دکتر بهرام یعقوبی
۱۳۹۳/۰۷/۰۸ ۰۸:۴۳ چاپ
به گزارش گیل خبر ، بهرام یعقوبی بیجاربنه» از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی بوده و همچنین از چهره های علمی و پژوهشی کشور محسوب می شود. افراط، تفریط، اعتدال ! حوادث و رویدادهای سیاسی اجتماعی در سالهای اخیر که عمدتاً ناشی از رقابت های سیاسی بین طیف هایی از جریان راست سنتی با عنوانِ شاخصِ اصولگرایان از یکسو و جریان های موسوم به چپ و اصلاح طلبان از سوی دیگر شکل گرفته بود، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 92، منجر به ظهور ادبیات و جریان نوینی در گفتمان سیاسی ایران اسلامی گردید که توانست با عنوان «اعتدال گرایی»، عرصه سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار داده و با همراه کردن بخش زیادی از جریان های موسوم به چپ و راست و جلب توجه بخش وسیعی از مردم، اکثریت آراء انتخابات یازدهم ریاست جمهوری را به خود اختصاص دهد. هر چند مفهوم و گفتمان اعتدال و میانه روی در تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی سابقه ای مدید دارد و همواره در گفتار و دیدگاههای بزرگان و رهبران سیاسی و دینی انقلاب بویژه امام راحل (ره) مورد تأکید و توصیه قرار گرفته است؛ اما نباید از این نکته اساسی غفلت کرد که مفهوم و رویکرد اعتدال گرایی سابقه ای دیرینه و ریشه ای عمیق در فرهنگ دینی و اعتقادی ما دارد. با نگاهی به مضامین دینی در قرآن و احادیث، میتوان دریافت که یکی از مفاهیم اصولی و محوری در مشی سیاسی، اجتماعی و فردی در فرهنگ و اعتقادات اسلامی، رعایت اعتدال و میانه روی در همه امور جمعی و فردی است. عبارت «اعتدال» برگرفته از واژه «عدل» بمعنای «قرار گرفتن هر چیز در جای آن» یعنی رعایت وضعیت میانه و یکسان بین دو امر ناموزون یا نامتجانس است. لذا اعتدال نیز بمعنای قرار گرفتن در حالت میانه که همان حالت یا وضعیت مطلوب و مناسب است خواهد بود؛ مانند اعتدال هوا که در آن از گرمای سوزاننده یا سرمای لرزاننده اثری نیست. این مفهوم مهم در قرآن کریم در خطاب به مؤمنین به صورت توصیه ای بیان گردیده است که التزام به آن موجب اقامه و استواری دین الهی و ایجاد قسط و عدالت و در نتیجه تحقق تقوا و پرهیزگاری می شود.(1) اعتدال و میانه روی در معانی و مفاهیم مترادفی چون: «قصد»، «اقتصاد» و «وسط» نیز در کتاب خدا آمده است. قصد و اقتصاد که بمعنای میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط است، در همه رفتارهای فردی و جمعی(2) توصیه شده است. در حدیث نبوی(ص) آمده است که: «شیوه و رفتار مؤمن، میانه روی است.»(3)یا اینکه فرمود:«هرکس میانه روی کند، خداوند او را بی نیاز می گرداند.»(4) همچنین حضرت امیرمؤمنان(ع) در توصیف اخلاق عملی پیامبر(ص) می فرماید: «شیوه ی او، «میانه روی» بود.»(5) و نیز در توصیه های پیامبر بزرگوار اسلام به همگان آمده است: «ای مردم، برشما باد میانه روی! بر شما باد میانه روی! برشما باد میانه روی!»(6) عبارت «وسط» یا «وُسطی» نیز در کتاب خدا و روایات اسلامی بمعنای میانه روی آمده است. در قرآن کریم خداوند منّان خطاب به امّت اسلامی می فرماید: « ما شما را امّتی وسط و معتدل قرار دادیم تا گواه بر سایر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه است.»