مغفول مانده از زلزله 31 خرداد 69؛
۱۳۹۶/۰۳/۳۰ ۲۰:۰۱ چاپ
وقتی فوتبال زندگی بخشید و ایستگاه های زلزله نگاری مرگ!
اختصاصی گیل خبر/ اولین ساعات روز 31 خرداد 1369 لرزش زمین در حدود یک دقیقه  استان گیلان و زنجان  و در بخشهایی از استان های آذربایجان شرقی، تهران، مرکزی، مازندران، سمنان، همدان و کردستان ترس و  وحشت را در بین ساکنان ایجاد کرد که البته برای بسیاری از این مناطق در حد همین ترس و وحشت باقی ماند. اما برای مردم رودبار و منجیل و اطراف با لرزش هفت ریشتری چیزی فراتر از ترس و وحشت بود که زندگی آن ها را دچار تغییر تراژیک کرد که برای بسیاری تا امروز نیز باقی مانده است. بسیاری می گویند اگر تماشای مسابقه فوتبال برزیل و اسکاتلند در جام جهانی 1990  نبود فاجعه مرگ 35 هزار ایرانی در این حادثه چه بسا بزرگ تر نیز می رفت. البته که فوتبال ممکن است زندگی به بعضی اهالی زلزله زده برگردانده باشد اما کمتر کسی امروز اشاره می کند که عدم اطلاع رسانی در روزهای اولیه که به دنبال منبع اشتباه کانون زلزله اتفاق افتاد در تراِژدی زلزله نقش مهمتری را ایفا کرد. در آن زمان  از سوی ایستگاه های محدود  لرزه نگاری، کانون زلزله منطقه دیلمان در استان گیلان اعلام شد و همین منجر به آن شد تا بیش از  72 ساعت  امداد رسانی به مناطقی که خسارات جدی بدانها وارد شده بود از دست برود.  اخبار متناقض مسئولین باعث شد که تا مدت ها آمار اصلی کشته شدگان در این حادثه معلوم نشود و هر کدام از رسانه ها و مسئولین از قول خود آماری از کشته شدگان را ارائه می دادند که از 6 هزار نفر تا 50 هزار نفر را شامل می شد. بعد از مدتی عده ای فهمیدند آن جایی ک هزلزله آمده رشت نیست و کمک های اصلی را باید به رودبار ارسال کرد.  خبرنگار  وقت کیهان در اولین مشاهداتش از مناطق زلزله زده نوشت: «… اینجا قبرستان منجیل است، قبرستان رودبار، … خانواده اینجا معنی دیگری دارد، خانواده زن و مرد و کودکان و پدربزرگ و مادر بزرگ نیست، خانواده کودک هفت ساله ای است که مبهوت به قبرهای پدر و مادر، خواهران و برادران خودش نگاه می کند.» همین اطلاع رسانی نادرست در اعلام نام جانبخاتگان زلزله نیز مشهود بود.   اداره هماهنگی امداد سوانح  وقت به نقل از وزارت کشور در روز ششم بعد از زلزله آمار کشته شدگان را 36 هزار و 893 نفر و تعداد مجروحین را 36 هزار و 690 نفر ذکر کرد. وزیر خارجه وقت (دکتر ولایتی) نیز در سخنرانی شوراهای اجتماعی ـ اقتصادی سازمان ملل تعداد کشته شدگان را 50 هزار نفر و مجروحان را چند برابر کشته شدگان اعلام کرد. این در حالی است که مرکز آمار ایران دو ماه بعد از فاجعه تعداد کشته شدگان را 14 هزار و 211 نفر و مجروحان را تنها 8002 نفر اعلام نمود. این آمار متناقض اطلاع رسانی، امداد رسانی  را در زلزله دچار اختلال کرد و همین مسبب کشته شدن بسیاری از مردم اعلام شده است.هرچند بعد بعد  از آن رویداد بود که ستاد مدیریت بحران وزارت کشور شکل گرفت، نظام مهندسی تاسیس شد، آیین نامه های ساخت و ساز مقاوم در کشور تدوین شد و مراکز پژوهشی مرتبط با زلزله بسط و توسعه یافتند اما هرگز بدین سوال پاسخ داده نشده که چه عواملی در گسترش جانباختگان زلزله رودبار  نقش ایفاء کرده است؟ می توان گفت فوتبال در زلزله رودبار  نقش زندگی بخش را ایفاء کرد و ایستگاه های زلزله شناسی نقش مرگ و  این تناقض تا امروز نیز با ما است! باور کردنی نیست که با گذشت 27 سال  و تقویت زیرساخت و رشد تکنولوِژی هنوز از ناحیه اطلاع رسانی در حوادث طبیعی دچار ضعف هستیم. برای همین است که چند سال پیش در زلزله ورزقان نیز اطلاع رسانی ضعیف موجب شده بود که صداوسیما چند روز اول نسبت به اطلاع رسانی کوتاهی کند و رئیس دولت وقت به مناسبت درگذشت مادر رئیس جمهور سیرالئون پیام تسلیت بفرستد! همیشه در این حوادث آن چه برملا می شود این است که عده ای پیش بینی نمی کنند و عده ای نمی دانند  اساسا چه باید کرد. این پس لرزه های غیرواقعی از خود زلزله نیز دردناکتر است.