اختصاصی/ حکایت اینروزها ؛ شکایت شهردار؛
۱۳۹۵/۰۳/۰۱ ۰۴:۳۹ چاپ
اختصاصی/ به گزارش گیل خبر، بهنام ربیع زاده: اینروزها صحبت از شکایت شهردار فومن از یک روزنامه نگار و دو عضو شوراست . شکایتی که چندی پیش مطرح شد اما خیلی زود شایعه شد که پس گرفته شده است ! شایعه اما کارگر افتاد و سبب شد عده ای زیادی که در سدد حمایت از متشاکیان بودند منفعل شده و موضوع را تمام شده بدانند. ۱- شهردار محترم شکایتش را در شعبه ای از دادگاهای رشت پیگیری کرده است درحالیکه زهرا نظری و سینا میری عضو شورای شهر و هامون شاد روزنامه نگار فومنی هستند و شهرداری مورد بحث هم در فومن قرار دارد . ابتدا این پرسش پیش می آید که اگر شهردار محترم خود را محق میدانست ( و همه چیز مربوط به فومن است ) چرا در دادگستری این شهر اقامه دعوا نکرد ؟! آیا شهردار به بیطرفی و دادجویی دادگستری فومن اعتماد ندارد و یا فکر میکند که اینکار در صلاحیت آن دادگستری نیست ؟!! یا اینکه حنایش رنگ باخته و پس از شکایت از « واژه بخت ؛ مربی فوتبال » و « محسن جلالی ؛ روزنامه نگار » ( که اتفاقا هردو تبرئه شدند ) مسیر دیگری انتخاب کرده است ؟! ۲-  به این سه خبر توجه کنید : -شکایت شهردار تهران از عضو منتقد خود در شورای شهر - شکایت شهردار صومعه سرا از اعضای استیضاح کننده خود در شورای این شهر - و شکایت شهردار فومن از منتقدین شورای فومن لطفا به کلمه « منتقدین » دقت شود ! با مواجهه به موارد فوق چندین سوال در ذهن شکل میگیرد : اینکه وظیفه اعضای شورای شهر نبست به مردم و شهردار چیست ؟ وظیفه شهردار نسبت به شورا و مردم چیست ؟ انتقاد چه جایگاهی در شورا دارد ؟ حدود اختیارات قانونی ( تاکید میشود ) قانونی شورا چیست ؟ و چندین سوال دیگر .. ۳- با مراجعه به مصاحبه زهرا نظری و سینا میری و گزارش خبر کوتاه مصدومیت شهردار توسط هامون شاد در سپهر گیلان و نوشته های محسن جلالی در طریقت نو و پیگیری موضوع واژه بخت میتوان به این نتیجه رسید که شهردار محترم و کشتی گیر فومن از هرگونه انتقادی به هم ریخته و با « زدن تو سر » منتقدین و « حمله های پشت سرهم » میخواهد معدود حریفانش را « به برون از خط » هل دهد !! اینکه او تا کنون همواره « خاک » شده است ٬ شکی نیست اما آیا این شیوه درستی ست ؟ شهرداران موفق همیشه بجای حمله یا فرار به جلو سعی میکنند با ارائه عملکرد به منتقدین پاسخ دهند که اگر شهردار فومن چنین کارنامه ای داشت هرگز کار به این جاها نمیکشید و اگر هم کسانی قصد تخطئه اش را داشتند ٬ با پاسخش به افکار عمومی ؛ هم منتقدین به عقب میرفتند و هم تغییرات در شهر محسوس بود و سبب میشد که مردم از وی حمایت کنند . ۴- مواردی از این دست تهدید و تحدید علیه شهروندان و منتقدانی ست که چهارچوب نظام را پذیرفته و به گذشته پرافتخار و آینده روشن کشورشان امیدوار بوده و دراین راستا تلاش میکنند . عموم کسانی که مورد هجمه قرار گرفته اند چیزی جز پیشرفت و آبادانی کشور را نمیخواهند . مواردی در بالا آمد تا به این برسیم که وظیفه ما نسبت به اتفاقات پیرامون مان چیست. تحرکات فوق نشان میدهد که صداها را اگر نمیشود در راستای اهداف به گوش ها رساند پس کاری بشود که شنیده نشود و با آغاز حمله فرصت نقد از آنها و دیگران گرفته شود . با شرایط بوجود آمده درانتقال اخبار و امکانات همگرایی سریع و اظهار واکنش ٬ میتوان با مرور گذشته به آینده متحد تکیه کرد. باید به این مسئله تاکید داشت که اگر امروز چند فعال سیاسی و اعضای شورا و روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی مغضوب واقع شده اند ٬ فردا دامنه آتش گسترش یافته و ممکن است دامان ما را هم بگیرد . روی سخن با کسانی نیست که در این زمینه ها پیشقدم شده اند . چرا که آنها همت را تمام کرده اند . بلکه با کسانی ست که یا با روند فوق همراهی میکنند و یا گوشه ایی ساکت نشسته اند ! آنان که همراهی میکنند بدانند که همیشه « در بر پاشنه مورد دلخواهشان نخواهد چرخید » و کسانی که « عافیت می طلبند » بدانند که زبانه آتش خیس و خشک نمی شناسد . همواره باید به این اندیشید که اگر منفعلانه عمل کنیم ممکن است نوبت خودمان هم هم برسد و آنوقت به ما خواهند گفت که برای ما چه کردی که برایت بکنیم ؟؟ باید دری که گشوده شده را بست . باید به همه یادآور شد که انتخاب مسیر اشتباه و فرافکنی چیزی از اشتباهاتتان کم نخواهد کرد . پایگاه گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.