(7) و بر همین اساس پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: «ما امّت وسط هستیم.»(8) هر یک از عبارات «عدل»، «اعتدال»، «قصد»، «اقتصاد»، «وسط» و مانند آن اشاره به این حقیقت دارند که همچنان که در آفرینش جهان و خلقت کائنات و حیات بشری اساس کار بر مبنای اعتدال و میانه روی و هماهنگی بوده است، رفتار میانه روانه و پرهیز از افراط و تفریط، ضامن بقا و قوام جامعه و نیز سلامت و رستگاری فردی و در نهایت موجب تحقق تقوا و پرهیزگاری و سلامت روح و روان و حتی جسم افراد است. بنابر این از دیدگاه دینی، اعتدال امری عقلانی و از ویژگی های مؤمنان پرهیزگار و خردمند است و بر این سیاق، افراط و تفریط نشانه و شاخصه جهل و نادانی و در نتیجه بی تقوایی و لغزیدن به ورطه گمراهی و گناه خواهد بود؛ چنانکه در بیان حضرت امیرمؤمنان(ع) آمده است: «نمی بینی جاهل را مگر اینکه اهل افراط یا تفریط است.»(9) یا در فراز دیگری می فرماید: «عاقل کسی است که هر چیز را در جای آن قرار می دهد و نادان بر خلاف این عمل می کند.»(10) از نمونه های شاخص تاریخی در صدر اسلام می توان به ظهور جریان های تندرو و افراطی چون: ناکثین و مارقین و خوارج نهروان و یا غالین- جریان غلو کننده و افراطی در باره حضرت امیر(ع)- و یا در زمینه تفریط و قصور و وادادگی به برخی از افراد شاخص و سرشناس بویژه از صحابه و تابعین و شیوخ مکه، مدینه، کوفه و بصره اشاره کرد که با سکوت و یا دست کشیدن از حمایت اهلبیت پیامبر(ص) موجب قدرت گرفتن بنی امیه و مروانیان شده و زمینه وقوع فجایع بزرگی چون شهادت مظلومانه حضرت امیرالمؤمنین، امام حسن مجتبی و سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیهم السلام) و انحراف جامعه اسلامی از مسیر اهداف متعالی اسلام و سیره رسول خدا(ص) را فراهم آوردند. سیره علمی و عملی پیامبر اسلام و ائمه معصومین(علیهم السلام) بیانگر اهمیت رعایت اعتدال در همه امور شخصی و اجتماعی است که از آن جمله می توان به اعتدال در امور فردی، عبادی، راه رفتن، سخن گفتن، خوردن و آشامیدن، امور اجتماعی، دوستی و دشمنی، اعتماد، دفاع، معاشرت و برخورد، مدح و ذمّ دیگران و بسیاری امور دیگر اشاره کرد که در منابع روایی و حدیثی ما اقوال فراوانی در این زمینه ها وجود دارد. امّا آنچه که لازمه رعایت اعتدال در همه امور فردی و جمعی است و چنانچه گفته شد، ریشه در عقلانیت و خردورزی دارد، «تدبیر» در همه امور است. چنانکه خداوند حکیم آن را به خود نسبت می دهد(11) و خود را «مدبرالأمور» و فرشتگان واسطه بین خود و جهان را «تدبیرکنندگان کارها»(12) می نامد و بر این اساس از جمله ویژگی مومنان و خردمندان را تدبیر و تدبّر در فهم معارف دینی و همه شئون و مراحل زندگی ذکر می کند؛ تا آنجا که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: «هیچ عقلی چون تدبیر نیست.»