اختصاصی/فیاض زاهد در رودسر:
۱۳۹۴/۰۳/۳۰ ۰۴:۰۵ چاپ
انتخاب مردم در 24 خرداد 92 مبارک تر از 2 خرداد 76 بود+تصاویر
به گزارش گیل خبر، جشن حضور، ویژه برنامه گرامیداشت دومین سالگرد حماسه حضور مردم در 24 خرداد 1392، در رودسر برگزار شد. به گزارش روابط عمومی شورای مشورتی اصلاح طلبان استان گیلان، جشن گرامیداشت دومین سالگرد حماسه حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، عصر چهارشنبه 27/3/1392، با حضور جمعی از فعالان سیاسی اصلاح طلب رودسر و املش و با سخنرانی دکتر فیاض زاهد، استاد دانشگاه، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب، در سالن اجتماعات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رودسر برگزار شد. همچنین اسحق راستی، دبیر مجمع پیروان خط امام گیلان و رییس شورای مشورتی اصلاح طلبان شهرستان رشت، عبدالرضا ابراهیمی، دبیر شورای مشورتی اصلاح طلبان شهرستان رشت و فرشاد شریفی، دبیر مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی از دیگر میهمانان جشن حضور در رودسر بودند. دکتر زاهد در ابتدای سخنان خود، ضمن ادای احترام به شهدای غواص که نحوه شهادت و به خاک سپاری شان در دوران دفاع مقدس، تأثیر عمیقی بر روح و روان ملت ایران گذاشت، خطاب به مدعوین جشن حضور گفت:«دوست دارم که همه ما در برابر این شهدای والامقام سر تعظیم فرود آوریم. آنها فرزندان ما هستند که به هیچ جریانی وابسته نبودند و با نهایت بزرگواری و ایثار، در راه دفاع از تمامیت ارضی و ثبات ملی کشور و آنچه که بدان اعتقاد داشتند، به شهادت رسیدند. همه ما مدیون آنها هستیم و آنها ستارگان درخشان تاریخ مملکت ما هستند». وی با تبریک فرارسیدن ماه مبارک رمضان، گفت:«ماه رمضان فضایی معنوی برای ما فراهم می کند و چون متأسفانه جامعه پر از نفاق و ریاکاری شده و هر روزی که بر ما می گذرد، ارزش های اخلاقی در حال سقوط است، امیدوارم که ماه رمضان بهانه ای باشد برای بازنگری در احوالات خودمان؛ چون هیچ جامعه ای اصلاح نمی شود، مگر آنکه تک تک افراد آن جامعه برای اصلاح خود تلاش کنند. لذا امیدوارم که ماه رمضان فرصتی باشد که توفیق آن را داشته باشیم تا مسلمان از این ماه بیرون بیاییم». مشاور رییس دولت اصلاحات، در ادامه سخنان خود اظهار داشت:«به باور من، اتفاقی که در 24 خرداد افتاد، ملت ما را از نظر فهم سیاست وارد مرحله جدیدی کرد و آن، وجود عنصر عقلانیت در تصمیم گیری سیاسی است که بسیار بااهمیت تلقی می شود». زاهد به فضای یأس آلود جامعه پس از ردصلاحیت آقای هاشمی در انتخابات 92 اشاره کرد و گفت:«آن شب به ذهنم خطور کرد تا سرمقاله ای برای روزنامه شرق بنویسم و افکار عمومی را دعوت کنم تا بازی را همچنان ادامه بدهیم. در آن سرمقاله، شرایط آن روز کشور را به مسابقه فوتبالی تشبیه کردم که داور قبل از آغاز بازی، کاپیتان تیم ما را اخراج کرده و به دو سه نفر از بازیکنان ما کارت زرد داده و در زمین خود نیز همه امکانات را از ما گرفته است. ولی ما دو تصمیم می توانیم بگیریم؛ می توانیم بازی نکنیم، ولی می توانیم 10 نفره برویم و حریف را در