برای مدیریت باشگاه سپیدرود؛
۱۳۹۷/۰۲/۲۹ ۱۱:۵۴ چاپ
گیل خبر/ سامان بدر  مدیران باشگاه سپیدرود در واکنش به تهدید بازگشت  علی کریمی ابراز داشته اند که وی به عنوان «مربی» باشگاه زیر نظر نادر دست نشان می تواند به فعالیت خود ادامه دهد. یعنی اگر کریمی بخواهد ادامه دهد  با قراردادی به ارزش یک میلیارد و سیصد میلیون تومان در هر فصل می تواند به عنوان دستیار حضور داشته باشد و چنین هزینه هنگفتی را بگیرد بی آن که دیگر نتایج سپیدرود به وی ربط چندانی داشته باشد. البته که مشخص است این خواسته  تعارف و نمایش است و آن ها می دانند کریمی هرگز با این وضعیت بر نمی گردد و  چنین شیوه ای تنها در شکایات احتمالی حقوقی می تواند به عنوان برگ برنده ای به کار آید که  آن هم چندان مشخص نیست. سناریویی که مدیران سپیدرود برای علی کریمی تهیه کردند همان سناریوی جهانیان مالک سابق نفت طلائیه بود که به بهانه این که کریمی به عنوان مربی باشگاه انتخاب شده بود خواستار برگشتش به تمرینات نفت زیر نظر سرمربی جدید بود. پیش از این فدراسیون فوتبال در موضوع شکایت کریمی از باشگاه نفت حق را به کریمی داد و باشگاه نفت محکوم به پرداخت تعهدات علی کریمی شده است. هرچند روند بعضی بدهی ها در فوتبال ما به گونه ای است که به قول خود علی کریمی به نسل نوه های ما خواهد رسید. اما چرا سپیدرود همان سناریوی جهانیان را در پیش گرفته است؟ آیا  وقتی موقع اخذ در نظر داشت تنها از نام کریمی استفاده کند و توجهی به مدرک مربیگری او نداشته است؟ ولی حال می خواهد همان اسم را در نظر افکار عمومی به بازی بگیرد و بگوید یک مربی ساده بیش نیست؟  سوال مهمتر این است که بازگشت کریمی به کادرفنی با تایید نادر دست نشان همراه خواهد بود؟ سرمربی تیم حق دارد کادرفنی خود را انتخاب کند و ما تاکنون چیزی در این رابطه نشنیدیم  و می دانیم که با یکدیگر نیز قصد همکاری ندارند. کاری به بعضی اقدامات غیرحرفه ای علی کریمی هم نداریم اما یک امر واضح در اینجا مشخص است که با استفاده از عنوان «مربی» او را وارد یک بازی بی حاصل حقوقی کنند تا دست از سر آن ها بردارد. این بازی دو سر باخت برای باشگاه است. اگر کریمی قبول کند که به سپیدرود برگردد هزینه میلیاردی را برای یک دستیار دست نشان باید هزینه کنند و اگر قبول نکنند در نهایت همان رای فدراسیون فوتبال در مورد نفت تهران تکرار می شود که بر  تعهدات باشگاه به مربیان قبلی تاکید می کنند. آقایان گره ای که با دست باز می شود را می خواهند با پرونده بازی تغییر جهت دهند. بر فرض نیز که موفق باشند آیا فوتبال جائی است که موفقیت در پرونده های حقوقی نتایج را مشخص و افکار عمومی را قانع می کند؟ این حجم از مخالفت ها در میان هواداران سپیدرود با بدنه مدیریتی باشگاه را نیز می توانند در دادگاه حل و فصل کنند؟ جهانیان مالک سابق نفت توانست از مدد شانتاژ مخالفت حقوقی با کریمی به جائی برسد که شما همان راه را در پیش گرفته اید؟ حل ماجرا  کاملا ساده  و فوتبالی است. اعلام کنید دیگر کریمی را نمی خواهید و مطالبات کادرفنی سابق را بپردازید. کریمی  که پذیرفته بود تنها  مطالبه کادرفنی و نیم فصل گذشته باشگاه را می خواهد. کش دادن جزء دخالت در کادرفنی جدید، بازی با افکار عمومی و شانتاژ رسانه ای چیز دیگری خواهد بود؟