آرمان پورقربانی؛
۱۴۰۴/۰۴/۱۰ ۱۸:۱۷ چاپ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 7 دقیقه
دفاع قابل تقدیر گیلان در جنگ ۱۲ روزه

گیل خبر/ آرمان پورقربانی*

*سرپرست حزب همبستگی-تشکیلات استان گیلان

تجاوز ناجوانمردانه اسراییل به خاک ایران، تنها برای فرماندهان و نظامیان کشورمان شوک آور نبود؛ بلکه جامعه ایران و احتمالا بخشی از افکار عمومی جهان را هم دچار بهت کرد. احتمالا ناچیز بودند هموطنانی که حدس میزدند در میانه مذاکرات، در ساعات ابتدایی بامداد ۲۳ خرداد با صدای وحشت از خواب برخواسته و شاهد روزهای تلخی باشند که دشمن قرار بود به این سرزمین تاریخی، تحمیل کند.

حالا رسما جنگی که سالها برای جلوگیری از آن تلاش شده بود، آغاز گشته و اتفاقا علاوه بر جبهه غرب، این پایتخت ایران بود که آماج حملات تلخ جنگنده ها و پهبادهای دشمن این سرزمین قرار گرفته بود. تهران با میلیونها شهروند هراسان خود، خداحافظی غمگینی داشت و سیل مسافران بهت زده، عازم شمال ایران شده بودند. این بار استان های شمال کشور، قرار نبود شادی و گردش حجم انبوهی از هموطنانشان را میزبانی کنند؛ بلکه باید به استقبال ناگهانی میلیونها انسان وحشت زده از رها کردن خانه و کاشانه می بودند، در حالی که چندان مشخص نبود فردا چه می شود!

حالا در این میان به نظر می رسید بحران در هر جای کشور به نوعی آماده طغیان است؛ غرب و مرکز و حتی جنوب ایران در آتش جنگ می سوخت و بخش هایی از شرق و با فشاری مضاعف، شمال در حال پناه دادن به مهاجران اجباری بودند که نمی دانستند تا چه زمانی قرار است در چنین وضعیتی زندگی کنند! دقیقا در همین نقطه بود که مدیریت بحران دولت، جنبنده و پر صلابت ورود کرده و تمام توان خویش برای کنترل اوضاع را به کار می گیرد.

ذیل همین مدیریت است که در استانی مانند گیلان نیز نماینده عالی دولت تلاش می کند در بهترین حالت خود در دوران مدیریتش، نقش ایفا کرده و آرایش نیروهایش در جنگ را چنان چیدمان کند که با کمترین مخاطره برای جامعه مقیم و میهمان این استان، وضعیت پیش برود.

این در حالی بود که گیلان در همان ابتدا مورد هدف دشمن قرار می گیرد و گزارش انفجارهایی در شرق گیلان در برخی رسانه ها منتشر می شود. پس دیگر این استان قرار نیست فقط میزبان هموطنان و افزایش ناگهانی جمعیت باشد، بلکه خود نیز جزو اهداف دشمن محسوب می شود.

تحلیل داده ها، امکان تحلیل لحظه ای میدانی، الویت بندی در اقدام، مدیریت دقیق منابع انسانی، بهره برداری بهینه از منابع محدود شرایط تحریمی و ساماندهی آن، انعطاف پذیری لازم و اهمیت به انجام کار گروهی آن هم در شرایط پیچیده جنگی بود که می توانست در آن شرایط، مدیریت بحران را پیش برده و چهره ای موفق از عملکرد دولت بنمایاند.

با همین توصیفاتض است که استاندار گیلان با حضور میدانی خود در صحنه و البته با کارآمدی درست در پشت صحنه توانست ۱۲ روز خطیر اما با کمترین بحران را در کنار مدیران، کارشناسان و نیروهای صف خود پیش ببرد. حق شناس، با تشکیل روزانه ستاد بحران، هماهنگی دستگاهها و نهادها، تشکیل اتاق وضعیت تنظیم بازار، نظارت و پایش عملکرد روزانه فرمانداران و مدیران، رصد لحظه ای اقلام ضروری، صدور دستورات به موقع و هماهنگی لازم با مرکز و استانهای همجوار، توانست کارنامه مناسبی برای خود به عنوان استانداری توانمند و دولت در طول ایام جنگ غافلگیرانه اسراییل بر علیه خاک ایران به جا بگذارد.

