یک استیضاح و چند نکته !
۱۳۹۳/۰۶/۰۳ ۱۹:۱۲ چاپ
  گیل خبر/سر انجام «دکتر فرجی دانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت یازدهم، با رأی عدم اعتماد برخینمایندگان مجلس از کابینه دکتر روحانی حذف شد!» این خبر موجب حیرت و پرسش بسیاری از مردم از جمله تحلیلگران سیاسی شد. در باره این اتفاق نکاتی قابل ذکر است: ۱- جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو که شکست ها و انزوای سیاسی را پی در پی تجربه کرده بودند، تمام تلاش و دارایی های خود را بکار گرفتند تا با این استیضاح، عدم اعتماد برخی رأی دهندگان به فرجی دانا و برکناری او رقم بخورد و در نتیجه آنان بتوانند تا حدودی از زیر بار آثار و تبعات شکست های گذشته خارج شوند. هر چند نمی توان از همراهی یا سکوت برخی اصولگرایان سنتی میانه رو و معتدل به رهبری جبهه پیروان غفلت کرد، اما دیر یا زود آثار و تبعات این ماجرا نشان خواهد داد که وجد و نشاط تندروها از این پیروزی، دوام زیادی نخواهد یافت. دلایل یا بهانه های استیضاح کنندگان این پرسش را برای مردم ایجاد خواهد کرد که مگر رأی حداکثری مردم به روحانی، برای تغییر رویه های نامطلوب در اداره کشور، از جمله در بخش علوم و آموزش نبوده است؟ مگر حوزه آموزش عالی و دانشگاهها در هشت سال مدیریت ویرانگر اصولگرایان، وضعیت نامساعد و نامطلوبی نداشته است؟ مگر میلیونها نفر از مردم به اعتدال دل نسپردند و با اعتماد به تدبیر به افق امیدها چشم ندوختند؟ اگر مردم خواهان تداوم سیاستهای دوران احمدی نژاد و اصولگرایان بودند، به نامزد مورد حمایت جبهه پایداری رأی می دادند! گویا این طیف از مجلسی ها هنوز پیامهای انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را نشنیده اند!جوادپور1 ۲- سخنان مستند و پاسخ های مستدل فرجی دانا، آنقدر تکان دهنده، قاطع و شفاف بود که بهنگام سخنرانی او سکوتی معنادار صحن مجلس را در بر گرفته بود. او در پاسخ به برخی بی اخلاقی ها و تندروی ها، هیچگاه از چارچوب ادب و اخلاق خارج نشد و از بیان شعارهای تند و تهمت های سیاسی و افشای نام متخلفان خودداری کرد. مشی اعتدالگرایانه او نمادی از مشی اعتدالی دولتی بود که مورد استقبال و حمایت اکثریت رأی دهندگان در انتخابات یازدهم قرار گرفت. ۳- در گفتگویی با آقای بهرام یعقوبی (از نمایندگان ادوار مجلس) که در روزهای پیش از استیضاح وزیر علوم (منتشره در سایت اعتدال شرق و برخی سایتهای دیگر استان) و با نگاه و حساسیتی به این استیضاح صورت گرفته بود، به درستی اشاره شد که «وظیفه نمایندگان در چارچوب قانون اساسی، قانونگذاری و نظارت است. لذا نمایندگان نیز می توانند با استناد و ارجاع به همه اسناد بالادستی، از جمله قانون برنامه و بودجه و با توجه به ظرفیت ها و موانع و نیز تعامل با مراجع ذیربط، قوه مجریه را در راستای مأموریت های محوله یاری نمایند. نمایندگان باید با رعایت وظایف قانونی خود، دولت را در تحقق اهداف کمی و کیفی و استراتژیک یاری کنند.» بر اساس این تحلیل، تعامل و همکاری و یاری کردن دولت باید برای نمایندگان مجلس در اولویت و اهمیت باشد، اما در جریان این استیضاح اوضاع بنحو دیگری شکل گرفت. گویا همه موافقان استیضاح، عزم خود را صرفاً بر حذف فرجی دانا جزم کرده بودند! اینکه موافقان استیضاح چه کسانی بودند و پس زمینه و علل استیضاح چه بوده و چگونه پس از پاسخ های مستند و مستدل و متقن وزیر به تک تک ابهامات و سؤالات، برخی از نمایندگان همچنان بر مواضع خود تأکید داشتند، و یا اینکه در این میان چه کسانی از اختلاف وتنش میان مجلس و دولت سود می برند، نیاز به بحث و تحلیل مفصلی دارد که در این نوشته از آن در می گذرم؛ هر چند مردم فهیم و افکار عمومی، بخوبی همه این مسایل را درک می کنند. اما رفتار و عملکرد نمایندگان گیلان در جریان این استیضاح از جنس دیگری بود که قابل تأمل