گیل خبر/ یوسف امینی-تحولات جهانی به گونه ای رقم خورده است که دیگر تداوم سلطه برای سلطه گران با استفاده از حکومت های وابسته و دست نشانده و رجال و نیروهای متحد سلطه گران امکان پذیر نیست . هزینه حفظ این نوع حکومت ها از فروپاشی و دردسرهای ناشی از این فروپاشی ها بیشتر از سودش به نظر میرسد . بویژه تنفر مردم تحت سیطره این رژیم ها از حامیان آنها سالها دوام خواهد داشت و از خاطره تاریخی مردم نیز پاک نمیگردد. از طرفی بر طبل دموکراسی کوبیدن و حمایت از رژیم های توتالیتر و سرکوبگر و غیر دموکراتیک برای غرب یک دوگانگی رفتار را در بر داشته است . این پارادوکس تاکنون سبب شده است تا غرب نتواند مخالفت خود را با دولت های مستقل و نا متحد غرب مدلل کرده و آنرا تئوریزه کند . دنیا از یکطرف شاهد حمایت غرب از رژیم عربستان است که زنان آن حتی از رانندگی خودرو محرومند ، از طرف دیگر شاهد حمایت از تروریستها در سوریه به بهانه ایجاد دموکراسی در این کشور است . لذا به نظر میرسد هوژمونی آمریکا با این رفتارهای دوگانه براحتی تدوام نخواهد داشت . شرایط جهان دگرگون شده است. لذا همانطور که جهت تداوم سلطه ، سلطه گران از استعمار کهن به استعمار نو پناه جستند لزوما نیازاست که برای ادامه تسلط بر جهان از این مرحله نیز با برنامه خاص عبور کنند . اگر چه اینمرحله از سالهای دور شروع شده است اما در چند سال اخیر این فراین سرعت بیشتری یافته است . پذیرش تغییرات در حکومت های خاورمیانه را در نظر بگیرید و حتی سرعت دادن بر این تغییرات خود شاهد مدعای ماست . بیداری مردم در منطقه آنها را ناگزیر کرده که موج های ناشی از این بیداری را ببینند و حتی گاه با این موج ها همگام شوند . آنها بدینوسیله خواستند جهت موجها را که بر علیه آنها بود برگردانند و به نفع خود آنها را سمت و سو دهند . ( تغییرات در مصر در لیبی و در تونس را ببینید ). این مرحله یعنی پسا استعمار نو ، که توسط جریانی در آمریکا نیز مورد حمایت قرار گرفته است ( تیم اوباما و همکارانش ) دقیقاً بدنبال ادامه چپاولگری و غارت منابع با متد و روش جدید است . هزینه جنگهایی دو دهه اخیر برای غرب آنقدر زیاد است که توان رقابت را با مدعی جدیدی بنام چین ( بعد از فروپاشی شوروی )، گرفته است . حوزه نفوز چین بسیار گسترده شده و این کشور در تقسم جهان نقش جدید و منافع بیشتری را طلب میکند .بخصوص که این پتانسیل در کشوری مثل چین موجود است که قطب جدیدی در مقابل غرب با رهبری آمریکا ایجاد کند اگرچه این نوع رقابت ممکن است برای این دو قطب هزینه های زیادی را داشته باشد . به نظر میرسد جریانی در غرب به این اندیشه دست یافته اند که برای این منظور باید اقدامات جدیدی بکار ببندند تا اولا از نفوذ بیشتر چین در مناطق تحت نفوذ غرب بکاهند ثانیا مناسبات خود را با مناطق تحت سیطره خود بازسازی کنند به گونه ای که مخالفت های مردم با حکومت های خود فابل کنترل غرب باشد . از این جهت غرب میکوشد تا در حوزه نظری و آکادمیک دوران انقلابات را منتفی بداند و این تلقی را در روشنفکران و مبارزان ایجاد کند که با اصلاحات میتوان به مقصود رسید از طرفی به جد در حال یافتن راهی است تا حکومت های منطقه به سمت یک دموکراسی قابل کنترل پیش برود . لذا استفاده از ظرفیت های موجود در مناطق تحت سیطره غرب و بهره جستن از پتانسل مبارزان در جهت منافع غرب در دستور کار قرار خواهد گرفت . از این منظر دیگر هزینه های زیادی که آمریکا و متحدانش برای حمایت از رژیم اسرائیل از یکطرف و حمایت از کشورهای پادشاهی در خاورمیانه و یا حکومت های دیکتاتوری در آفریقا ، می پردازند توجیه عقلانی نخواهد داشت . اگر غرب در فکر تجدید قدرت خود نباشد ، در دهه آینده باید شاهد افول آمریکا و پیدایش قدرت هایی جدید باشیم . بی تردید پسا استعمار نو دارای مولفه هایی است که این مولفه ها میتوانند خاص این دوران نیز نباشند اما در این زمان بر آنها تاکید بیشتر خواهد شد : 1 – پذیرش تغییر حکومت های غیر دموکراتیک و وابسته به حکومت های دموکراتیک و عقب نشینی تاکتیکی به نفع مردم در کوتاه مدت در این طرح احتمال فروپاشی حکومت عربستان و بحرین و اردن بسیار زیاد خواهد بود . 2 – حمایت از اندیشه های غیر بنیادگرا و گسترش این اندیشه ها . زیرا این نوع اندیشه ها کاملا در مقابل تفکر غربی مقاومت خواهند کرد . 3 – کنترل کشور های هدف با استفاده از ابزار اقتصادی ، نظامی ، علمی و غیره . بویژه غرب با تحمیل تفکر بازار آزاد بر کشورها ، دولت های کشور هدف را به پذیرش عدم دخالت در حوزه اقتصادی وادار میکند . این نوع عدم دخالت در کشور های هدف بخصوص کشورهای در حال توسعه به صورت عدم برنامه ریزی که منافع ملی را تامین کند از یکطرف و عدم نظارت بر اجرای برنامه تغییر جهت میدهد . 4 – تاثیر گذاری بر مردم از طریق رسانه ها ی مختلف ، تحت تاثیر گذاشتن نخبگان کشورهای هدف به صور مختلف و ... 5 – جهت دادن دولت های کشور هدف برای تامین یک رفاه حداقلی برای جلوگیری از انقلابات مردمی 6 – نفوذ در روشنفکران و تکنوکراتها در حوزه فکر و نظر از یک طرف و هدایت آنان بطور غیر مستقیم در نتیجه به نظر میرسد بخصوص کشور های خاورمیانه دچار تغییرات اساسی خواهند شد و این روند اگرچه ممکن است که با مقاومت رژیم های این منطقه همراه باشد ، ولی بعید به نظر میرسد که بتوان جلوی فروپاشی چنین رژیم هایی را گرفت . خاورمیانه جدید در حال شکل گیری است ودر این راستا کشور ایران نقش بی بدیلی را بازی خواهد کرد و امید واریم این نقش منافع ملت ها را تامین کند .