زمین خودش ببریم». وی افزود:«در آن شرایط که هیچ کس حال ادامه بازی را نداشت، توصیه کردم که بیاییم و صحنه سیاست را به بازی فوتبال تشبیه کنیم و بازی را ادامه بدهیم و این بار اما با بازیکنان غیر ستاره خود بازی کنیم. در آن لحظه که این یادداشت را می نوشتم، فقط می خواستم برای تاریخ بنویسم. می خواستم چیزی بنویسم که به عنوان یک روشنفکر، مسئولیت تاریخی خود را ادا کرده باشم و امیدوار باشم که مردم همیشه دنبال ابرقهرمان ها، اسطوره ها، آسمان ها و ریشه های تاریخی نباشند و به خودشان اعتماد داشته باشند؛ امری که در دوران اصلاحات، بارها مورد تأکید آقای خاتمی قرار گرفت که ما قهرمان نمی خواهیم و همه ما قهرمان هستیم؛ ملتی که به سطحی از شعور و بالندگی برسد که تصمیمات مشترک و همگانی درست اتخاذ کند». دکتر زاهد ادامه داد:«انتخاب آقای روحانی انتخاب ایده آل ما نبود. اگر انتخاب ایده آل اصلاح طلبان را می خواستیم، این انتخاب، آقای خاتمی بود و بعد از اینکه مشخص شد که آقای خاتمی نمی آید، انتخاب ایده آل ما آقای هاشمی رفسنجانی بود. آقای هاشمی با آن سابقه انقلابی و سابقه هوشیاری سیاسی، انتخابی بود که اصلاح طلبان به واسطه آن می خواستند به نحوی داستان سال 76 و بدهکاری اخلاقی به ایشان را جبران کنند و با توجه به اشتباهات بعدی خود، باید دین خود را به افکار عمومی نیز ادا می کردند. ولی نه آقای خاتمی آمد و نه آقای هاشمی اجازه پیدا کرد که وارد انتخابات بشود». وی افزود:«در آن شرایط ما تبدیل به یک تیم بدون ستاره شده بودیم. ملت ایران می توانست از انتخابات قهر کند، مثل انتخابات شورای دوم شهر تهران و خیلی از شهرهای دیگر که مردم نیامدند رأی بدهند. در انتخابات دومین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، آزادترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی برگزار شد. از تمام گروه های سیاسی در این انتخابات کاندیدا شدند؛ از نهضت آزادی گرفته تا جبهه آبادگران آقای احمدی نژاد و آقای مصباح، همه بودند؛ ولی مردم تهران نیامدند رأی بدهند و تنها 15 درصد در انتخابات شرکت کردند. درنتیجه نمایندگان شورای شهر تهران با حداقل آرا انتخاب شدند؛ آقای چمران و دوستان آبادگران رفتند و آنجا کلید انتخاب آقای احمدی نژاد به عنوان شهردار تهران و بعد رییس جمهور را زدند». وی ادامه داد:«فرض بر این است که اگر مردم تهران و شهرهای بزرگ ایران قهر نمی کردند و رأی می دادند، چنین خسارت هایی را که کل حاکمیت در دوره آقای احمدی نژاد داد، هرگز پردات نمی شد. به نظر من انتخاب آقای احمدی نژاد یک قهقرای تاریخی و یک عقب نشینی آشکار مدیریتی بود. دستاوردهای انقلاب اسلامی به شدت مورد چالش قرار گرفت». زاهد خاطرنشان کرد:«احمدی نژاد مدعی بود که می خواهد یاد شهید رجایی را زنده کند، ولی شعارها اصلا مهم نیستند؛ مهم نیست که من چه می گویم، مهم آن است که من چگونه عمل می کنم و خروجی و حاصل عمل سیاسی من چگونه خواهد بود. آقای احمدی نژاد، خواسته یا ناخواسته، بزرگترین خدمات را به دولت اسراییل کرد. آقای احمدی نژاد خواسته یا ناخواسته فرصت های