ظریف آنگونه که هست، جلیلی آنگونه که بود
۱۳۹۴/۰۴/۱۴ ۰۵:۴۴ چاپ
به گزارش گیل خبر، مذاکرات هسته ای کم کم به توافق نزدیک می شود و به نظر می رسد ایران و کشورهای 1+5 بعد از سال ها به یک گفتمان مشترک در مورد پرونده هسته ای ایران دست پیدا می کنند. اما سوالی که در این میان مطرح می شود این مسئله است که چرا این توافق زودتر به دست نیامد؟ چرا در زمان سعید جلیلی و 6 سال مذاکره او با طرف های غربی، دستاوردهای ظریف و همکارانش به دست نیامد؟ آمریکا و کشورهای 1+5 چه در دوران جلیلی و چه در دوران ظریف یک هدف داشتند و آنهم محدود کردن ایران در رسیدن به دستاوردهای هسته ای بود و آن چیز که سرانجام مذاکرات هسته ای را تغییر داده است رفتار ظریف و جلیلی در حین مذاکرات با طرف مقابل است. «اینهورن» مذاکره کننده آمریکایی در زمان جلیلی در روایت خود از رفتار جلیلی و دوستانش در مذاکرات هسته ای می گوید:« جلیلی در مذاکرات، نطق می کرد و «تاریخ اسلام و ایران» می گفت. ما در مذاکرات، در بسیاری از ساعاتی که به سخنرانی های اقای جلیلی گوش می دادیم، بسیار در مورد تاریخ ایران یاد گرفتیم.» همانطور که مشاهده می کنید جلیلی برای مذاکره پای به عرصه مذاکرات نمی گذاشت بلکه می خواست طرف مقابل را به اسلام دعوت کند. جلیلی به واسطه ویژگی هایی که دارد هرگونه توافق با غرب را برخلاف اندیشه های اسلامی و انقلابی می داند و بر این باور است که ما فقط باید از غرب امتیاز بگیریم و هیچ امتیازی به آنها ندهیم. به خاطر همین در طول شش سال مذاکره فقط از گذشته سخن گفت و توجهی به آینده نگرد. اگر به گذشته برگردیم و تیتررسانه های مجازی و نوشتاری آن روزهای ایران را مرور کنیم به نتایج جالبی می رسیم. رسانه های ایران بدون اینکه توجهی به اصل مذاکرات داشته باشند، بیشترین توجه خود را متوجه حجاب اشتون کرده بودند، و او هرچه باحجاب تر می شد، تمجید رسانه های همسو با جلیلی با او بیشتر می شد گویی که حجاب اشتون به معنای امضای توافق ایران و کشورهای 1+5 بود. جلیلی بر این باور بود که رسالتی بر دوش اوست و باید غرب را با اندیشه های اسلامی آشنا کند و این درحالی بود که وظیفه او حل پرونده هسته ای ایران بود نه اختلاف های اعتقادی ایران و اروپا! حاصل این روش نیز تحریم های بی شمار غربی علیه ایران بود. ایرانی های وقت خود را ساعت ها صرف می کردند که در نهایت به این نتیجه مشترک برسند که دور بعدی مذاکرات در ترکیه باشد یا عمان. با تغییر دولت در ایران اما این روش تغییر پیدا کرد و روحانی با سپردن مذاکرات هسته ای به یکی از شناخته شده ترین دیپلمات های ایرانی، مسیر مذاکرات را به مسیر واقعی خود برگرداند. ظریف به دیدار نمایندگان کشورهای 1+5 رفت تا با آنها از طریق مذاکره و نه موعظه پرونده هسته ای ایران را به سرانجام برساند. وقتی ظریف وارد میدان شد، مذاکرات هسته ای سرعت بیشتری گرفت و بعد سال های وزرای خارجه وارد این شطرنج دیپلماتیک شدند تا بعد از سال های توافق حاصل شود. ظریف نرفته بود که آنها را به اسلام دعوت کند بلکه رفته بود پرونده هسته ای ایران را به سرانجام برساند. پرونده هسته ای ایران تنها دغدغه ظریف در این مذاکرات بود و همگان دیدند که حجاب اشتون نیز در رسیدن به توافق اثری ندارد. ظریف نیز در جریان مذاکرات از تاریخ درخشان ایران سخن به میان می آورد ولی از آنها در جهت پیشبرد مذاکرات استفاده می کرد. وزیر خارجه ایران تمام مهره های شطرنج خود را بر اساس استراتژی حل مسئله هسته ای ایران حرکت می داد و این مسئله ای بود که جلیلی و تیمش اصلا به آن توجهی نمی کردند. جلیلی و دوستانش بر این باور بودند که اگر طرف غربی را با اندیشه اسلامی آشنا کنند پیروزی بزرگ را به دست آورده اند بدون اینکه به سرانجام رفتار خود بیندیشند. حالا باید منتظر نشست و دید دود سفید توافق کی از وین به تمام جهان مخابره خواهد شد. توافق هسته ای نشان می دهد که عرصه دیپلماسی جای علقلانیت و صبر است و نمی شود آن را با احساس گره زد. مصطفی داننده /نامه
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code