خاطرات هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت از زلزله رودبار؛
۱۳۹۹/۰۳/۳۱ ۰۸:۱۴ چاپ

گیل خبر/  زمین‌لرزه منجیل- رودبار به بزرگی 7.4 درجه در مقیاس ریشتر، در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز پنج شنبه ۳۱ خردادماه 1369 در نزدیکی شهر رودبار و روستاهای تابعه در استان گیلان و شمال غرب استان زنجان در ناحیة طارم‌علیا بروز نمود و تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری از مرکز زمین‌لرزه، موجب خسارات جانی و مالی فراوان گردید، چنانچه آن را در لیست مرگبارترین ۱۰ زلزله جهان در صدسال گذشته قرار داد. این زمین‌لرزه در یک منطقه پُرتراکم از نظر جمعیت اتفاق افتاد، به طوری که علاوه بر روستاهای موجود در منطقه، چندین شهر مهم کشور نیز تحت تأثیر آن قرار گرفت. علاوه بر حدود ۳۵ هزار نفر که بر اثر این رویداد جان خود را از دست دادند، بیش از ۲۰۰هزار واحد مسکونی تخریب شد و خسارات عمده‌ای به تأسیسات و اماکن عمومی در استان های گیلان و زنجان که متأثر از این زمین‌لرزه بودند، وارد آمد و حدود ۵۰۰ هزار تن بی‌خانمان شدند. خسارت حاصله از این زمین‌لرزه ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد شد. ارتعاشات حاصل از امواج لرزه‌ای در استان‌های زنجان و گیلان و در بخش هایی از استان‌های آذربایجان شرقی، تهران، مرکزی، مازندران، سمنان، همدان و کردستان به مدت حدود ۶۰ ثانیه احساس گردید و موجب وحشت عمومی شد، لیکن خسارات جانی و مالی به همراه نداشت. وقوع این زمین‌لرزه در تهران نیز باعث وحشت زیاد مردم شد و بسیاری را از خواب بیدار نمود، لیکن آثاری از ریزش منازل یا تلفات انسانی مشاهده نگردید. برخی از مطبوعات گزارش دادند که تعدادی از منازل مسکونی قدیمی تهران واقع در محلات جنوبی شهر آسیب‌های جزئی دیده‌اند.

 

در زیر خاطرات هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت از زلزله رودبار را می خوانید:
‼️‼️خاطره روز31 خرداد سال 1369

دیشب حدود ساعت دوازده ونیم، زلزله شدیدی آمد که در و پنجره خانه را تکان داد . یک ساعتی نگذشته بود که تلفنی اطلاع دادند، مرکز آن در منطقه دیلمان در شمال کشور است. صبح خبر دادند مرکز زلزله شهرهای رودبار و منجیل است. دستورات لازم را دادم و محسن را به منطقه فرستادم تا خبرهای دقیق تر بیاورد. گویا خسارات و تلفات بسیار زیاد است.
آقاى [حسین]ابراهیمى، [نماینده ولی فقیه در امور افغانستان]، برای توضیح مسایل افغانستان آمد. اعضاى [شورای مرکزی] حزب وحدت اسلامى افغانستان آمدند و گزارش مراحل وحدت را دادند؛ برایشان صحبت کردم . آقای[گودرز]افتخار جهرمى، [رییس دفتر خدمات حقوقی بین المللی ریاست جمهوری] آمد. گفت آمریکا در لاهه موافقت کرده است که بابت بخشى از سلاح‌ها که[از زمان رژیم گذشته]، براى تعمیر در آمریکا داشتیم و آنها را توقیف کرده‌اند، حدود 270 میلیون دلار بپردازد؛ قرار شد بعداً جواب بدهم.
از وزارت اطلاعات آمدند. دربارة بعضى از کارکنان نهاد[ریاست جمهوری]، ملاحظاتى داشتند. دکتر ولایتى، [وزیر امور خارجه] آمد. پیشنهاد داشت که نماینده‌اى به ترکیه بفرستیم؛ گفتم سفیرمان برود، صحبت کند.
محسن[هاشمی، رییس دفتر بازرسی ویژه رییس‌جمهور]، براى گزارش مأموریت بازرسى از وضع زلزله زدگان[رودبار]، آمد؛ آقای[حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رییس‌جمهور]، مرتب از رشت، گزارش وضع زلزله زدگان و نیازها را مى‌داد. دکتر[ایرج] فاضل[وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی]، [محمد]سعیدى کیا، [ وزیر راه و ترابری] و استاندار گیلان هم گزارش دادند؛ وضع رودبار و منجیل خراب است. مى‌گویند راه‌ها با ریزش کوه بسته شده است و هلی‌کوپترها به خاطر وضع هوا، نمى‌توانند به گیلان برسند.
عصر براى بررسی مسایل زلزله و نحوه امدادها، جلسة فوق‌العاده دولت را تشکیل دادیم و تصمیماتى گرفتیم ؛ شب، براى امور زلزله در دفترم ماندم.