عظیم اقتصادی را از این کشور گرفت». وی افزود:«این نکته را شاید بارها شنیده باشید که در طول دوران فروش نفت، نزدیک به هزار و چهارصد میلیارد دلار نفت فروختیم که هفتصد تا هشتصد میلیارد دلار این مبلغ، فقط در طول هشت سال دولت آقای احمدی نژاد به دست آمد و تازه می فهمیم که دولت ها از زمان مظفرالدین شاه تا به امروز، با همان مقدار فروش نفت چه قدر به کشور خدمت کرده بودند!». استاد تاریخ دانشگاه تهران ادامه داد:«آن تصمیم ملت ایران در 24 خرداد ماه از این جهت محل تأمل و حایز اهمیت است که انتخاب مردم، انتخاب بین چهره هایی بود که برای ما کاریزماتیک نبودند؛ هرکدام قوت هایی داشتند و ضعف هایی داشتند. یعنی مردم برای رأی دادن، آقایان روحانی و عارف و قالیباف و جلیلی و غیره را ارزیابی کردند. یعنی آمدندو در مقایسه با رجل سیاسی کاریزماتیک، بازیکنان و رجل سیاسی درجه دوم را سبک سنگین کردند و انتخاب کردند و ما باید به این انتخاب بیش از انتخاب آقای خاتمی تبریک بگوییم». وی ادامه داد:«انتخاب آقای خاتمی، انتخابی واکنشی، انفعالی به معنای نه گفتن به شرایط موجود بود. یعنی بخش اعظم کسانی که آقای خاتمی را در دوم خرداد 76 انتخاب کردند، می خواستند نه بگویند؛ نه به خیلی از چیزها. حتی اگر از منظر جامعه شناسی بخواهیم بررسی کنیم، در دوره اول احمدی نژاد نیز برخی انتخاب ها در مورد احمدی نژاد، نه به کل حاکمیت بود. یعنی آن بحثی که مشایی و دوستانش انجام می دادند، در حوزه هایی از نظر جامعه شناسی قابل تأمل و مطالعه است. مثلا اینکه آقای هاشمی را در آن انتخابات تبدیل به نماد حاکمیت و اشرافیت سیاسی کردند و با رفتارهای خارج از پروتکل آقای احمدی نژاد برای ایشان قرینه سیاسی ساختند». زاهد افزود:«اینکه مردم ایران در یک انتخاب هوشمندانه، نه یک انتخاب کاریزماتیک و یک موج احساسی، بیاید و محاسبه کند که اگر آقای عارف و آقای روحانی بمانند، ما بازی را خواهیم باخت، چون آرایمان تقسیم می شود و آن نفری که مورد پذیرش افکار عمومی نیست رأی خواهد آورد. این که ما بیاییم و به گونه ای به یک اجماع ملی برسیم که اولا آقای عارف بپذیرد که کناره گیری کند؛ دوم اینکه مردم ایران بپذیرند و به نظر مشورتی بزرگان و عقلای اصلاح طلب اعم از آقای هاشمی و آقای خاتمی اعتماد کنند و درواقع با سوپراستارها وارد مبارزات سیاسی نشوند، بلکه با یک رجل سیاسی طرف شوند با همه نقاط قوت و ضعف هایش و او را با درایت انتخاب کنند، به نظر من از لحاظ سیاسی یک گام رو به جلو برداشته شده است». عضو شورای مشاورین رییس دولت اصلاحات گفت:«انتخاب مردم در 24 خرداد 92، ما را از عصر و دوران اهورایی و اساطیری به عرصه زمینی می کشاند. عرصه زمین در عرصه سیاست، انتخاب سیاستمداران بین خوب و بد و گاهی بین بد و بدتر است. یعنی ما بپذیریم که مبتنی بر یک عقل و منش سیاسی رفتار کنیم». دکتر فیاض زاهد تأکید کرد:«به نظر می رسد که در انتخابات مجلس یازدهم هم باید از این الگو تبعیت کنیم. شوراهای مشورتی ما در حوزه ها و شهرستان های مختلف باید آن کاندیداهای ما را که واقعا شانس ندارند، با آن