سعید فرج پور
۱۳۹۵/۰۴/۲۸ ۱۶:۵۰ چاپ
کودک،موسیقی،متانت!
گیل خبر/ سعید فرج پور ۱-از نگاه روانشناسی،شادی،حالت یا موقعیتی است که درون انسان پس از روبرو شدن با توفیق یا کسب پدیده ای دلپذیر با آن مواجه می شود.زیگموند فروید روانشناس برجسته ی اطریشی ،شخصیت درونی انسان را به سه بخش((کودک،بالغ و والد))تقسیم بندی می نماید.وی و بسیاری از ادامه دهندگان فرضیاتش معتقدند موقعیت شادی(شادی حقیقی) عمدتا از طریق بخش اول شخصیت انسان(کودک)درک و بازتولید می گردد.این بخش از شخصیت انسان و کارکردش ارتباطی با سن انسان نداشته و همواره با او خواهد بود هرچند ممکن است بر اثر تربیت،منافع،ملیت یا… محدود و سرکوب شود اما موجودیتش در درون انسان مخدوش نخواهد شد. از طرفی مکاتب جدید روانشناسی شادی را یک امر شخصی قلمداد نموده و معتقدند یک پدیده ی بیرونی در همان حال که می تواند برای فردی شادی آفرین باشد برای دیگری می تواند چنین نباشد و چنین غلیانی را ایجاد نکند.بنابرای لزوما همه ی پدیده های بهجت زا نمی توانند ایجاد تجربه مشترک شادی کنند. IMAGE634677560381038750 ۲-دعوت به مراسم کنسرت موسیقی نوباوگان شهر رشت که با همت بانویی اهل ذوق و هنرمند به نام سرکار خانم فرناز دهپور شکل گرفت از همین تجربه های مشترک شادمانی بود.دهها روح کوچک را می توانستی گرد مفهوم عمیق موسیقی نظاره گر باشی که پرواز نتها را تبدیل به تجربه ی مشترک خود ساخته بودند و از اینکه مشترکا می توانستند بنوازند قند در دلشان آب می شد.آن شادمانی های کوچک در تضارب با یکدیگر چنان جو معنوی پایداری را میان مخاطبان ایجاد نموده بود که برخی از آنها نمی توانستند اشک های شوقشان را از یکدیگر پنهان کنند.این ترکیب شریف و دل انگیز براحتی می توانست برای هر اهل نظری اثبات کند که نه تنها شادی و شادمانی هیچ تنافری با معنویت ندارد بلکه خود می تواند مولد آن باشد.در طول مراسم نمی شد حتی یک چهره ی عبوس یافت و جادوی موسیقی گویی پرنده ی کوچک مهربانی را در درون همه ی مخاطبان به پرواز در آورده بود.میان آن جمعیت بالغ بر سیصد نفره حتی یک گره ی کلامی بوجود نیامد و کودکان در یک همکاری تنگاتنگ با مفهوم موسیقی،تجربه ی مشترکشان را به بزرگترها و مخاطبین سرایت می دادند. ۳-با خود می اندیشم آیا این پدیده ی دلپذیر تنها حاصل تبحر کودکان در تولید تجربه های مشترک شادی آفرین با روح موسیقی بوده یا این دوپدیده در شخصیت انسانی بانویی ضرب شده که وقار و متانت و تواضع،بهمراه هنگامه ای از مهربانی و دانش ارتباط با کودکان از آن سرازیر است؟هرچه بود این تجربه ی دلپذیر می توانست عالمی را به پایکوبی همراه با تفکر فرابخواند.همان سبک از زیستن که بستر رشد عقلانیت و حیات متعالی را فراهم می سازد. نمی خواهم پیشنهاد کنم که تقسیمات و فرضیات جناب فروید را تمام و کمال باور کنید و با کودک درون خود زندگی را بپیمایید اما می توانید گاهی که دلتان گرفت سری به کودکان بزنید،آنها کودک درونشان عین کودک بیرونشان است و براحتی می توانند شادی هایشان را باشتراک گذاشته و شما را نیز همراه کنند. پایگاه گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.