احسان شریعتی خبر داد
۱۳۹۳/۰۴/۰۳ ۱۰:۲۰ چاپ
احسان شریعتی با اشاره به شرایط منفی پیش آمده در سوریه، از ناامن بودن محل مقبره و ضرورت انتقال پیکر علی شریعتی به ایران می گوید. او به سایت «تاریخ ایرانی» گفته است: «اما این منوط به آن است که اولا اجازه داده شود تا ایشان طبق وصیت در حسینیه ارشاد دفن شود و دولت اگر تشویق نمی کند لااقل ممانعتی ایجاد نکند؛ و بعد هم امکان برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری در شأن دکتر شریعتی فراهم شود.» او گفته است: «پیش از آغاز جنگ داخلی سوریه ما با دوستانمان در بنیاد شریعتی قرار گذاشتیم که به آنجا برویم و با بودجه کسانی که به شریعتی علاقه مند هستند مقبره ایشان را بازسازی کنیم. متاسفانه آن اتاقی که تابوت شریعتی در آنجا نگهداری می شود با گذشت سال ها خراب شده، اما متاسفانه جنگ سوریه مانع از رفتن ما شد.» ابهام در نحوه مرگ او همچنین درخصوص علت مرگ پدر گفته است: «در سفری که سارا شریعتی به شهر ساوت همپتون در جنوب انگلیس داشت، به بیمارستان رفت و درخواست کرد تا پرونده پزشکی «شریعتی» را ببیند. اما آنها گفتند در پرونده های ما چنین اسمی وجود ندارد. این هم موردی است که مشکوک به نظر می رسد. علت مراجعه این بود که از نظر یکی از اطبایی که سارا با او مشورت کرده بود، چند دلیلی که در گزارش پزشکی قانونی برای فوت آورده شده بود، با هم همخوانی نداشتند. در آن زمان هنوز آنژیو در کار نبود و نمی توانستند تشخیص قطعی بدهند و همان طور سرپایی دیده اند. دکتر سروش گفته اند دیدم که بدن دکتر را باز کرده اند. در حالی که ما وکیل گرفته بودیم و کنفدراسیون و انجمن های اسلامی نیز همه خواسته بودند که «شریعتی» کالبدشکافی شود. در حالی که دوستانی مانند دکتر «میناچی»، «ابراهیم یزدی» و مادرم و...، می خواستند دکتر را به صورت امانی به سوریه ببرند و گفتند که اگر درخواست کالبدشکافی کنیم ممکن است پیکر ایشان از دست ما خارج شود و انگلیس آن را به دولت ایران تحویل دهد. حتی همان موقع اکیپی از نظامی ها هم آمده بودند که پیکر ایشان را ببرند.» «احسان شریعتی» درباره علت دفن «شریعتی» در سوریه هم گفته است: «تصمیم جمع این شد که دکتر را به سوریه ببرند. امام موسی صدر هم از دولت سوریه اجازه گرفت که در زینبیه به امانت سپرده شود. بحث دیگری هم بود که به عراق برود. آقای «بنی صدر» که پدرش هم در عراق دفن شده بود، پیشنهاد داد جنازه را به عراق ببریم. عده ای می گفتند ما باید با امام خمینی هماهنگ کنیم که ببینیم چه استقبالی صورت می گیرد. کسانی که با آیت الله خمینی در تماس بودند، می گفتند که باید ببینیم ایشان از این موضوع استقبال خوبی می کند یا نه. در همین زمان اطلاع دادند که این امکان از طریق آقا موسی صدر در سوریه وجود دارد.»