است. اصولاً برخی از نمایندگان گیلان در حوادث و اتفاقات مهم و سرنوشت ساز این دوره مجلس، از کم فروغ ترین نمایندگان بوده و در بسیاری موارد بویژه در چنین رویدادهای مهم، عموماً نقشی خنثی و غیر فعال داشته اند. فارغ از بحث استیضاح آقای فرجی دانا، باید به این نکته توجه کرد که اغلب نمایندگان گیلان در این دوره چه در هیأت موافق و چه در هیأت مخالف و یا حتی در هیأت یک پرسشگر یا استیضاح کننده، فعال و قدرتمند عمل نکرده اند. آنها حتی نتوانستند در جایگاه یک موافق با (مثلاً) استیضاح وزیر علوم دولت یازدهم، با استدلال و استنادی قوی و سخنانی متقن و قانونمند وارد صحنه شوند. همان نمایندگانی که گاه به حوزه های اجرایی و حریم های غیر مرتبط با وظایف خود و دخالت در عزل و نصب ها و دعواهای سیاسی شهری و استانی و غیره وارد می شوند، در عرصه وظایف اصلی و ذاتی خود چنان ضعیف عمل کردند که تفاوت چندانی با میهمانان و تماشاچیان مذاکرات مجلس نداشتند! هرچند گاهی نمایندگانی چون جناب آقای «جعفرزاده»، نماینده شهرستان رشت، با عملکردی درخشان و ارزشمند و قابل دفاع، بر اعتبار حضور نمایندگان استان در مجلس می افزایند، ولی سایر حضرات نمایندگان باید با چنین عملکردی، پاسخگوی مطالبات مردمی که به آنان رأی داده اند باشند! باید از این حضرات پرسید که مگر شما وکیل همان مردمی نیستید که خواهان تغییر رویه های نامطلوب و آسیب زا در کشور هستند؟ البته در این ماجرا، نباید رفتار غیرمنطقی «حمید رسایی»، نماینده گیلانی مجلس را هم نادیده گرفت! آقای جعفرزاده نماینده مردم رشت در نطقی درخشان و ارزشمند تلاش کرد دیدگاههای نمایندگان مجلس را با دولت و وزیر علوم نزدیک کند تا بتواند از آقای فرجی دانا برای رفع مشکلات قول بگیرد. جعفرزاده به حق به این مسئله تأکید کرد که برخی می خواهند بین دولت و مجلس فاصله بیاندازند. نکته مهمی که جناب جعفرزاده به آن اشاره کرد این بود که جریان استیضاح می تواند منتج به اصلاح برخی امور باشد نه حتماً و حُکماً خارج کردن شخصی از گردونه مدیریت. سخنان منطقی و اعتدالگرایانه جعفر زاده که مبتنی بر حقوق قانونی ایشان بر اساس مفاد مندرج در قانون اساسی است، گویا به مذاق اصحاب افراط گرایی و تمامیت خواهی خوش نیامد و ایشان را پس از جریان استیضاح مورد بی مهری و انواع عتاب و تهمت و توهین قرار دادند. از جمله «حسن کربلایی» دبیر «حزب موتلفه گیلان» که مدعی است «برخود لازم دانسته پس از سه ماه سکوت»، (یعنی از بی چادری خانه نشین شدن!) مطالبی را تقدیم خوانندگان کند(!) وی با استفاده از همان ترجیع بند تکراری فتنه و فتنه گران و آسمان و ریسمان بافتن، مسئله مخالفت نماینده محترم رشت با استیضاح دکتر دانا را به امری شخصی پیوند میزند! وی با نقض حرمت و ادب، جناب جعفرزاده را که از یادگاران پر افتخار دوران ایثار و دفاع مقدس هستند و حضرت امام بوسه زدن به بازوان آنان را افتخار میدانسته، «نماینده ویلچری رشت»(!!؟) می خواند که «در دفاع از وزیر گلوی خود را پاره کرده است»!! گویا حسن کربلایی ضمن بی توجهی به اصل قضیه و ماجرای استیضاح، با رفتار قانونمند و وظیفه شناسی و اخلاقگرایی جناب جعفرزاده هم مشکل دارد! گویا کربلایی فراموش کرده است که امروز همه ما مدیون و مرهون شهادت و ایثار و ویلچر نشینی عزیزانی چون آقای جعفر زاده هستیم! جناب کربلایی، نوشتن نامه محمد نوری زاد (خارج نشین) به دکتر فرجی دانا را بعنوان گناهی برای فرجی دانا و توهین به همه نمایندگان مصادره و تلقی می کند و از جناب جعفر زاده می خواهد که به نوری زاد پاسخ دهد!!! و در نهایت با شیوه ای غیر اخلاقی و با این دلیل مضحک و بی ربط که هر دو آنان (جعفرزاده و نوری زاد) حامیان سینه چاک وزیر علوم شده اند، جناب جعفر زاده و نوری زاد ضد انقلاب را از یک سنخ می داند!!! کربلایی گویا هنوز قادر به درک تفاوت دیدگاهها و انگیزهای