مجلس پنجم؛ مدینه فاضله اهالی پارلمان
۱۳۹۳/۱۱/۲۷ ۰۷:۵۴ چاپ
به گزارش گیل خبر/مجلس پنجم؛ این روزها تبدیل به مدینه فاضله سیاسیون ایرانی شده است و جریان های سیاسی به دنبال تکرار این پارلمان در مجلس دهم هستند. پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، باعث شد تا بعد از سال ها رقابت درون گروهی اصول گرایان، این انتخابات تبدیل به رقابتی سخت میان اصول گرایان و اصلاح طلبان شود. همین رقابت احتمالی باعث شده است تا دو جریان سیاسی کشور به فکر مجلسی باشند که هر دو جناح سیاسی در آن نقش تاثیرگذاری داشته باشند. این تئوری باعث شده است تا همه به مجلس پنجم فکر کنند، چون این مجلس تنها مجلسی در ایران بود که یک اکثریت قوی و یک اقلیت قدرتمند در آن شکل گرفت. سعید حجاریان از نظریه پردازان جریان چپ ایران در همین رابطه می گوید:«امیدوارم مجلس دهم شبیه مجلس پنجم شود یعنی اقلیت قوی و تأثیرگذار از اصلاح طلبان وارد مجلس شوند و با توجه به شرایط موجود، چنین چیزی قابل قبول و راضی کننده خواهد بود. در مجلس پنجم، کارگزاران فراکسیونی قوی بودند» مجلس پنجم، بعد از مجلس تماما راست گرای ایران شکل گرفت. اصول گرایان که روزی کرسی های مجلس چهارم را در اختیار داشتند، در چینش کابینه دوم هاشمی رفسنجانی سعی کردند همفکران خود را راهی کابینه سردار سازندگی کنند. راست گرایان مجلس چهارم بعد از دوری چهارساله از پارلمان، سعی کردند تاثیر خود را بر دولت جدید هاشمی بگذارند. این مجلس سعی کرد از تمام آنچه در اختیار دارد نهایت استفاده را ببرد و از تمام ظرفیت های قانونی خود استفاده کنند و اقتدار خود را به رئیس جمهور هاشمی نشان دهند. عبدالله نوری و سید محمد خاتمی به عنوان دو فرد نزدیک به شخص هاشمی در تیررس این تغییرات بودند. تغییرات استانداران در نزدیکی انتخابات مجلس چهارم که از قضا از جناح راست بودند، موجب مخالفت شدید نمایندگان مجلس با این وزیر نزدیک به هاشمی رفسنجانی بود. عبدالله نوری، تا آخرین روز وزارت خود از تغییرات در استانداری ها و فرمانداری ها دفاع کرد و حتی طرح استیضاح او در مجلس رد شد تا مخالفان او برای برکناری عبدالله نوری چاره ای دیگر بیندیشند. سید محمد خاتمی نیز که وزیر فرهنگ دولت هاشمی بود، به علت سیاست های بازفرهنگی خود مورد انتقاد و هدف تبلیغات پرحجم جناح راست قرار گرفت. وزیر فرهنگ هاشمی که با 260 رای مثبت از مجلس سوم رای اعتماد گرفته بود در سال 71 و در زیر فشارهای مجلس چهارم با حالت قهر از این وزارتخانه استعفا کرد و پس از او علی لاریجانی یک چهره متمایل به جناح راست عهده دار وزارت ارشاد شد تا هاشمی متوجه شود، مجلس چهارم برای کابینه او برنامه های ویژه ای دارد. به جز این دو چهره روحانی دولت هاشمی، مصطفی معین وزیر علوم و عبدالحسین وهاجی از اعضای جناح چپ کابینه و سعیدی کیا وزیر راه، علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه و کازرونی وزیر مسکن نیز جز افرادی بودند که مجلس چهارم خواهان برکناری آنان بود. فراکسیون اکثریت مجلس که در اختیار جناح راست بود درصدد معرفی نشدن این افراد و جایگزین نیروهای نزدیک به خود در دولت هاشمی رفسنجانی بودند. این جناح در سخنان و مقالات خود می کوشید تغییرات در کابینه را امری ضروری نشان دهد تا هاشمی رفسنجانی متقاعد شد این تغییرات را در دولت خود انجام دهد. رئیس جمهور وقت نیز که با برخی از این نطرات موافق بود، درصدد این بود تا تغییرات مورد نظر نمایندگان را تامین کند. موافقت هاشمی با این در خواست بیانگر این معنا بود که او اول به دنبال کسب حمایت مجلس و کاهش تنش بین دولت و مجلس بود و دوم اینکه می توانست وزاریی که با دولت او هماهنگ نبودند و گاهی در مقابل مجلس مشکل ساز می شدند، از دولت کنار بگذارد. ریاست چندین ساله هاشمی بر قوه مقننه و برخورد با سه دولت، بنی صدر، رجایی و حضرت آیت الله خامنه ای باعث شده بود تا او بیش از هرکسی دیگری به روابط دولت و مجلس آشنا باشد. رئیس سه دوره مجلس شورای اسلامی می دانست که برای پیش برد برنامه های خود در دولت جدیدش احتیاج به همراهی مجلس دارد. همین فشارهای مجلس چهارم به دولت هاشمی رفسجانی، باعث شد تا جریان تازه ای در صحنه سیاسی ایران شکل بگیرد و بخشی از دولت هاشمی رفسنجانی تصمیم بگیرند به نام کارگزاران سازندگی وارد پارلمان شوند. 16 نفر از وزرا و معاونان رئیس جمهور با عنوان جمعی از کارگزارن سازندگی بیانیه ای را امضا کردند. که بین آنها به جز نام محمد هاشمی، هیچ نامی از خانواده محمد هاشمی به چشم نمی خورد.