اختصاصی گیل خبر/علیرضا منصوریان هافبک خوش اخلاق و متعصب سالهای نه چندان دور تیم ملی و سرمربی موفق این روزهای نفت، اتفاقاتی جدید را تجربه می کند. تجربه ای نه از جنس ورزش و مستطیل سبز، که از جنس سیاست زدگی و هنجار گریزی. دوهفته ای از اخبار انتقال منصوریان به استقلال می گذرد اخباری که در دوران چندماهه مشکلات مزایده ای و خرید وفروش و نهایتا تغییرات عجیب و غریب هیات مدیره، می توانست تنها خبر مثبت برای هواداران وعلاقمندان باشد. منصوریان ویژگیهایی دارد که به درد حال امروز این تیم خسته می خورد. از سویی تاکتیکهای امپراتور محبوب استقلالی ها پس از یک دهه ظاهرا دیگر در برابر علم روز ونوین جوانترها دوام ندارد و تیم خسته استقلال را به ساحل مقصود نمی رساند از طرفی اخلاق مداری، تحول سازمانی و ایجاد انگیزه ای جدید لازمه این تیم ریشه دار است. اما زمان زیادی نپایید تا حمله همه جانبه علیه علیرضا اغاز شود. وی که سالها سابقه ملی وبین المللی بعنوان بازیکن و مربیگری تیمهای ملی وباشگاهی را در کارنامه خود دارد در میانه دهه پنجم زندگی به جوانی وناپختگی متهم شد. اتهامی عجیب و پرازمعما! تا ثابت شود که سن زدگی و جوان زدایی نه تنها در دولت و امور سیاسی وعمرانی واقتصادی که در ورزش هم نهادینه شده است. جایی که نگاه به مربیان جوان سالهای اخیر المان از فولر، کلینزمن و یواخیم لو گرفته تا گوردیولا در بارسلونا همه وهمه نشانی دیگر و روشی دیگر در عرصه مدیریت را نشان می دهد. علیرضا منصوریان این روزها اما تنها نیست. در عالم سیاست هم به گوشه راندن وعدم بهره گیری از جوانان (!) دهه چهارم وپنجم در همه سطوح سیاسی اجتماعی اقتصادی با جدیت ادامه دارد و دولت تدبیر در کنار طیفهای مختلف که این روزها مشغول جمع بندی وتهیه لیست انتخاباتی شان هستند فضایی برای این گروه قایل نیستند و تنها بعنوان سربازی به فرمان و غلامی حلقه بگوش به انها می نگرند. امری که دیری نخواهد پایید و اسلوب، منش، تحصیلات وتوانمندی نسل جدید که مجهز به دانش روز، تجربه سیاسی و سلاح ارتباط اجتماعی است در مقابل اشتباه عمیق نسل پدربزرگها قد علم خواهدکرد و سکان امور را خواهدربود. انجا که دیگر نگران ارتقا و ترس از پیروزی هم نسلان خود نخواهند داشت وبجای حذف یک نسل، به تعامل ورقابت در مسیر پیشرفت خواهند پیوست. روزی که شاید نزدیکتر از نزدیک است! علیرضا هم منتظر آن روز است و در تیم نفت می ماند تا روزی دیگر در اینده ای نزدیک؛ باری دیگر به خانه خود در رختکن آبی ها برگردد....