همه اینها در وضعیتی رخ داد که ناگهان و بدون هیچگونه پیش بینی قبلی، جمعیت استان از دو میلیون و هشتصد هزار نفر به بیش از دو برابر افزایش یافت؛ چنانکه مطابق آمارها در طی تنها ۱۲ روز حدود سه میلیون و ششصد هزار هموطن از اقصی نقاط کشور وارد گیلان شدند. ظرفیت اقامتی استان ناگهان اشباع شد و نیازهای اولیه مهمانان باید تأمین می گشت. در همان ابتدا برای اقامت مسافران علاوه بر بخش خصوصی که برخی با تخفیف و گاها حتی رایگان در اختیار مهمانان قرار می گرفت اما از ظرفیت مدارس، مساجد و امکنه هلال احمر برای اسکان، بهره برده شد تا کسی بر زمین نماند. در همین شرایط با مدیریت پیگیرانه حق شناس بود که انتقال بنزین، سریع تر و بیشتر از قبل واقع شد و منهای ترافیک جایگاه های سوخت رسانی آن هم برای دو سه روز نخست، با اینکه میزان مصرف در برخی روزها حتی تا چهار برابر ایام عادی، افزایش پیدا کرده بود ولی تقریبا همه جایگاه ها همواره بنزین داشته و در حال انجام کار بودند.
اقلام ضروری نیز به صورت روزانه در حال توزیع بود. منهای پنجشنبه و جمعه ای که کشتارگاهها بطور معمول کار نمی کنند و البته افزایش ناگهانی مصرف مرغ، اندکی تنظیم بازار را بهم ریخته بود اما باقی روزها مشکل خاصی دیده نشد، بلکه در برخی فروشگاه ها و شهرها، بعضا با اشباع و حتی انباشت مرغ، مواجه بودیم. چرا که تولیدکنندگان با پیگیری مستمر استاندار، نگران تأمین نهاده نبودند و می دانستند با تشکیل جلسات فوری با وزیر جهاد کشاورزی و معاونانش، مشکل خرید و انتقال نهاده، مرتفع شده است.

روغن، کنسروجات و دیگر اقلام مورد نیاز این ایام نیز در حال تأمین روزانه و توزیع بودند. دارو و اقلام پزشکی هم تحت مدیریت لازم قرار گرفت و کمبود و بحران جدی گزارش نشد. در مورد نان هم با توزیع دهها هزار کیسه آرد و مدیریت گندم وارداتی از استان های همجوار، دچار کمبود در استان نبوده و با افرایش ساعت کار نانوایی ها و حتی ایجاد نانوایی های شبانه روزی در برخی نقاط پرجمعیت استان، تلاش شد که از حجم صف ها نیز کاسته شود. نکته مهم کنترل قیمت اجناس و عدم گرانی ناشی از بحران در استان گیلان بود و گزارش خاصی در این زمینه به گوش نرسید.

اما در میان همه این فشارها ناگهان در نخستین ساعات ۳۰ خرداد، حمله جنگنده اسراییلی به شهرک صنعتی سپیدرود شهرستان رشت صورت گرفت. تنها ساعاتی بعد استاندار گیلان در محل حادثه حضور یافت و پیشنهاد تشکیل ستاد بازسازی واحدهای تولیدی ارائه شد. همچنین پیگیری های حق شناس پس از عملیات وحشیانه دشمن در آستانه اشرفیه و انفجار در منطقه مسکونی نیز قابل توجه است.
پایداری در شبکه آب، برق و گاز، مدیریت اسکناس در بانک ها، آمادگی کامل کادر درمان در تمامی شهرستانها و حفظ امنیت استان از دیگر نقاط قابل توجه، طی جنگ ۱۲ روزه در گیلان است.
پایمردی کارکنان دستگاههای مختلف از کادر درمان و کارکنان شهرداری ها تا نیروهای امنیتی و پلیس راهور و البته امدادگران هرگز قابل نادیده گرفته شدن نیست.

حضور دکتر حق شناس به عنوان استاندار گیلان در میان مردم و آسیب دیدگان، نمادی بود از همبستگی با ملت و شجاعت در مواجهه با بحران و تزریق حس امید به جامعه ای که بهت زده بود.

اما از همه مهمتر همدلی و همیاری مردمی است که با همه سرخوردگی ها و ناملایمات، پای ایران ایستادند. جانفشانی و سازواری این مردم بود که در میانه رنج، ساز بازسازی زندگی را می نواخت و نور امید به فردای ایران می تاباند.

حال باید دید آیا این آتش بس، دائم می شود و دوران بازسازی و بهسازی است؟ در این صورت می توان به دکتر حق شناس با توجه به کارنامه فوق، امید به اثربخشی لازم جهت توسعه گیلان داشت.