این16نفر عبارتند بودند از:اسماعیل شوشتری، عطاءالله مهاجرانی، محسن نوربخش، محمد هاشمی رفسنجانی، محمدعلی نجفی، مرتضی محمدخان، عیسی کلانتری، اکبر ترکان، سیدمحمد غرضی، بیژن زنگنه، غلام­حسین کرباسچی، رضا امراللهی، غلامرضا فروزش، مصطفی هاشمی طبا، غلامرضا شافعی، محمدرضا نعمت زاده. پس از قطعی شدن انشعاب گروهی از مدیران اجرایی و جامعه روحانیت، راست مدرن« کارگزارن» در مقابل راست سنتی« جامعه روحانیت مبارز» شکل گرفت. تا این دو جریان در غیاب چپ ها به رقابت با یکدیگر در مجلس پنجم بپردازند. بعد از این اعلام وجود، جریان چپ سنتی ایران یا همان مجمع روحانیون مبارز به دلیل کناره گیری سیاسی، از کارگزاران به عنوان یک نهاد تازه شکل گرفته که در زیر لوای هاشمی رفسنجانی نیز قرار داشت، حمایت کردند تا رسما یک دو قطبی در انتخابات مجلس پنجم شکل بگیرد. حضور عبدالله نوری، فائزه هاشمی رفسنجانی، مصطفی معین، فاطمه کروبی و محمدباقر نوبخت از یک سو و ناطق نوری، حسن روحانی و موحدی کرمانی، محمدرضا باهنر از دگر سو باعث شده بود این رقابت نفس گیر و جذاب شود. همین رقابت نفس گیر باعث شد تا 71 درصد از واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کنند تا بالاترین میزان مشارکت در تمامی انتخابات های مجلس در جمهوری اسلامی را رقم بزنند. نتیجه انتخابات نیز بسیار جالب توجه بود و تعداد قابل توجهی از اعضای کارگزارن سازندگی و معدود نیروهای چپی مانند مجید انصاری وارد مجلس پنجم شدند. حتی فائزه هاشمی با تعداد رای اندکی نسبت به چهره شناخته شده جریان راست سنتی ایران یعنی ناطق نوری در رتبه دوم قرار گرفت. کارگزاران با فرستادن نیروهای خود به مجلس توانستند یک اقلیت قدرتمند و تاثیرگذار را در پارلمان شکل بدهند. همین اقلیت قدرتمند حتی تصمیم گرفت ریاست ناطق نوری را به چالش بکشد و عبدالله نوری را برای ریاست مجلس نامزد کند. رقابتی که ناطق نوری تنها با اختلاف چند رای فاتح آن شد. رئیس مجلس پنجم یعنی ناطق نوری آن روزها را اینگونه روایت می کند:«وقتی آقای شیخ عبدالله نوری، قبل از وزیر شدن وارد مجلس پنجم شد، جناح اقلیت همه نیروهایش را برای این که ایشان رییس شود، بسیج کرد. در انتخابات ریاست موقت مجلس، فاصله آرای ایشان و من بسیار کم بود، شاید ده تا پانزده رأی من بیش تر آوردم. در انتخابات دایمی رییس مجلس هم ایشان کاندید شد، کارگزاران و جریان های طرف دار ایشان خیلی تلاش کردند تا رأی بیاورد، ولی این بار، فاصله آرای من با ایشان بیش تر شد.» اقلیت قدرتمند کارگزارن بعد از انتخاب سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور نیز نقش بسزایی در رای آوردن کل کابینه و جلوگیری از استیضاح برخی وزرا و به ویژه رای مجدد به عطالله مهاجرانی داشتند. کارگزاران به معنای واقعی در مجلس پنجم همراه و یار دولت های هاشمی و خاتمی بودند. ریاست مجلس پنجم یعنی ناطق نوری نیز، از دیگر ویژگی هایی است که مجلس پنجم را برای سیاسیون ایران دلچسب و رویایی می کند. ناطق نوری با مدیریت سنجیده و تقریبا فراجناحی خود توانست این مجلس تکثر گرا را مدیریت کند. مدیریت ناطق نوری حتی باعث شد که سید محمد خاتمی نیز از آن دوران به نیکی یاد کند و ناطق را نه بار دولت بلکه یار دولت اصلاحات بداند. اصلاح طلبان با توجه به محدودیت های سیاسی که دارند به دنبال تشکیل اقلیتی قدرتمند همچون مجلس پنجم هستند و اصول گرایان نیز به این می اندیشند که اکثریتی همانند مجلس پنجم شکل دهند. حالا باید دید طی یک سال باقی مانده تا مجلس دهم، گروه های سیاسی چه استراتژی سیاسی برای خود انتخاب می کنند و آیا مجلس پنجم برای آنان شکل خواهد گرفت یا خیر؟ مصطفی داننده /نامه
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code