مکانیزم اقناعی باید توجیه شوند و کناره گیری کنند تا هزینه بی موردی بر جنبش سیاسی اصلاح طلبی تحمیل نشود. نکته دوم اینکه ما به هرحال مجبوریم که در یک جاهایی به حداقل ها تن بدهیم، برای اینکه آن آرمان های ما چه بسا شکل نگیرد». وی ادامه داد:«یک بار شما مبارزه سیاسی می کنید تا به آن حداکثر خواست سیاسی تان برسید، ولی یک جایی باید به حداقل ها تن بدهید که حتی شرایط بدتر نشود. طرفداران تحریم تا پیش از انتخاب سال 92 معتقد بودند تحریم در جمهوری اسلامی جواب می دهد و ما اصلاح طلبان را محکوم می کردند که عمال جمهوری اسلامی هستند و اصلا همین ها جمهوری اسلامی را به وجود آوردند». زاهد به برخی تندروی ها در دوران معاصر اشاره کرد و گفت:«یک زمانی به سهراب سپهری ایراد می گرفتیم که چرا اشعار گل و بلبل می گوید. همین مرحوم احمد شاملو می گفت شعری که از کلماتش خون نریزد اصلا شعر نیست. از شعر باید خون بریزد و بوی جنگ مسلحانه بدهد، بوی مبارزه بدهد؛ بوی رنجبران را بدهد، بوی طبقه پرولتاریا را بدهد! یا بچه مذهبی ها هم با ادبیات سیاسی خاص خودشان سخن می گفتند. وقتی جلوتر آمدیم دیدیم بعضی از این ها مربوط به فصول خاصی هستند ولی بعضی از آثار و تولیدات بشری، چه در حوزه فرهنگ، چه در حوزه هنر و چه در حوزه سیاست مربوط به همه تاریخ بشری است». وی افزود:«اگر ملتی یاد بگیرد که دو دو تا چهارتای عقلانی بکند، به جای اینکه تصمیماتش را به آسمان ها وصل کند؛ این خیلی دردناک است که بزرگانی آمدند و گفتند که در فلان جا خواب دیده اند؛ برای آن کشور باید فاتحه خواند که با خواب و خواب نما و رمل و اسطرلاب نمایندگان مجلسش را انتخاب کند. یا مثلا گفتند که فلان آقا گفته که در فلان جا آقایی خواب دیده و گفته که فلانی توصیه امام زمان است؛ این گونه هم شما شأن امام زمان را در افواه عمومی کاهش می دهید و هم اینکه بعدا فردی آمد و به من گفت که اگر واقعا رفیقان امام زمان(عج)، فلانی و فلانی و فلانی اند، به قول همسایگان لاهیجانی شما، پس امارا بکته بگیر!». دکتر زاهد ادامه داد:«من هم شوخی کرده بودم و گفتم که با این ترکیبی که شما از بهشت درست می کنید، خود من ترجیح می دهم بروم جایی که کانت و دکارت و بسوئه و مارکس و هگل و اینها جمع شده باشند؛ اگر آنها جای دیگری هستند، آدم برود آنجا لااقل چهارتا مطلب از آنها یاد بگیرد. این کارها یعنی بازی کردن با احساسات و عواطف مردم، در حالی که اینها فرایندهایی زمینی هستند». این تحلیلگر برجسته سیاسی خاطرنشان کرد:«انسان مدرن با پرسش مدرن می شود؛ چیزی که جهان قدیم و جهان جدید را از هم جدا می کند، مفهوم انسان ایمانی و انسان عقلانی همین است. اصلا اومانیتایی که غربی ها می گفتند از درونش اومانیزم درمی آید، همین است. انسان مدرن ، انسانی بود که پرسش کردن را یاد گرفت. انسان پرسشگر انسانی است که اطاعت و تسلیم محض را کنار گذارد و گفت که حتی اگر می خواهم مسلمان، مسیحی و مؤمن باشم، باید آگاهانه این کار را انجام بدهم». فیاض زاهد افزود:«صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، اگر بخواهم منصفانه