جناب جعفرزاده با نوری زاد نیست! باید از جناب حسن کربلایی پرسید که اگر مضمون نامه نوری زاد توهین به نمایندگان مجلس بوده، آیا هم سنخ دانستن ۱۱۰ نفر از مخالفان استیضاح، از جمله جناب جعفر زاده(نماینده ایثارگر و جانباز و ولایتمدار) با نوری زاد توهین نیست؟! جناب کربلایی که تاکنون دلایل شکست تحلیل ها و دیدگاههای گذشته خود و همفکرانش را بیان نکرده، مترصد است که گاه از چنین نمد ها، کلاهی برای خود و دوستانش ببافد؛ اما نباید فراموش کند که مردم پاسخ لازم را به اقسام تندروی ها و تمامیت خواهی امثال ایشان داده اند و خواهند داد. باید به جناب جعفر زاده (فارغ از موضوع و نتیجه استیضاح وزیر علوم) بخاطر تشخیص وظیفه بر اساس شرایط و عمل به آن در چارچوب قانون و اخلاق و اعتدال تبریک گفت و رفتار ایشان را مورد تقدیر و تحسین قرار داد. بعنوان یک همرزم به ایشان عرض می کنم: «شیر، شیر است؛ چه ایستاده و چه نشسته!» ۴- جناب ایرج ندیمی که همواره خود را «ابوذر زمان»(!) و «زبان گویا» (!) مینامد و سایتی هم با عنوان «زبان گویا» دارد، از جمله نمایندگانی بود که در جریان این استیضاح همچون گذشته، موضعی منفعل یا خنثی داشته است. البته ما هنوز نمی دانیم که ایشان زبان گویای چه کسانی است!؟ آیا رهبری معظم انقلاب زبان گویای مردم است یا جناب ایرج ندیمی؟! ایشان که سابقه مدیدی در قرار گرفتن در مسیر باد و موج سواری دارند، پس از اتمام غائله استیضاح، از آن جا که در معرض پرسش و فشار افکار عمومی قرار گرفته، تلاش می کند که در سایت اش، وجهه مقبولی از خود در این ماجرا را تدارک ببیند؛ لذا در یادداشتهای روزانه حکایاتی را از آن روز نقل می کند که البته مردم از آن بی خبرند و ایشان رأساً از آن اقدامات متهورانه خود پرده برداری می کند و چون همیشه خود را مورد ستایش و تقدیر قرار می دهد! بنا بگفته ی وی در «یادداشتهای روزانه»، گویا ایشان در آن روز دائماً در بین نمایندگان تردّد میکرده و (گاه بنقل از دیگران!) متذکر می شده که: «استیضاح حق مجلس است»! (مثل عبارت «ماست سفید است»!) و یا اینکه «داعش در ۲۵ کیلومتری مرز ایران است»!!! (حتماً باید مجلس به این دلیل تعطیل میشده!) یا «وضعیت اقتصادى کشور خوب نیست»! (کشف جدید!) و یا اینکه «بدانیم که مساله مردم دانشگاه نیست» (ظاهراً ایشان تا آن زمان نمیدانسته که استیضاح در باره کی و چیست!!) اما گویا هیچکس این هشدارهای اورژانسی حضرت زبان گویا را نشنید و وقعی به آن نگذاشت. هنوز نمی دانیم که چرا این زبان گویا در عرصه های مهم سیاسی اجتماعی و اتفاقات مهم مجلس، یعنی در همان حوزه اصلی کار یک نماینده، الکن و خاموش است! وی در یادداشتهای خود فهرست بلند بالایی از برگزاری جلسات و گفتگو با افراد مختلف(!) و پاسخگویى به صدها تماس استیضاحى(!) را ذکر می کند؛ اما از این نکته غافل است که گاه یک نطق قدرتمند و مستدل می تواند فضای مجلس را کاملاً متحول کرده و در روند و نتایج جلسات تأثیر بسزایی بگذارد. البته ما نمی دانیم که آنهمه جلسه و گفتگوهای ایشان سرانجام چه تأثیری در سرنوشت استیضاح داشته است! جناب ندیمی نباید فراموش می کرد که نماینده مردمی است که درصد قابل ملاحظه ای از آنان به آقای روحانی و تدبیر و اعتدالگرایی او رأی داده اند و ایشان فارغ از نتیجه استیضاح، باید در مقام نماینده همین مردم، حضوری مؤثر در جریان این استیضاح می داشت. ارزیابی عملکرد ضعیف و کمرنگ برخی نمایندگان گیلان حاوی این پیام مهم به مردم فهیم و شهیدپرور و نخبگان استان گیلان است که در انتخابات آتی مجلس، تدبیر و تأمل بیشتری نمایند تا استان گیلان در چنین عرصه هایی و نیز در روند و برنامه های رشد و توسعه، از جایگاهی قابل قبول و افتخار آمیز برخوردار شود. به امید آن روز. * نویسنده و پژوهشگر ///اعتدال شرق پایگاه گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code