بیژن ذوالفقارنسب
۱۳۹۳/۰۴/۰۵ ۰۵:۵۷ چاپ
بیژن ذوالفقارنسب. مربی پیشین تیم ملی : دو بازی خوب تیم ملی کشورمان مقابل نیجریه و آرژانتین باعث شد تا رضایتی عمومی میان مردم و کارشناسان فوتبال کشور ایجاد شود. همین نکته موجب شد در نبرد سوم با بوسنی، اغلب بازیکنان در دام «خودباوری کاذب» گرفتار شوند و با اعتمادبه نفس بالایی مسابقه را آغاز کنند. در بازی پایانی، ایران دنبال گل زدن و پیروزی بود و با تاکتیک متفاوتی وارد زمین شد، اما باتوجه به ذات فوتبال ما که بیشتر بازیکنان، خلاق و تاکتیک پذیر نیستند، نتوانستند تاکتیک مورد نظر «کارلوس کی روش» را در زمین پیاده کنند. سرمربی پرتغالی تیم ملی، در این بازی، دفاع یوزها را جلوتر برد و هافبک ها را به کناره منتقل کرد تا از کناره ها به دروازه حریف حمله کند، اما این برای تیمی که در دوبازی پیشین، دفاعی بازی کرده بود و موفق هم بود، به منزله خودکشی بود. «کی روش»، می خواست یک بازی متعادل در این میدان ارایه کند، اما بازیکنان ایران نتوانستند تاکتیک متفاوت او را در سومین مصاف به مرحله اجرا درآورند. از دیگر مسایلی که باعث ناکامی «تیم ملی» شد، خستگی بازیکنان میانی ایران بود که قادر نبودند دوندگی چشمگیر دو بازی گذشته را تکرار کنند و آمار دوندگی شان بسیار کمتر از دو بازی با نیجریه و آرژانتین بود. علاوه براین، ما در ساختار حمله هم مشکل داشتیم و به دلیل نبود هافبک خلاق و بازی ساز نتوانستیم کنترل جدی و موثری در مرکز میدان داشته باشیم. در نتیجه، اغلب توپ ها را به راحتی از دست می دادیم. تیم بوسنی با شناخت خوبی که از قوچان نژاد و دژاگه داشت، این دو بازیکن را به خوبی کنترل کردند و به آنان اجازه هنرنمایی ندادند. باخت 3 بر یک مقابل بوسنی، واقعیت تلخ فاصله تیم ملی ایران با سطح اول فوتبال دنیا را نشان می دهد و ما نباید انتظار داشته باشیم این فاصله خیلی زود پر شود. هرچند، نباید از کنار بازی های امیدوار کننده یوزها در نبرد با نیجریه و آرژانتین بی تفاوت گذشت. درواقع، سوای اینکه مربی بعدی «تیم ملی» کیست و «کی روش» می ماند یا می رود، باید پذیرفت که ایجاد استمرار در بازی های خوب «تیم ملی»، نیازمند برنامه ریزی و بهره گیری از مربیان کاربلد و دادن فرصت و امکانات لازم به سکاندار «تیم ملی» است تا «روند» بازی های ملی پوشان با حداقل «نوسان» همراه شود.