بگویم، به آرامی دارد زمینه های تکفیر شیعی را در ایران فراهم می کند. تمام آموزه های صدا و سیما، ضد آموزه های اصیل شیعی است. کلاه بزرگی در این سالها دارد بر سر همه ما می رود که چون بحثی تئوریک است، بیش از این نمی توانم این بحث را باز کنم. یعنی چیزی که امام خمینی را به عنوان یک مرجع پیشرو و پیشگام که معتقد بود که انسان نمی تواند به مفهوم سیاست بی تفاوت باشد؛ به مفهوم فقر و غنا بی تفاوت باشد؛ به مفهوم جهان استضعاف و جهان استکبار بی تفاوت باشد؛ به مفهوم انسان آزاداندیش بی تفاوت باشد، تبدیل می کند به انسانی که تمام وقتش را باید یا نگران این باشد که آب را باید از این طرف بریزد یا از آن طرف و یا اینکه پایش را چپ بگذارد داخل توالت یا راست بگذارد و یا وقتش را در هیأت ها فقط صرف سینه زنی کند و یا فقط در ماه رجب برود و بنشیند آنجا و سه روز و چهار روز از کار و زندگی اش بزند؛ یعنی سطح آموزه ها فروکاسته شد فقط به شکل! در حالی که اصل آموزه های دینی، محتوای این آموزه های دینی هستند». وی با طرح این پرسش که ما چرا روزه می گیریم، گفت:« احساس اجتماعی داستان این است که ما روزه می گیریم تا با فقرا همراه شویم. مسأله معنوی اش هم این است که "اندرون خالی دار تا در آن نور معرفت بینی". چرا به ما گفتند که روزه داری کنید؟ چرا چشم هایتان را کنترل کنید؟ من همه دنیا را دیده ام؛ مسلمان ها بدچشم ترین مردان دنیا هستند؛ چرا ما هرچه مذهبی تریم، بدچشم تر می شویم؟ آن آموزه ها کجا باید تأثیرش را بگذارد؟ چرا هرچه ما بیشتر ادعای دینداری می کنیم دروغ مان بیشتر می شود؟». این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد:«دینداری تبدیل به وسیله ای برای کلاه گذاشتن راحت تر بر سر مردم شده است. آیا این دین اشکال دارد؟ نه؛ این دین هزار و چهارصد سال است که مردم را هدایت کرده است، ما سوراخ دعا را گم کردیم؛ گفت "خوب وردی را تو از بر کرده ای/لیک سوراخ دعا گم کرده ای". آن که گفت "ان الصلاة تنها عن الفحشاء و المنکر" حتما چیزی می دانست از این نماز. حتی گفته بودند که حضرت علی را چه وقتی درمان کنیم، گفت وقتی که به نماز ایستاده است. شاید بخشی از این حرف استعاری باشد ولی واقعا وقتی که آن بزرگواران به نماز می ایستادند، حتما خلسه و معنویتی پیدا می کردند». دکتر زاهد تصریح کرد:«من در دوره جوانی فرصت یافتم تا با عرفان آشنا شوم. ما آن موقع جوان بودیم و افراط هم می کردیم. شاید باورتان نشود، رسیده بودیم به جایی که شب های جمعه برویم تازه آباد رشت و در قبر خالی بخوابیم. یعنی چند نفری بودیم که از بس عارف شده بودیم، برای درک شب اول قبر، می رفتیم و قبرهای خالی را پیدا می کردیم و با بیست سال سن، تا صبح درون این قبرها می خوابیدیم. حالا که به این مسایل نگاه می کنم، می بینم که این کار چه قدر می توانست تخریب کننده روح باشد. این جوانی که از لندن و تونس و جاهای دیگر می آید و مواد انفجاری را به خود می بندد و به عشق رفتن به بهشت، خودش را می کشد، به نظرتان چگونه این اتفاق می افتد؟». وی افزود:«بدون تردید ریشه داعش از موساد است و خوشحالم که این مطلب از من در نشریه معتبر Foreign Policy نقل قول شده و جزو اولین نفرات در دنیا هستم که می گویم ریشه داعش به اسراییل و موساد بازمی گردد. اما این ها این همه طرفدار در جهان سنت دارند، این از کجا می آید؟ این به آموزه ها بازمی گردد. این آموزه هایی که در صدا و سیما تبلیغ می شود و اصلا مکانیزم تبلیغی ماست که فقط باید بشنویم؛ ما یاد گرفتیم و وقتی که در مساجد هم می رویم، پرسشی وجود ندارد؛ یکی می آید و می نشیند و برای ما حرف می زند و ما هم گوش می دهیم و بعد بیرون می آییم. تفاوت انسان مدرن در غرب این بود که وقتی می شنید، می پرسید؛ این را که می گویی، دلیلش چیست؛ پاسخش چیست». زاهد ادامه داد:«سیاست برای کسب قدرت است، برای این که بتوانید اثر بگذارید. اگر کسی آمد و گفت که می خواهم بروم مجلس تا فقط برای شما و برای رضای خدا کار کنم، باور نکنید؛ حتما یک بخشی جاه طلبی انسانی است، یک بخشی اثرگذاری سیاسی است، یک بخشی ماشین و محافظ است، یعنی یک مجموعه انسانی در این دخالت دارد. اگر می خواستیم فقط نماز شب بخوانیم که دیگر کارمان سیاست نبود؛ می رفتیم مسجد و معبد». وی با تأکید بر این که قدرت برای سیاست است گفت:«خدا پدر ماکیاولی را بیامرزد که پانصد سال پیش این را در کتاب شهریار نوشت و برای ما به یادگار گذاشت که سیاستمداران تمایل جدی برای کسب قدرت دارند. قدرت را می خواهند تا اندیشه هایشان را پیش ببرند؛ قدرت را می خواهند که سوءاستفاده کنند. اما چه طور سوءاستفاده می شود؟ وقتی که شما قدرت را –به قول آقای روحانی- در این صندوق شفاف نگذارید. شما اگر قدرت را جلوی دید همگان بگذارید و روزنامه نگار آزاد باشد که نقدش کند، رادیو و تلویزیون آزاد باشد که نقدش کند، رجال مستقل آزاد باشند که نقدش کنند، معلمین و روشنفکران و نویسندگان اجازه داشته باشند که نقدش کنند، این سیاستمدار جرأت نمی کند خیلی خطا کند؛ اگر اختلاس کند، می شود هزار و دویست پوند». دکتر فیاض زاهد افزود:«در زمانی که پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در اینجا مطرح شد، چهار پنج نفر از اعضای کابینه آقای گوردون براون در بریتانیا مجبور شدند که استعفا بدهند. می دانید برای چه؟ برای اختلاس. برای چه مبلغی؟ هزار و دویست و پنجاه پوند؛ یعنی هزار و دویست و پنجاه تا پنج هزار تومان که می شود شش میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان. رقم خیلی محدودی است، اما مجبور به استعفا شدند». این عضو شورای مشاورین رییس دولت اصلاحات در بخش دیگری از سخنان خود به سرنوشت مذاکرات هسته ای اشاره کرد و گفت:«معتقدم که این مذاکرات به نتیجه می رسد، زیرا هم آمریکا و هم ایران به این تفاهم نیازمند هستند و این نیاز اصلا نیازی یک طرفه نیست که بگوییم ما فقط نیازمند توافق هسته ای هستیم. وضعیت ما بغرنج تر از غربی هاست، اما غربی ها هم به این توافق نیازمندند». وی با طرح این پرسش که چرا آمریکایی ها به این توافق نیازمندند گفت:«آقای اوباما برای بازگرداندن دموکرات ها به کاخ سفید به یک پیروزی سیاسی بزرگ نیاز دارد، چون دولت