(13) بنابراین مفهوم اعتدالگرایی یا میانه روی به مثابه یک مفهوم و رویکرد نظری در اتخاذ سیاست های عملی، پدیده نوظهوری نیست و علاوه بر اینکه افراط و تفریط در اشکال مختلف و در ابعاد و حوزه های متفاوت و مقاطع گوناگون بازتولید شده و می شود، اندیشه و گفتمان اعتدال به مثابه راهی برای عبور از بحران و تنگناهای ناشی از افراط و تفریط، محل توجه اندیشمندان و رهبران جنبش های اصلاحی و حکومتگران بوده است و ما آن را در گفتمان سیاسی پس از انقلاب اسلامی بویژه در سطوح عالی کشور شاهد بوده ایم. با توجه به آنچه که اجمالاً بیان گردید، این مفهوم سابقه ای مبسوط در فرهنگ دینی و اندیشه سیاسی دارد؛ اما آنچه پس از انقلاب اسلامی بویژه در سالهای أخیر در کشور مطرح گردیده و در نهایت منجر به ظهور جریان نوینی در گفتمان سیاسی انقلاب اسلامی، تحت عنوان «اعتدالگرایی» شد را باید در رویکرد خرد جمعی به یک ضرورت یا استراتژی در ساحت کنش و واکنش سیاسی مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد؛ نه ظهور خلق الساعة یک اندیشه یا جریان سیاسی نوین! آنچه که اکنون باید به تحلیل و بررسی جدّی آن پرداخت، پاسخ به این پرسش اساسی است که چرا با توجه به اینهمه توصیه و تأکید بر رعایت اعتدال و میانه روی در فرهنگ دینی و رویکرد منطقی و عقلانی اندیشمندان سیاسی ایران و جهان به این مهم، جامعه اسلامی ما شاهد ظهور و بروز برخی جریانهای افراطی در عرصه برخی از فعالیت های سیاسی و اجرایی و یا در تصمیم گیری ها و سیاستگزاری ها بوده است و برخی گروهها و جریانهای تندرو و افراطی در چنین شرایط و زمینه های سیاسی و اجتماعی پدید آمده اند؟! مظاهر و و مصادیق این تندروی ها چه کسانی یا چه گروههایی بوده اند و چه آسیب ها و خسارت هایی از ناحیه آنان بر منافع ملّی و توسعه و پیشرفت کشور وارد شده است؟ چه درسها و تجربیاتی را می توان از این تندروی ها و یا برخی کندروی ها و وادادگی ها آموخت؟ راههای مقابله با جریان های تندرو و افراطی چیست؟ کدام رویکردها یا مؤلفه ها می تواند منجر به پیشگیری از ظهور مجدد رفتارهای افراطی در عرصه سیاست و فرهنگ کشور شود؟ و پرسش هایی از این دست که می تواند به پیشگیری از ظهور مجدّد چنین پدیده های نابهنجار و بازدارنده از انحراف از مسیر اصیل و عقلانی انقلاب اسلامی کمک نماید. هرچند شعار اعتدالگرایی و رویکرد تدبیر به مثابه یک ضرورت و راه حل جهت برون رفت از برخی مشکلات سیاسی اقتصادی و فرهنگی در سالهای أخیر مطرح شد و به دلیل برخی نابهنجاری ها و وضعیت نابسامان اقتصادی و فرهنگی ونیز پیشینه دینی و عقلانی این رویکرد، مورد استقبال و حمایت مردم و برخی جریانها و فعالان سیاسی قرار گرفت؛ امّا به دلایل مذکور، همچنانکه نباید شکست اصولگرایان را به حساب تفکّر اصولگرایی و یا ناکامی اصلاح طلبان را به حساب نگرش اصلاح طلبی نوشت، توفیق یا عدم توفیق جریان اعتدال گرایی را نباید به معنای ناکارآمدی یا شکست اعتدالگرایی و یا صرفاًً پیروزی یک گروه خاص سیاسی تلقی کرد. نباید هر گونه شکست در عرصه سیاستگزاری، برنامه ریزی و اجراء را به حساب جریان اعتدال یا اعتدالگرایی گذاشت؛ بلکه رعایت مشی اعتدالی و پرهیز از افراط و تفریط باید همواره سرلوحه و مبنای انجام همه امور فردی و جمعی، در همه شرایط و موقعیت ها قرار گیرد. و نیز باید به این نکته مهم هم اشاره کرد که تحقق اهداف مشی اعتدال گرایانه به مؤلفه ها و عوامل فراوانی بستگی دارد که از آن جمله می توان به اموری چون پیروی از آرمانهای والای انقلاب اسلامی و امام راحل(ره)، تابعیت از تدابیر و رهنمودهای مقام معظم رهبری، التزام عملی به قوانین و مفاد راهبردی اسناد بالادستی نظام، عقلانیت و دانش محوری در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها، بهره مندی از خرد جمعی و