 

‼️حضور هاشمی در منطقه زلزله زدۀ رودبار/ پاسخ مثبت به دریافت کمک از آمریکا و مصر

خاطره روز 01 تیر سال 1369
ساعت هشت و نیم صبح با [آقای‌تورگوت اوزال]رییس جمهور ترکیه، به تقاضاى او، تلفنى صحبت کردم؛ وقوع زلزله[رودبار] را تسلیت گفت و اظهار آمادگى براى هر نوع کمک کرد و گفت وزیر خارجه‌اش به ایران مى‌آید؛ گفتم قبل از سفر، درباره فیلم «اسلحة‌عُریان» اقدامى بشود که هنگام سفر به ایران تلخ نباشد.
با چند هلی‌کوپتر، همراه چند وزیر به‌سوى رودبار و منجیل پرواز کردیم. در فرودگاهى در شرق قزوین که هلى‌کوپترها به انتظار فرمان حرکت، تجمع کرده بودند، فرود آمدیم. سوخت‌گیرى کردند. آنها را به خاطر معطلى ملامت کردم؛ گفتم به منطقه پرواز کنند.
برفراز مناطق زلزله زده پرواز کردیم. حجم خرابى‌ها خیلى بالا است. بعضى روستاها به‌کلى منهدم شده است. روى شهرهاى لوشان، منجیل و رودبار دور زدیم و در رودبار نشستیم. مقدارى پیاده و با ماشین در خیابان‌هاى شهر گشتیم. بیش از هفتاد درصدِ شهر خراب شده است و بسیارى از مردم هنوز زیر آوار هستند. به خاطر بسته بودن راه، دیروز ماشین‌هاى سنگین مهندسى به محل نرسیده‌اند؛ امروز تعدادى رسیده و مشغول کار بودند؛ ولى خیلى کم است.
مردمِ عزادار به‌شدت ناراحتند. بعضى با کمک بستگان و نیروهاى امدادى مشغول کاوش در محل خانه‌هاى خود، براى افراد و جنازه‌ها و اثاثیه هستند. جنازه و مجروح کم بود؛ اغلب منتقل کرده‌اند. در چادرِ ستاد امداد با مسئولان صحبت کردم؛ تقسیم کار و سازماندهى جدید درست شد. هنوز به روستاها نرسیده‌اند؛ قرار شده هلی‌کوپترها فعال شوند. براى جمعى از مردم صحبت کوتاهى نمودم و به شهر منجیل رفتیم.
در منجیل خرابى بیشتر است، ولى کارهاى امدادى جلوتر است؛ چون دیروز جاده باز بوده. شهر منجیل را به شهردارى تهران واگذار نمودیم. وضع مردم شبیه رودبار است. با فرمانده پادگان محل صحبت کردم. جمعى از اسراى عراقى اینجا هستند که در محل باز نگهدارى مى‌شوند؛ به خاطر استحکام پادگان، تلفاتى جز تعدادى مجروح نداشته‌اند.
با هدف رفتن به روستاهاى مخروبة قزوین پرواز کردیم، ولى خلبان‌ها در راه گفتند که نمى‌توانند بنشینند؛ احتمال دادم خلاف مى‌گویند. به نظر مى‌رسد به طور کلى هوانیروز خوب عمل نکرده است. در پادگان لاهوتى[= حُرّ] فرود آمدیم. مصاحبه‌اى نمودم. خیلى خسته و کوفته به خانه آمدم. از بیت آیت‌الله [محمدعلی]اراکی، [از مراجع تقلید]، براى اعلان جواز پرداخت سهم امام نظرخواهى کردند.
دکتر ولایتى، [وزیر امور خارجه]، درباره پذیرش کمک‌هاى خارجى، مخصوصاً کشورهایی مثل مصر و آمریکا، تلفنى پرسید؛ گفتم مانعى ندارد. گزارش وسعت پیشنهاد کمک‌هاى خارجى را داد. به آقاى [محمد]فروزنده، [جانشین ستاد فرماندهی کل قوا] گفتم موافقت کنند، ماشین‌هاى مهندسى از جبهه بیایند. یاسر هم رسید و گفت رسیدگى به منطقه دِیلَمان خوب نیست.

 

بازدید هاشمی از مناطق زلزله زده گیلان / هزینه ساخت هر خانه، حدود پنجاه هزار تومان

