اختصاصی گیل خبر/ سامان بدر: روز گذشته از سوی رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی در گیلان تعدادی از روسای شهرستان این کاندیدای ریاست جمهوری منصوب شدند که هرکدام آن ها دارای سوابق مختلف سیاسی هستند. ولی به طور مشخص همه آن ها در چهار سال گذشته در ردیف حامیان دولت ارزیابی می شدند. مهدی رجایی در لنگرود مشاور فعلی فرماندار شهرستان است که در انتخابات گذشته نیز به عنوان رئیس ستاد روحانی در لنگرود فعالیت می کرد. علی رضا درخشانی رییس شورای مشورتی اصلاح طلبان بندرانزلی نیز در انتخابات گذشته به عنوان رئیس ستاد روحانی در انزلی فعالیت می کرد و از جمله اصلاح طلبان شناخته شده در این شهر ساحلی محسوب می شود. علی نقی جعفری نیز از فعالین فرهنگی سیاسی لاهیجان است که در سال 88 قائم مقامی ستاد انتخاباتی نفر دوم انتخابات را عهده دار بود. محمود فرج پور و حسن عارف عشقی هم از جمله اصلاح طلبان شناخته شده شهرستان های فومن و رودسر هستند. رضا پرستش نیز از جمله فعالین دانشگاهی است که البته در زمره نیروهای معتدل محسوب می شود. منصور یوسفی نیز کاندیدای لیست امید در انتخابات گذشته مجلس بود. لیستی که سعی شده از جریانات مختلف سیاسی متمایل به دولت انتخاب شود تا ظاهر اتحاد آن ها را در زمینه انتخابات بیشتر نشان دهد. در این میان همان طور که همیشه در همه ستادهای انتخاباتی ایران ایجاد می شود اختلافاتی نسبت به معرفی بعضی از این افراد شکل گرفته و بخصوص در تالش تعدادی از اصلاح طلبان این شهر استعفای خود را از شورای هماهنگی جبهه اصلاح طلبان گیلان ابراز داشتند. آن ها در انتخابات گذشته از منصور یوسفی حمایت کردند اما ظاهرا این بار معتقدند باید کسی در راس کار باشد که گرایشات بیشتری نسبت به اصلاح طلبان و دولت داشته باشد. فارغ از درستی یا غلطی این استنباط مشخص است که علنی کردن این مساله اختلافات نیروهای دولت را در این برهه بیشتر نشان می دهد و این امری است که رقبای دولت منتظر آن هستند. اگر قرار باشد با انتصاب هر فردی همه اتحاد خود را برای هدف مشترکی چون انتخاب حسن روحانی فراموش کنند آن وقت دیگر امر تشکیل گروه و ستاد انتخاباتی زیر سوال خواهد رفت. واقعیت این است که هدف اصلی انتخابات برای نیروهای حامی دولت پیروزی حسن روحانی است و نه انتصاب این فرد و یا آن فرد! یا سخنرانی این شخصیت یا آن شخصیت در یک مراسم رسمی!مسائلی از این دست می تواند در اولویت های بعدی قرار گیرد و نباید هدف اصلی را تحت شعاع خود قرار دهد. در همین تالش در انتخابات گذشته یکی دو کاندیدای منتسب به اصلاح طلب نیز تایید شده بودند اما آن چه باعث شد حامیان دولت از جمله اصلاح طلبان منصور یوسفی را به عنوان کاندیدای خود برگزیده کنند این بود که وی زمینه رای آوری بیشتری نسبت به بقیه دارد و می تواند کاندیدای جریان رقیب را شکست دهد. حال نیز می توان همین استباط را در مورد انتخابات ریاست جمهوری کرد که حضور فردی چون منصور یوسفی که دارای جایگاه اجتماعی مناسبی در جمع مردم تالش است بر سبد آرای روحانی افزوده می کند. یک نکته مثبت حامیان دولت در چهارسال پیش این بود که بسیاری از رقبای روحانی را به سمت خود کشانده اند و همین حالا بسیاری از حامیان قالیباف در انتخابات گذشته در جبهه حامیان روحانی دیده می شوند و همین کار آن ها را برای انصراف احتمالی قالیباف در انتخابات دشوار می کند و این احتمال می رود که انصراف قالیباف طیف حامیان وی را به سمت روحانی بکشاند و نه کاندیدای اصلی اصولگرایان! به نظر می رسد معیار اصلی حامیان روحانی در گیلان مبتنی بر جذب حداکثری است که طیف گسترده ای از نیروهای سیاسی را شامل می شود. این امری است که ممکن است منتقدانی را ایجاد کند اما ضریب موفقیت آن ها را افزایش می دهد. البته اصلاح طلبان تالش در انتخابات گذشته مجلس نشان دادند که از بلوغ فکری بالایی برخوردار هستند و بعید است که نتوانند خود را همراه با این مسیر نکنند. اکنون دکتر روحانی هچنان شانس اول انتخابات است و این شانس نه تنها نباید کاسته شود بلکه باید به حدی برسد که بتواند با اختلاف گسترده در انتخابات پیروز شود. امری که اگر با کمترین اختلاف و با وحدت لازم صورت گیرد به هیچ وجه دور از دسترس نیست.