گیل خبر/ مصطفی داننده *

معمولا در تمام دنیا مردم سیب زمینی را با سس های مختلف می خورند. برخی سیب زمینی سرخ شده را با سس قرمز می خورند و عده ای دیگر سیب زمینی آب پز را با سس مایونز میل می کنند اما چند سالی است که در ایران از زمان دولت محمود احمدی نژاد که پخش سیب زمینی رایگان در بین مردم در آستانه انتخابات پر سر و صدا شد تا امروز که در دولت روحانی دفن سیب زمینی های جنجال به پا کرده است، ایرانی ها سیب زمینی را با سس سیاست می خورند.

این روزها دفن 1700 تن سیب زمینی در استان فارس تبدیل به مهم ترین مسئله کشور شده است و مخالفان دولت سعی می کنند این سیب زمینی های نابود شده را پیراهن عثمانی کنند در آستانه انتخابات علیه دولت.

نگارنده نیز بر این باور است که این کار تعاونی مربوطه در استان فارس به هر دلیلی از فساد تا مازاد، بی تدبیری و غیرقابل بخشش است. بدتر از این عمل توجیه بعد از آن است.

یک روز گفته می شود که  این سیب زمینی ها توسط سازمان تعاون روستایی برای جلوگیری از کاهش قیمت در بازار، زیر زمین دفن شد! دیگر روز در روایتی متفاوت گفته می شود که :«این سیب زمینی ها را سازمان تعاون روستایی به قیمت 350 تومان از کشاورزان خریده بود. تعطیلی درصد زیادی از سردخانه های استان فارس هم باعث شد تا خطر فساد آنها بیشتر شود. سرانجام در 13 شهریور مسئول انبار تعاونی روستایی سیدان مرودشت خبر از فاسد شدن 70 تن سیب زمینی در انبارهای این تعاونی داد.»

این نوع فرافکنی ها از دولتی همچون دولت یازدهم که شعارش « تدبیر و امید » بوده بعید به نظر می رسد. با تمام این بی تدبیری ها اما نباید به این ماجرا نگاه سیاسی داشت.

مخالفان دولت این موضوع را سیاسی کردند و طی روزهای گذشته رسانه های این جریان تمام توان خود را برای برجسته کردن این مسئله به کار بستند. حتی یکی از نمایندگان مجلس که سال ها در برابر تمام اشتباهات دوستانش در دولت گذشته سکوت کرده بود ناگهان تصمیم گرفت به دلیل این کار از مجلس نشینی استعفا کند.

آنچه از سوی دلواپسان سیب زمینی در ایران مطرح شده است بوی سیاسی کاری می دهد اگر اینگونه نبود این افراد به جای جار و جنجال، کمیته ای را طی این سال ها که در کرسی ریاست قرار داشتند تشکیل می دادند و به چرایی ناکارآمد بودن کشاورزی در ایران می پرداختند.

نابود کردن 1700 تن سیب زمینی به این دلیل است که کشاورزی ایران بر اساس اصول نیست و کشاورزان هرجور که بخواهند محصول می کارند و برداشت می کنند. روزی سیب زمینی، روزی پیاز، روزی گوجه و ... اگر کسانی که امروز از نمایندگی مجلس استفعا داده اند و یا فریاد واسلاما سر داده اند، برنامه مدونی برای کشاورزی در کشور طراحی می کردند و اجازه نمی دادند یک روز کشور به دلیل کشت های غلط در گوجه دچار کمبود شود و یا در سیب زمینی دچار مازاد محصول، قطعا امروز با چنین مشکلاتی روبرو نبودیم.

شما تصور می کردید اگر دولت این سیب زمینی ها را در اختیار مردم به صورت رایگان قرار می داد این افراد از رفتار دولت تقدیر می کردند؟ نه، اینها آن وقت دادن سیب زمینی رایگان به مردم در آستانه انتخابات مجلس را پیراهن عثمانی دیگر می کردند و می گفتند دولت برای فرستادن دوستانش به مجلس از قدرت سواستفاده می کند. در سرزمین سیاست زده ایران برای جریان های سیاسی نابود کردن و یا اهدا کردن تفاوت ندارد و آنها برداشت خود را می کنند.

متاسفانه سال هاست در ایران تمام ساحت زندگی مردم سیاسی شده است. در ایران سینما، ورزش، فرهنگ، آموزش، کشاورزی، جوانان، ازدواج و ... سیاسی شده است. سیاسی شدن ساحت زندگی مردم مهم ترین مشکل این روزهای ایران است و تا ما نتوانیم این سیاست زدگی را از جامعه ایران دور کنیم با مشکلات اساسی روبرو هستیم.

علامه طباطبایی در مورد سیاست می گوید:« سیاست پدیده ای است برای سعادت دنیا و آخرت مردم» اما این روزها شاهد هستیم سیاست در ایران باعث شده هم زندگی و هم آخرت مردم دچار مشکل اساسی شود.

این سوال که چرا جامعه ایران به این اندازه سیاست زده شده است، باید مورد بررسی قرار گیرد و علمای حوزه و دانشگاه این معنا را مورد بررسی قرار بدهند و برای آن راه حلی پیدا کنند. سیب زمینی و کنسرت ندارد. امروز هر مسئله ای در ایران سیاست زده است.

*عصرایران