمات درمانی وبهداشتی، ، اکوتوریسم، هتل داری و غیره.. س- مدیران ما هنوز بر یک راهکار جامع به توافق نرسیدند و هر یک بر اساس تخصص خود توسعه گیلان را تعریف می کنند مثلا رئیس اداره اقتصاد و دارایی تجارت را محور توسعه می داند و فلان مدیر، گردشگری را تنها راه نجات معرفی می کند. به نظر شما راهکار توسعه گیلان چیست؟ گیلان پتانسیل بالایی برای رشد و توسعه دارد و ممکن است همه این موارد هم درست باشد، اما تا زمانی که فکر و ایده توسعه ای نداشته باشیم کاری از پیش نمی بریم به نظر من سه “ت” مشکل اشتغال گیلان رارو به بهبودی خواهد برد تجارت- توریسم وتولید خصوصا صنایع تبدیلی که از مزیت نسبی برخوردارند. البته نباید فراموش کنیم که هر فعالیت توسعه ای بون توجه به محیط زیست منجر به شکست وحتی فاجعه خواهد شد. محیط زیست در گیلان رو به نابودی است. ما تا به طبیعت احترام نگذاریم حرف زدن از توسعه بی معنی است. از کدام توسعه صحبت می کنیم وقتی جنگل را نابود می کنیم، از کدام توسعه صحبت می کنیم وقتی زباله های خود را نزدیک دریا دفن می کنیم. الان مسئله زباله و آلودگی رودخانه ها مثل یک سونامی سرطان است و روز به روز دارد این سرطان شهرهای ما را می بلعد. هنوز مسائل بسیار ابتدایی مثل شبکه جمع اوری فاضلاب در شهرهای ما راه نیفتاده است. این همه از بانک جهانی اعتبارات گرفتیم ولی نتیجه ان چه شد؟ ببینید واقعیت این است که ما پایه و اساس توسعه که همان آموزش باشد را نداریم. یعنی ما در خانواده ومدرسه به درستی آموزش نمی بینیم چطور حافظ محیط زیست باشیم ؟چطور با دیگران صحبت کنیم ؟به نظر من مهم ترین رکن توسعه آموزش و پرورش و محیط زیست است. در هند انواع و اقسام اعتقادات عجیب و غریب وجود دارد مثلا گاو یا میمون پرست هستند ولی در این شرکشان یک چیز مثبت وجود دارد که اساس توسعه در این کشور محسوب می شود و آن چیزی نیست جز احترام به طبیعت. س- به آموزش اشاره کردید. تأثیر آموزش در توسعه گیلان را چطور ارزیابی می کنید؟ در زمینه آموزش رسمی وضعیتخوبی نداریم. الان اگر شما تاریخ می دانید نتیجه آموزش در دبستان و دانشگاه نیست بلکه خودتان سراغ تاریخ رفتید و مطالعه کردید و یاد گرفتید. اگر زبان بلد هستید آن را خارج از سیستم مدرسه یادانشگاه یاد گرفتید. با رفتن به کلاس هایی مثل کیش و کانون زبان ، زبان خارجه یاد گرفتید. در تمام رشته ها فقط فارغ التحصیل به جامعه تحویل دادیم هدفمان راکمیت قرار دادیم در حالیکه علم یک فعالیت کیفی است . مدیریت اساس توسعه محسوب می شود اما تاکنون در زمینه تربیت مدیران توسعه گرا چه کار کردیم. براحتی مدرک می دهیم بدون این که کیفیت اموزش را ارتقا دهیم. کار ما شده مدرک سازی. به خصوص در سال های اخیر که وضعیت خیلی بد بوده است. در دوران سازندگی و اصلاحات نظم اداری با یک شیب ملایم روی غلطک افتاده بود ولی در دوران دولت قبل کمتر نشانی از برنامه ریزی ونظم دیده شد. برای خروج از وضعیت کنونی اعتقاد به کار کارشناسی دارم و به خودم قول دادم که حداقل۷۰درصد کارها را با نظر کارشناسی و علمی جلوببریم و ۳۰درصد مابقی را گذاشتم تا براساس ملاحظات و سیاست های سازمانهای بالاسری عمل شود .البته درطول زمان این ۳۰%هم باید بمرور کاهش یابد. متاسفانه نمی خواهم چیزی بگویم که بعدها نتوانم به آن عمل کنم. برای همین نمی گویم صد در صد کارهارا بر اساس کار کارشناسی انجام می دهم. این امر با توجه به شرایط کنونی شایدفعلا مقدور نباشد.
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code