مشارکت آحاد مردم بویژه نخبگان فکری و سیاسی در اداره کشور و مسایلی چون آن اشاره کرد. بدیهی است که در این مسیر صرفاً عنوان و شعار اعتدالگرایی کارساز و مفید نخواهد بود. نکته حائز اهمیت دیگری که می توان در همین زمینه مورد بحث و توجه قرار داد این است که اعتدالگرایی به معنای عام و اصیل آن، رویکردی نیست که مثلاً در میانه یا مرز بین اصولگرایی و اصلاح طلبی قرار گیرد، بلکه اعتدال به معنای میانه روی، ناظر به روشهاست و سرعت و جغرافیای حرکت به سمت آرمانها و اهداف را توضیح می دهد. این جریان در تلاش است با تغییر الگوهای روشی و آنچه « تدبیر و امید» نامیده می شود، به گونه ای اهداف مشروطه خواهانة ائتلاف نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا را در بدنه و لایه های اجتماع دنبال کند تا بتواند وفاق و همدلی همه مردم و جریانهای سیاسی را محقق سازد و مخالفت ها و نزاع های سیاسی را به حداقل برساند. بدیهی است که نتیجه و رهاورد این مشی و رویکرد، انزوای هر چه بیشتر جریانهای تندرو و تمامیت خواه خواهد بود. بعبارت دیگر جریان اعتدالگرایانه می تواند در صورت برخورداری از اندیشه و تدبیر لازم، برنامه ریزی و تدوین استراتژی های خرد و کلان در همه زمینه ها و نیز، التزام به آرمانها و اهداف متعالی نظام اسلامی و اهتمام و جدّیت برای تحقق مطالبات مردم در چارچوب قوانین و مهمتر از همه با مدیریت جهادی، گام به گام و به تدریج، منجر به حذف و طرد هرگونه گرایش های افراطی و تفریطی شده و برای همیشه اعتدالگرایی را جایگزین هرگونه تمامیت خواهی یا وادادگی های سیاسی در هیئت افراط و تفریط نماید؛ زیرا اعتدال به لحاظ جهت گیری همان سویه های اصلاحات را دارد؛ با این تفاوت که مایل است خود را در هیئت ساختار دولتی و اجرایی و ساز وکار قدرت تعریف کند و نه الزاماً به صورت جریانی سیاسی اجتماعی. بویژه که اکنون نوعی بی نظمی در آرایش و صف بندی سیاسی کشور – که بعضاً دارای سازمان و حزبی نیستند- ایجاد شده است، شاید یک ائتلاف یا اجماع نا نوشته ی ملّی بتواند همگان را در ذیل گفتمان اعتدال مجتمع سازد و یا موجب تحکیم و گسترش وفاق اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان شود. مصلحت اندیشی های نامعقول، عقب نشینی های زاید و غیرضروری، با توجیه غیر منطقی «فراجناحی» بودن، جملگی می تواند نمونه ها و نشانه های انحراف از مسیر اعتدال و عقلانیت و تدبیر باشد. بنابر این در هریک از اقسام گرایش های سیاسی أعم از چپ و راست یا اصولگرایی با همه طیف ها و گرایش های آن و اصلاح طلبی با همه ی سلیقه ها و انشعابات آن، می توان با التزام به اعتدال و تدبیر در جهت تحقق آرمانها و اهداف گام برداشت. اما نکته مهم در این رویکرد، برنامه محوری، تکیه و تأکید بر عقلانیت و دانش است که مانع از لغزیدن به ورطه ی افراط و تفریط می شود؛ زیرا افراط چیزی نیست مگر زیاده روی و تندروی، و تفریط نیز چیزی نیست مگر قصور و وادادگی. بنابر این اکنون می توان براساس این تحلیل و ارزیابی از مقوله اعتدال، به نقد و بررسی عملکرد همه جریان های سیاسی از جمله اعتدالگرایان پرداخت و گفتار و کردار همگان را با محک التزام به اعتدال و تدبیر خردورزانه، مورد سنجش و ارزیابی قرار داد./اعتدال شرق
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code