به گزارش گیل خبر، ماجرا از این جا آغاز می شود که روز شنبه -۲۳ خرداد ۱۳۹۴- برنامه ای در مجتمع خاتم الانبیا رشت –سالن شهید انصاری- برگزار شد تحت عنوان «گیل آئو» که مشتمل بر چند بخشِ سخنرانی، شعرخوانی و تجلیل از آقای «ناصرِ مسعودی»، خواننده بزرگِ گیلان بود. شعرخوانی ها به خوبی برگزار شد، سخنرانی آقای محمد بشرا هم نیز. اما مسئله درست در بخشِ آخر –و به اصطلاح برگزارکنندگان «ویژه» برنامه- به وجود آمد. البته پیش از رسیدن و پرداختن به بخش آخر، باید روی این نکته دست بگذارم که بخشی از بیاناتِ مکرر مجری محترم برنامه، جناب آقای «ابراهیم شکری» –شاعر و عضو پژوهشکده گیلان شناسی- قابل درک نبود، تا جایی که مشاهده شد حتی مورد اعتراض برخی از حاضران سالن هم قرار گرفت و آن هم یادکردهای غیرضروری و مکرر ایشان در قالب تشکر و سپاس از شهردار محترم و اعضای شورای شهر بود؛ این درست که در دوره شهرداری دکتر ثابت قدم و اعضای شورای فعلی خدمات ارزنده ای در سطح شهر صورت گرفته است، اما آیا این حجم از تشکرات واقعا ضرورت دارد؟ آیا آنچه دکتر ثابت قدم انجام داده اند و انجام می دهند لطفِ ایشان است یا بخشی از وظایف شان؟ و همین طور اعضای شورای شهر. رسیدگی مسئولینِ شهری به مسائل شهر و فرهنگی، امری بدیهی و لازم است، درست که باید قدردان زحمات مسئولین بود، اما تشکراتِ مکرر معنایی جز آنچه دانیم و دانید، ندارد. باری بگذریم، اینجا مجال پرداختن به این حدیثِ مفصل نیست. بپردازیم به مسئله اصلی، پایانِ برنامه گیل آئو؛ در این بخش که قرار بر تجلیل از آقای ناصر مسعودی بود، مجری ابتدا غزلی که برای استاد آواز سروده بودند را خواندند و بعد با ذکر این نکته که استاد نیازی به معرفی ندارد، از حضار اجازه خواستند که چند کلمه ای به معرفی ناصر مسعودی بپردازند، که پرداختند، ولی ای کاش متن جامع تری تهیه می کردند و عینا ویکی پدیای ناصر مسعودی را برای معرفی از رو نمی خواندند؛ باری باز هم بگذریم، پس از خواندن زندگی نامه، توجه حضار را به کلیپی که از صدا و تصاویر «استاد و آبروی هنر گیلان» تهیه شده، جلب کردند. کلیپ آغاز شد، مشتمل بود بر سه عکس از ناصر مسعودی و متن زندگی نامه –همان زندگی نامه عینا کپی شده از ویکی پدیا که روی تصاویر خوانده می شد- باز هم مسئله ای نیست، باز هم ایرادی ندارد، اصلا از این هم بگذریم که مجری محترم شخصا مدعی شدند که از کودکی با صدای ناصر مسعودی بزرگ شده اند و خاطره دارند، اصلا مسئله ای نیست. باری بگذریم، کلیپ هم تمام شد و ناصرِ مسعودی به جایگاهِ خطابه فراخوانده شد. آقای مسعودی آمدند و تشکر کردند و ابرازِ شادمانی که در این جمع حضور دارند، اتفاقِ اصلی، اشکالِ اصلی اما همین جا پدیدار شد، در سخنانِ آقای مسعودی، که گفتند(نقل به مضمون): «تشکر می کنم از برگزارکنندگان و حاضران، اما باید نکته ای را خدمت تان عرض کنم و آن هم اینکه صدایی که در کلیپ و روی عکس های من شنیدید، صدایِ من نبود…!». و خب چه باید می شد؟ بُهتِ حاضران و سری که دیده شد شهردارِ محترم و برخی از اعضای شورای شهر به پایین انداختند و به نشانه تاسف تکان تکان دادند! و خنده عصبی برخی از حاضران. اتفاق البته بهت آور است، و حتی باید گفت بد. تصور کنید هنرمند بزرگی را دعوت می کنیم برای تجلیل –به چند و چونِ برنامه و کیفیت آن کاری نداریم- و بعد از حاضران می خواهیم که به هنرش توجه کنند، و بعد هنرِ کس دیگری را به عرضه می گذاریم –اینجا منظور صداست- چه می توان گفت؟ چه باید گفت؟ تاسف آور است و عرقی سرد روی پیشانی آدم می نشیند؛ بله، ماجرا از این قرار بود، صدای خواننده گرامی «شاهرخ شیردوست» را به جای ناصر مسعودی روی کلیپ گذاشته و پخش کرده بودند و جالب آنکه برگزارکنندگان حتی نمی دانستند که آن صدا، صدای ناصر مسعودی نیست و خودشان هم شگفت زده شدند، بدتر از همه آنکه هیچ یک از برگزارکنندگان و نه حتی مجری محترم برنامه، از این اشتباه عذرخواهی نکردند و باز هم چه بد. با نحوه و شکلِ برگزاری برنامه کاری نداریم، آن ها را وامی گذاریم به سلایقِ برگزارکنندگان، اصلا مهم نیست و نمی پرسیم که چرا تجلیل از یک هنرمند بزرگ و فرهیخته و آبروی گیلان –به اذعان مجری- باید تحت لوای سخنرانی و شعرخوانی باشد، اما می توانیم بابت اشتباهی که شرح اش رفت، اعتراض کنیم و می توانیم توقع یک عذرخواهی کلامی کوچک داشته باشیم، که البته خب، گویی انتظارمان بی جاست… . سید فرزام حسینی /گیلان فردا