اوباما تلاش کرد تا از نظر نظامی خودش را درگیر جنگ جدیدی نکند. می دانید که اوباما از سوی منتقدین خودش نظیر مک کین و دیگران متهم به یک رییس جمهور بی عرضه است. لذا آقای اوباما چون می خواهد استراتژی خودش را مبنی بر عدم آغاز جنگ مجدد را به پیش ببرد، نیازمند کسب یک پیروزی بزرگ است. و این پیروزی بزرگ یک چیزی است مثل کنترل بحران هسته ای ایران. از نظر آمریکایی ها، آقای اوباما توانسته یک دولتی را که سی و شش سال است با آمریکا مستقیما سرشاخ است، وادار کند به توافقی که از نظر آنها امکان دستیابی ایران را به سلاح هسته ای متوقف کند». زاهد افزود:«این استراتژی اگر به نتیجه برسد، برای آقای اوباما بسیار برگ برنده ایست، اما تعیین کننده نیست. برای کسی که در آمریکا می خواهد رأی بدهد مهم نیست که ما سلاح هسته ای داریم یا نه؛ اهمیت دارد، اما اهمیت اصلی، قیمت تاکسی است، مسأله بیمه و بهداشت است، یعنی اولویت اول آمریکایی ها اقتصادشان است. اتفاقا دولت آقای اوباما در حوزه اقتصادی دولت موفقی است. وقتی دولت آقای اوباما مستقر شد، در راند اول، هزار و پانصد میلیارد دلار به کمپانی های جنرال موتورز و فورد کمک مالی کرد تا این دو خودروساز بزرگ آمریکایی سقوط نکنند. امروز هر دوی این کمپانی ها به سوددهی رسیدند، یعنی استراتژی آقای اوباما در ارتباط با حمایت از شرکت های بزرگ اقتصادی جواب داده است». وی ادامه داد:«کار دیگری که اوباما کرد این بود که Obama Care یعنی بیمه اجتماعی آمریکاییان را به ضرر پولداران و به نفع طبقه متوسط پیش برد و در صورت توافق با ایران، این پیروزی در حوزه بین المللی، بسیار می تواند به کاخ سفید کمک کند؛ فیصله بخش نیست اما بسیار برگ بزرگی است. لذا اکنون که همه حیثیت خود را به پای این مذاکرات گذاشته اند و این نگرانی هم وجود دارد که کنگره در این روند موش بدواند و ایجاد مزاحمت کند، به نظر می رسد که تا پایان ماه ژوئن که چند روز بیشتر نمانده است، آمریکایی ها هم علاقه مند هستند که این توافق به سرانجام برسد. نشانه های این مسأله هم از دیشب هویدا شده است. آقای کری گفتند که ما به گذشته ایران کاری نداریم، ما به آینده ایران کار داریم». این استاد دانشگاه و تحلیلگر برجسته سیاسی افزود:«نکته دومی که از یک سال و نیم پیش تا کنون گفته ام و نوشته ام این است که اسراییلی ها بر خلاف پروپاگاندای شدید دولت اسراییل و آقای نتانیاهو، دولت اسراییل از توافق حمایت می کند؛ ولی Off the Cover، نه روی میز. چرا؟ دولت اسراییل با فشار روانی که به گروه 1+5 و خصوصا آمریکا وارد می کند، خواهان کسب امتیازات بیشتر است». وی تصریح کرد:«خبرهایی وجود دارد و از کانال های مختلف به گوش مقامات ایران رسانده اند که فریب بازی اسراییل را نخورید؛ آنها به هزار و یک دلیل و ضعفی که دارند، اصلا جرأت ندارند که به فکر جنگ نظامی با ایران باشد. یک توافقی که ایران را وارد جامعه بین المللی کند و رابطه بین المللی با ایران را به حدی برساند که ایران متعهد شود که کنش های بین المللی منطقی خواهد کرد؛ کاری که جمهوری اسلامی در سی و چهار پنج سال گذشته