تیر 94 پایان سیاست ورزی های مردی برآمده از تیر 84
۱۳۹۴/۰۲/۱۴ ۱۰:۵۴ چاپ
به گزارش گیل خبر، این روزها احمدی نژاد در حال تماشای فعالیت های حسن روحانی در عرصه دیپلماسی است. فعالیت هایی که در حال به سرانجام رساندن مذاکرات هسته ای و شکاندن تابوی مذاکره با آمریکاست. آرزوهایی که احمدی نژاد سال ها به دنبال آن بود تا از خود یک چهره ملی بسازد و نام خود را در کنار امیر کبیر، ستارخان، باقرخان و مصدق قرار دهد. نامه نگاری های او با اوباما و بوش، درخواست های پی در پی برای مناظره با روسای جمهور آمریکا، تلاش برای به سرانجام رساندن پرونده هسته ای با مدیریت برزیل و ترکیه و سخن از مدیریت جهان نمونه های بارز این معناست. حالا احمدی نژاد با این آمال ها در حال تماشای پیشرفت روزافزون حسن روحانی است. او با چشمان خود می بیند حسن روحانی و وزیر خارجه اش درحال تبدیل شدن به قهرمانان ملی ایران هستند. حتی مردم به این نتیجه رسیده اند که ظریف، مصدق تازه ایران است. برای احمدی نژادی که می خواست متفاوت ترین رئیس جمهور تاریخ ایران باشد، دیدن این پیشرفت کمی سخت است. آنطور که از رفتارهای سیاسی او طی هشت سال گذشته و همچنین روایت وزرای سابق دولت او از شخصیت رئیس دولت نهم و دهم، بر می آید، احمدی نژاد دوست ندارد کسی را بالاتر و محبوب تر از خود ببیند. بر همین اساس احمدی نژاد تصمیم گرفته است به عنوان یک ضدقهرمان پای به عرصه سیاسی ایران بگذارد و با برنامه های خود قهرمان سازی روحانی را منتفی کند. احمدی نژاد در اولین گام سکوت خود را شکسته است و بعد از بهمن 92 در مجامع عمومی ظاهر می شود، سخنرانی می کند و بازهم از تئوری های خود سخن می گوید. او همچون هشت سال گذشته از مدیریت جهان سخن می گوید و اعتقاد دارد تفکر مدیریت او می تواند جهان را سروسامان دهد. این ادبیات نشان می دهد او تغییری نکرده است و با همان تفکر قبلی می خواهد به مقابله با روحانی بپردازد. احمدی نژاد به این فکر می کند که ایرانی ها به دلیل ویژگی های اخلاقی شان علاقه فراوانی به مدیریت جهان و رهبری منطقه دارند. به خاطر همین تلاش می کند با یادآوری فتوحات ایرانیان، آنها را با مدیریت جهانی به خود جذب کند. رئیس جمهور سابق ایران در گام دوم خود از مخالفتش با روش مذاکرات دولت تدبیر و امید رونمایی می کند. از سخنان او اینگونه بر می آید که احمدی نژاد به ظاهر مخالف مذاکره رودرو با آمریکاست. به طور مثال او در آخرین سخنرانی خود می گوید:« برخی ها تقابل جریان استکباری را علیه نظام اسلامی سوء تفاهم می دانند. برخی ها فکر می کنند با دو تا آبگوشت خوردن و دور هم نشستن با استکبار جهانی مسائل حل می شود اما حقیقت آن است که همه فشارها برای جلوگیری از ظهور نزدیک امام عصر(عج) است.» احمدی نژاد در این سخنان به صورت صریح از رفتار دیپلماسی روحانی انتقاد می کند و حتی با لحنی تمسخر آمیز این روش را روش آبگوشتی می داند. رئیس دولت دهم از هم نشینی ظریف با جان کری راضی نیست. علت این راضی نبودن اما به عدم اعتماد او به آمریکا برنمی گردد بلکه احمدی نژاد بهتر از هرفردی دیگری می داند که روحانی روش درستی را برای رسیدن به توافق نهایی انتخاب کرده است. کشورهای اروپایی، چین و روسیه در تمام تصمیمات خود نظر آمریکا را جویا خواهند شد و قطعا بدون نظر او تصمیمی در عرصه دیپلماسی به ویژه در رابطه با ایران نخواهند گرفت. احمدی نژاد در دوران هشت ساله ریاست جمهوری خود به خوبی پی به این معنا برده است و می داند که آمریکا کلید حل پرونده هسته ای ایران است. به همین دلیل احمدی نژاد می خواهد در سخنرانی های خود حس آمریکاستیزی را در میان مردم به اوج خود برساند و با درهم آمیختن آن با مسائل مذهبی، قشر متدین ایران را در مقابل روحانی قرار دهد. تیر 94 همچون تیر 84 برای احمدی نژاد ماه مهمی است. اگر روحانی بتواند در تیر ماه 94 توافق بزرگ را امضا کند و تحریم ها رفع و درهای کشور به سوی اقتصاد دنیا باز شود تقریبا هیچ گروهی دیگر شانسی برای پیروزی بر روحانی و طرفداران او ندارد و از هم اکنون می شود حسن روحانی را رئیس جمهور هشت ساله ایران دانست. اما اگر این اتفاق نیفتد و مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 به توافق ختم نشود این احمدی نژاد است که سوار بر موج خوشبختی می تواند براحیای سیاسی خود ده سال بعد از تیر 84 بیندیشد. احمدی نژاد در حال آزمون و خطای بزرگی است، بازی که می تواند او را یک بازنده و یا برنده بزرگ این میدان تبدیل کند. قطعا تا تیر 94 ما بازهم شاهد سخنرانی های احمدی نژاد خواهیم بود، سخنرانی هایی که می تواند هر روز آتشین تر و پرکنایه تر باشد. مصطفی داننده /نامه