اختصاصی/ درباره تبریک عارف و سکوت لاریجانی برای افتخار «کن»؛
۱۳۹۵/۰۳/۰۴ ۰۴:۵۲ چاپ
اختصاصی گیل خبر/ سامان بدر: بعد از موفقیت شهاب حسینی و اصغر فرهادی در دریافت جوایز نخل طلای کن موجی از خوشحالی در قاطبه جامعه ایران پیدا شد  و آن ها  این موفقیت بزرگ را در شبکه های اجتماعی به افتخارآفرینان ایرانی این جشنواره و همچنین به یکدیگر تبریک گفتند. در بین سیاستمداران نیز عده ای تبریکات خود را به عوامل فیلم و اهالی سینما ابراز داشتند، عده ای مثل همیشه به ایرادات سیاسی خود و عدم اهمیت این جشنواره پرداختند و عده دیگری نیز مهر سکوت بر لب بستند، گوئی اتفاق نیفتاده است. اما در آستانه انتخابات هیات رئیسه مجلس در بین همه سیاستمداران واکنش دو کاندیدای اصلی این انتخابات از همه جالب تر به نظر می رسد. از سویی محمدرضا عارف دقایقی بعد از اهدای جوایز نخل طلا پیام تبریک خود را صادر کرد، اما فردای آن روز در صحن علنی مجلس هرچقدر منتظر ماندیم سخنی از سوی علی لاریجانی در این باب شنیده نشد و بعد از آن هم پیام تبریکی صادر نگردید. آن تبریک فوری عارف و این بی تفاوتی لاریجانی به خوبی عیار و منش این دو را در فرهنگ و هنر کشور نمایان می کند. حداقلش می دانیم که اگر عارف رئیس مجلس شود شاهد آن خواهیم بود که موفقیت های ایرانی ها در جشنواره های سینمایی بین المللی مورد تقدیر قرار خواهد گرفت در حالی که برای رئیس فعلی صداوسیما چنین انتظاری نمی رود. این پیام تبریک ها کارهای کوچکی است که شاید تنها از نظر معنوی مهم باشد، اما به هر صورت تاثیر بسیار زیادی در دید هنرمندان و جامعه نسبت به مسئولین سیاسی کشور دارد. یکی مثل دکتر عارف حاضر می شود همگام با جامعه از موفقیت آن ها در کسب یک افتخار بین الملی خوشحال شود اما دیگری چنین نیست. اصغر فرهادی و شهاب حسینی متعلق به  همین سرزمین هستند، از همین صداوسیمایی رشد کردند که در آن زمان همین دکتر لاریجانی مدیریت آن را بر عهده داشت و در واقع سبب رشد آن ها شد، درست است که به قول اصغر فرهادی فیلم های او شاد نیست و گوشه هایی از معضلات جامعه را بیان می کند اما همین موفقیت ها سبب خوشحالی جامعه ایران می شود. کسی که خود را نماینده مردم می داند باید نسبت به نظر و شادی آن ها احساس مسئولیت داشته باشد. در همین انتخابات گذشته شاهد بودیم که حمایت اهالی هنر و سینما به عنوان یکی از اصلی ترین حامیان لیست امید در انتخابات محسوب می شد، به طوری که حتی تصویر شاخص ترانه علیدوستی و حمایت اکثر هنرمندان از این لیست تیتر یک  روزنامه های اصلاح طلبی بود که در آستانه انتخابات در حال تبلیغ برای انتخابات بود. این ها مواردی است که نشان دهنده آن است باید نسبت به انتخاب رئیس مجلس و همخوانیش با آحاد جامعه اتفاق نظر داشت. البته دکتر لاریجانی نیز ارتباط خوبی با هنرمندان دارد، به طوری که در انتخابات سال 84 تعداد قابل توجهی از هنرمندان صداوسیما از وی حمایت کردند اما قرار نیست این حمایت ها تنها به معنای آن باشد که آن ها به عنوان سیاهی لشگر سیاستمداران حرکت کنند، رابطه ای که دو سویه ودر راستای وفاق جمعی باشد می تواند دوام داشته باشد. حتی اگر قرار باشد بازهم آقای لاریجانی بر کرسی ریاست مجلس بنشیند نمی تواند به همین مدیریت مجلس نهم بسنده کند و باید گامی روبه جلو بگذارد. دیگر این بار در مجلس دهم اقلیتی دلواپس نیستند که او را تحت فشار بگذارند، این بار نمایندگان و مردمی نیز حضور دارند که از رئیس مجلس انتظار دارند کمی نیز به شعارهای آن ها توجه داشته باشد و از ناله و ناراحتی دلواپسان هم غمی نداشته باشد. شعارهایی که توجه به آن از دلایل اصلی رای دادن در انتخابات بود. کارهایی که ممکن است خیلی کوچک باشد مثل همین پیام تبریک به اصغر فرهادی و شهاب حسینی! چیز عجیب و پیچیده ای هم نیست.