انجام داده است؛ یک زمانی حرف های نسنجیده آقای احمدی نژاد به این لنگر ثبات در خاورمیانه آسیب زده اما مقامات ارشد نظام، چه در زمان امام و چه در زمان مقام معظم رهبری، هیچ گاه از نرم سیاست بین الملل خارج نشدند». زاهد ادامه داد:«بله، گاهی اوقات امامان جمعه و یا برخی از شخصیت ها حرف هایی می زنند، مثل آن دسته گلی که آقای جنتی در مورد مرگ ملک عبدالله به آب داده بود، که فاجعه واژه کوچکی است در برابر چنین موضع گیری هایی که وجود داشت. این ها کارهایی است که اصولا در فرهنگ و آموزه های دینی و ملی ما وجود ندارد. ما هیچ وقت به مردگان هیچ قومیتی توهین نکردیم. شما در شاهنامه نگاه کنید، در نهج البلاغه نگاه کنید؛ آنجایی که عده ای در حال دشنام دادن اند، حضرت جلوی آنها را می گیرد و می فرماید که با خانواده های آنها چه کار دارید و برای چه دشنام می دهید؟! به سیدالشهدا و سیره امامان نگاه کنید. این رفتارها عجیب است، بالاخره گاهی وقت ها سن و سال آدم مشکلاتی ایجاد می کند». این فعال سیاسی اصلاح طلب به اهمیت و ضرورت توافق هسته ای برای ایران اشاره کرد و گفت:«تحریم بر وضعیت مالی ما تأثیر بسیار بدی گذاشته است. این تحریم ها بر حوزه های مختلف اقتصادی ما تأثیرات بسیار مخربی گذاشته است. لزومی به ذکر موارد و مصادیق نیست؛ همه ما در این کشور زندگی می کنیم و از نزدیک شاهد مشکلات هستیم. به نظر می آید که یک مشکل دیگر هم به مشکلات ما اضافه شده است و آن مشکل امنیتی است که از خبرنگاران درخواست می کنم تا به دلایل ملی و امنیتی، این بخش از سخنان مرا منتشر نکنند». وی ادامه داد:«بحث ما پیچیدگی هایی دارد که همه آنها از نظر بلند مدت توجیه می کند که ما آرام آرام به آمریکا نزدیک شویم؛ چرا؟ اول چون این آمریکا دیگر آن ابرقدرت استکباری در آینده نخواهد بود و مجبور می شود تا روش هایش را در تاکتیک و استراتژی عوض کند. دوم، ما جمعیتی شیعه هستیم در اقیانوسی از برادران و خواهران اهل سنت که انگیزه آموزه های سلفی دارند و از نظر سیاسی و مالی از سوی عربستان حمایت می شوند؛ برخی انگیزه ها و اختلافات نژادی هم هست که همه ما آنرا می دانیم. لذا این تمایزی بین ایران و کشورهای عربی ایجاد می کند. این تمایز، نقطه اتصال ایران و غرب در پنجاه سال آینده خواهد بود». دکتر فیاض زاهد در پایان تصریح کرد:«مجموعه عواملی که ذکر شد، سبب می شود که لطمه ندیدن ایران برای بسیاری در دنیا دارای اهمیت باشد. لذا فکر می کنم افق نیل به توافق برای ایران و غرب، بسیار بسیار افق قابل تأملی است و این می تواند گشایش ایجاد کند و تهدیدهای امنیتی را از ما بردارد و اقتصاد ما را تا حدی شکوفا کند و همچنین می تواند به دولت آقای روحانی کمک کند تا وعده هایی را که در حوزه داخلی داده است به ثمر برساند». همچنین در خاتمه این مراسم، دکتر زاهد به تعدادی از پرسش های شفاهی و کتبی حاضران در خصوص مسایل مبتلا به کشور و استان پاسخ گفت. IMG_2541 IMG_2546 IMG_2547 IMG_2548 فیاض زاهد IMG_2554 IMG_2555 IMG_2558 فیاض زاهد

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code