خاطره روز 10 آبان سال 1369
ساعت هفت صبح از [اردوگاه] منظریه [واقع در شمال تهران]، با هلی‌کوپتر به سوى مناطق زلزله‌زده پرواز کردیم. در روستایى در شمال قزوین، در بخش رودبار شهرستان فرود آمدیم مسئولان استان[گیلان] هم بودند.آن روستا ویران شده بود ودر نزدیکی آن، حدود 80 خانه کوچک براى اسکان موقت مردم، توسط استان یزد و کمک دولت و مردم، ساخته بودند.
از آنجا به روستاى میرخوند سُفلى رفتیم. مُعین شهرستان طارم سفلى، استان اصفهان است و خانه‌ها را خیلى خوب ساخته بودند. براى هر خانه با مصالح، حدود 140 هزار تومان، به قیمت دولتى، خرج کرده‌اند؛ مردم راضى‌اند. در هر دو روستا از کلاس های دبستان هم بازدید شد، محقر است.
به روستاى طونیان رفتیم؛ به کمک شهرستان کاشان، شبیه میرخواند ساخته شده و مردم راضى‌اند. خانه‌ها نزدیک تحویل است. به روستاى ساروانک رفتیم که به کمک استان لرستان ساخته شده و از لحاظ کیفیت متوسط است. مراسم رسمى داشتند؛ براى مردم صحبت کردم و به احساسات آنها پاسخ دادم و به نمایندگان روستاها قرآن هدیه کردم. در همه روستاها، با چند خانواده در محل خانه آنها صحبت کردم.
به سوى رازمیان، مرکز بخش رودبار پرواز کردیم. در روستایى توقف کردیم و چند خانه اسکان موقت را دیدیم. با چوب و رو کار آجرى ساخته شده بود؛ بعضى‌ها راضى و بعضى ناراضى بودند. هزینه ساخت هر خانه، حدود پنجاه هزار تومان تمام شده است. دولت براى هر واحد، بیست و پنج هزار تومان داده و بقیه از محل کمک‌هاى مردمى و یا خود صاحبخانه تأمین شده است.
به شهر لوشان رفتیم. از خیابان‌ها عبور کردیم. این شهر خرابى زیادى ندارد. به سوى معدن سنگرود حرکت کردیم. در بین راه، در چند روستا مثل روستاهاى لوشان ترک توقف کردیم. مردم از کمبودها و بعضى از ناتمام ماندن خانه‌شان شکایت داشتند.
غروب، ساعت هفت و نیم به محل معدن رسیدیم. پس از نماز مغرب و عشاء و مذاکره خصوصى با[آقای صادق احسان‌بخش]، امام جمعه رشت، در جلسه عمومى با حضور مدیران، وزراء، استانداران و ائمه جمعه شرکت کردم. آقاى احسان‌بخش خیرمقدم گفت و آقاى [علیرضا]تابش، استاندار گیلان، گزارش جامعى از وسعت خرابی‌ها و اقدامات انجام شده و مشکلات و نیازها داد. سپس من صحبت کردم و جمع‌بندى از نتیجه بازدیدها ارائه دادم.
در راه، از فضا چندین روستاى در حال بازسازى را دیدیم؛ کارها وسیع و سریع است. نماز و ناهار و استماع گزارش‌ها، یک ساعت و نیم طول کشید. از آنجا به سوى استان گیلان پرواز کردیم. در رستم‌آباد فرود آمدیم. در اینجا وسعت خرابى زیاد است. به مردم حداقل یک اتاق براى اسکان موقت داده شده است؛ گرچه خود مردم هم در ساخت کمک کرده‌اند، ولى عمده مخارج را دولت و استان‌هاى معین داده‌اند.
به شهر رودبار رسیدیم. در این شهر به اندازه خانواده‌ها، محل اسکان موقت تهیه نشده بود. خانه‌ها با پیش‌ساخته‌هاى فابیس[=سقف‌های پیش‌ساخته فایبرگلاس] تهیه شده است و مردم از کمبودها ناراحت و معترض بودند. در چند نقطه توقف کردم و به خواسته‌ها و اعتراضات آنها گوش دادم.
از سد سفیدرود بازدید کردیم؛ سد آسیب دیده و در حال تعمیر است. آب سد خالى شده است. وعده داده‌اند که تا آخر سال، آبگیرى مجدد آغاز می‌شود که اگر بشود، به کشاورزى آسیب نمى‌رسد.
به شهر منجیل رفتیم. در خیابان‌ها گشتی‌ زدیم؛ وضع مثل رودبار است. فابیس کم است و مردم معترض‌اند. در چند نقطه با مردم حرف زدیم. آنها از کمبودها شاکی‌اند. در محل اجراى پروژه ساخت وزارت صنایع، از طرح‌شان بازدید کردیم.
سر سفره شام، مدیر عامل معدن توضیحاتی داد. معدن زغال سنگ البرز غربى است. سالانه 60 هزار تن زغال سنگ و 12 هزار تن خاک نسوز تولید مى‌کرد، اما به خاطر کارگر زیاد و تکنولوژی عقب مانده، اقتصادى نبوده و خسارات زیادى در زلزله دیده است. به همین خاطر معدن را تعطیل کرده‌اند و مشغول بازخرید کارگران هستند. بنا دارند با نصف عدد فعلى، کار را مجدداً شروع کنند. آقاى زین‌العابدین قربانى[امام جمعه لاهیجان]، بعد از شام آمد و مبلغ دو میلیون تومان کمک براى زلزله‌زدگان آورد و براى تقویت چای‌کاران استمداد کرد.