گیل خبر/ روح الله محسنی تنوع اقلیمی، تلفیق جاذبههای تاریخی و طبیعی و وجود چشم اندازهای گردشگری بکر در گیلان موجب شده هر ساله در تعطیلات نوروز، تابستان و به صورت پراکنده در طول سال گیلان میزبان مسافران و گردشگران باشد.
همین موضوع علت گردیده است که به عنوان یک استان مهمانپذیر بخش قابل توجهی از کسب و کارها و اقتصاد استان درگیر این مسئله باشند و حضور ساماندهی شده مسافران با ایجاد زیر ساخت و برنامه ریزی مناسب میتواند در رشد جایگاه اقتصادی و گردشگری گیلان تاثیرگذار باشد.
اما نکته مهم این است که ساماندهی و احداث زیرساختهای لازم که در گیلان به شکل مطلوب اجرایی نشده است، متاسفانه استان را به یک مقصد گردشگری سطح دوم تقلیل داده اما با تورم و فشارهای اقتصادی حاکم بر جامعه و بر خلاف ادوار گذشته امروزه شاهدیم که غالبا افرادی که از بنیه اقتصادی خوبی برخوردارند مازندران و یا جنوب کشور را برای سفر انتخاب میکنند و این خود گواهی بر عدم توجه به برنامه ریزی در راستای افزایش زیرساختهای گردشگری و اسکان مطلوب مسافران در گیلان است.
ساماندهی به معنی تهیهی مکان مناسب برای کمپینگ و نصب چادر و سرویس های بهداشتی، آسفالت مناسب در شان مردم استان و گردشگران، ورودی مناسب و...در مرحله اول است و در مرحله دوم جذب سرمایهگذار و بسترسازی برای احداث هتل و انواع مراکز تفریحی و... خواهد بود.
اما در این سالها تنها طبیعت خدادادی گیلان و بناهای به جا مانده از گذشته بوده که برای مسافران جذابیت داشته است و مسئولین در چند سال اخیر نوآوری و ارتقایی محسوسی در این خصوص نداشتهاند.
اگر از تقارن ماه مبارک رمضان با آغاز سال نو که خود در کاهش مسافرین نقش بسزایی دارد صرف نظر کنیم، آمارها نشان میدهد استان گیلان که در سال گذشته در بازه زمانی سفرهای نوروزی مقصد ۹ میلیون گردشگر بوده است طی تعطیلات جاری کاهشی چشمگیر در ورود و جذب گردشگر نوروزی داشته و تا بدین جای کار تنها انتخاب ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بوده است.
فارغ از کاهش کمیت ورود مسافران و گردشگران به گیلان، بحث کاهش کیفیت گردشگری نیز امر مهمی است که کمتر به آن پرداخته شده است؛ به عنوان مثال تنها کافیست مقایسهای در خصوص اقتصاد گردشگری جزیره کیش حتی با وجود جذب کمتر مسافران، نسبت به گیلان صورت گیرد.
از سویی این عدم توجه مسئولان استان به جذب سرمایهگذار و قرار ندادن استان در مسیر لوکس بودن سبب شده است این اندک مسافر باقیمانده آورده اقتصادی مطلوبی برای کسب و کارها نداشته و تنها استفاده از سهمیه آرد و ترافیک و زباله از آنان به یادگار بماند که این مسئله نیز یکی از ارکان اصلی درگیری بومیان و عدم تمایل به حضور مسافران از سوی مردم محلی است که در آینده نهچندان دور به چالشی جدی تبدیل شده و با افزایش چشمگیر درگیری بومیان غیر منتفع با گردشگران شاید بحرانی تازه را رقم زند.
بنظر می رسد زنگ خطر گردشگری در گیلان به صدا در آمده است و اگر این صدا مسئولان را از خواب غفلتشان بیدار نکند در آیندهای نزدیک از گیلان تنها چند تصویر از پیاده راه شهرداری و طبیعت خدادادی و... در صفحات مجازی باقی میماند که تنها لایک گردشگران نصیبشان خواهد شد.