برای آینده چه می کنید؟
۱۳۹۴/۰۲/۱۷ ۲۲:۰۳ چاپ
به گزارش گیل خبر، سه هفته پیش بود که رییس جمهور ایران به گیلان سفر کرد اما حواشی آن همچنان ادامه دارد. یکی از مهم ترین حواشی آن انتقاد اصلاح طلبان مبنی بر عدم دعوت از آنان در جلسه ای بود که رییس جمهور با نخبگان داشت. انتقادی که هیزمی شد بر اختلاف دیرینه میان اصلاح طلبان با جریان اعتدالی استان که شاخص ترین چهره اش محمدباقر نوبخت است. فردی که همواره رقیب اصلاح طلبان در انتخابات مختلف محسوب می شد. هرچند که با اتحاد مابین اصلاح طلبان و اعتدالیون از دور دوم انتخابات سال ۸۴ به بعد به نظر می رسید این اختلاف و رقابت دیرینه به فراموشی سپرده شده است اما ظاهرا هر رویداد کوچک و بزرگی می تواند آتش این رقابت را شعله ور سازد. وقتی اصلاح طلبان از کاندیدای خود عارف گذشتند و از حسن روحانی در انتخابات سال ۹۲ حمایت کردند به تبع آن ستاد اصلاح طلبان حامی عارف در گیلان نیز به ستاد روحانی پیوست اما هنگامی که نوبت به انتخاب مدیران استانی رسید زمزمه های دلخوری شنیده شد. اگر دولت روحانی در انتخاب کابینه سعی در رعایت انصاف و عدالت میان اصلاح طلبان و اعتدالیون و حتی اصولگرایان داشت اما نحوه انتخاب مدیران در گیلان چندان به مذاق اصلاح طلبان گیلان خوش نیامد. آن ها در محفل های خصوصی همواره به نفوذ شدید نوبخت در انتخاب مدیران و نحوه گزینش آنان انتقاد داشتند و حتی سهم اصولگرایان در مدیریت استان را بیشتر از سهم اصلاح طلبانی می دانستند که از حق خود به نفع اعتدالیون گذشتند. اما اصلاح طلبان هیچ گاه در رسانه ها حاضر به انتقاد از مدیران دولت اعتدال نشدند تا اینکه حواشی سفر رییس جمهور به گیلان عده ای از اصلاح طلبان را برآن داشت که حداقل به هشدار اکتفا کنند و گلایه های خود را به گوش سران اعتدالی برسانند. از طرفی چهره هایی در صفوف اعتدالیون در گیلان وجود داشتند که چه در زمان جدایی اعتدالیون و اصلاح طلبان و چه در هنگامه ائتلاف همواره بر اصلاح طلب نبودن خود افتخار می کردند و مرزبندی شدیدی مابین خود و آن ها داشتند. حال در شرایطی که سران ملی اصلاح طلب و اعتدالی همچنان دیدارهای مشورتی خود را حفظ کرده اند و چشم به انتخابات مجلس دارند و امیدشان به حفظ ائتلاف است افزایش انتقادات و پاشیدن بذر گلایه مابین ائتلاف این دو جریان در گیلان چه نتیجه ای خواهد داشت. اولین نتیجه اش مسلما شکست در انتخابات مجلس در اواخر امسال است. انتخاباتی که جناح رقیب چشم امید به آن دوخته و آن را پله ای برای بازگشت دوباره به قدرت می بیند. شاید نحوه عملکرد مدیران استانی و نحوه انتخاب آن ها جای انتقاد داشته باشد اما آیا نیروهای سیاسی استان – چه اصلاح طلب و چه اعتدالی – نباید از خود بپرسند که در تمام این سال ها چه اقدامی در تربیت مدیران لایق و کاردان انجام داده اند؟ اصلاح طلبان گیلانی که ۸ سال بر سر قدرت بودند در تمام آن سال ها چه برخوردی با نیروهای جوان خود داشتند؟ آیا آن ها را صرفا به چشم نردبان ترقی خود می دیدند یا اینکه فضا را برای مشارکت سیاسی و مدیریتی آن ها باز کردند؟ آیا در تمام آن سال ها با درحاشیه نگه داشتن نیروهای جوان خود و سهیم نکردنشان در قدرت خود باعث نشدند که در دوره فترت و عدم امکان بازگشت به قدرت شرایط خلا مدیریتی ایجاد شود؟ آقایان اصلاح طلبی که اینک به اعتدالیون انتقاد می کنند که چرا به آن ها سهمی در مشارکت نمی دهند آیا خود در زمان قدرت داشتن سهمی نه به جناح های دیگر که به جوانان حامی خود دادند؟ حال انتخابات مجلس نزدیک است و چهره های شاخص اصلاح طلب احتمالا قادر به کاندیداتوری نیستند. اما آیا آن ها با بها دادن به نیروهای جوان خود نمی توانستند اقدام به چهره سازی کنند تا اینک کاندیداهایی در حد و اندازه های مجلس داشته باشند و بازهم مجبور نباشند از لیستی تماما اعتدال گرا حمایت کنند و باز در درجه دوم اهمیت در یک بازی بزرگ سیاسی قرار گیرند؟ اما این انتقاد تنها متوجه اصلاح طلبان نیست. اعتدالیون استان گیلان هم دقیقا دارند همان اشتباهات را مرتکب می شوند. ظاهرا اعتدالیون هم سرمست پیروزی خود هستند و فکر فردا و اتفاقاتی که می تواند در آینده بیافتد را نمی کنند. اعتدالیون گیلان ظاهرا نه تنها خود را بی نیاز از اصلاح طلبان می دانند که توجهی هم به حامیان جوان خود ندارند. مهم ترین دلیلش هم طرح نیمه کاره مشاوران جوانان است. طرحی که قرار بود جوانان مستعد استان را فارغ از تعلقات سیاسی خود وارد سیستم مشاوره ای دولت کند تا دولت اعتدالی در استان بتواند از تفکر و ایده های این جوانان استفاده کند اما تنها با یکی دو انتقاد از جناح مخالف این طرح به فراموشی سپرده شد و حتی بعضا مدیران ادارات نیز حاضر به اجرای این طرح و به کارگرفتن مشاوران جوان نشدند. در هرصورت در بر یک پاشنه همیشه نمی چرخد و عاقبتی که نصیب اصلاح طلبان شد احتمالا در انتظار اعتدالیون و یا هرجناح دیگری خواهد بود. اما آیا اعتدالیون از سرنوشت اصلاح طلبان و خلا مدیریتی برجامانده از حکومتشان درس خواهند گرفت یا بازهم همان اشتباهات آینده سوز را تکرار خواهند کرد. میدان سیاست ، میدان بازی ای است که اگر هر جناحی بخواهد به مدت طولانی تری در آن بماند باید حداقل چند نکته را رعایت کند. اول آنکه همواره اتحاد و ائتلاف را جایگزین اختلاف و انشقاق کند و دوم اینکه همیشه پایگاه رای خود و حامیان اجتماعی خود را راضی نگه دارد. ضلع سومی هم هست در این بازی. اینکه جریانات سیاسی مدام از کادرسازی غفلت نکنند و به فکر فردایی باشند که چهره های شاخصشان به هر دلیلی قادر به حضور در عرصه قدرت نباشند. آنگاه است که آن ها نیاز به چهره های جدید دارند. عاملی که اصلاح طلبان از آن غفلت کردند و به نظر می رسد اعتدالیون هم اینچنین خواهند کرد. حال که انتخابات مجلس نزدیک است و بعد از آن هم انتخابات شوراها از راه می رسد آیا اصلاح طلبان و اعتدالیون که چاره ای جز همکاری و ائتلاف باهم ندارند فکر کرده اند چگونه باید از اختلافات خود بکاهند و به فکر استفاده از نیروهای جوان و آینده سازشان باشند؟   /گیلان فردا