اختصاصی گیل خبر/ یکی از مهمترین موانع پیشرفت در کشور، انحصار جایگاهها و سمتهای مدیریتی توسط برخی از افراد است. در حالی که یکی از اصول پایهای موفقیت در سیستمهای پیشرفته، چرخش نخبگان و ورود خون تازه به رگهای سازمانیست، در بسیاری از نهادها و ادارات کشور، صندلیهای مدیریتی به ابزاری برای بقا تبدیل شدهاند. صندلیهایی که بیشتر از آنکه محل مسئولیت باشند، جایگاهی برای تثبیت قدرتاند.
یکی از نمونههای روشن این ماجرا، ریاست هیئت فوتبال استان گیلان است که به مدت ۱۷ سال بدون هیچ تغییری در اختیار یک فرد باقی مانده. در این سالها، فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی استان گیلان بالا و پایین زیادی داشته، اما آنچه همواره ثابت مانده، مشکلات ساختاری، مالی و مدیریتی باشگاههای گیلانیست. مشکلاتی که هواداران پرشور گیلانی، انتظار داشتند هیئت فوتبال برای حل آنها وارد عمل شود.
شاید مهمترین گرهای که فوتبال گیلان در این مدت با آن دست و پنجه نرم کرده، نبود مدیریت حرفهای و اسپانسرینگ باشد. هر بار که انتقادی به وضعیت باشگاههای گیلانی مطرح میشود، پاسخ رئیس هیئت فوتبال استان این است که "ما در امور مدیریتی باشگاهها دخالتی نداریم." اما آیا بر اساس بند یک ماده ۳ اساسنامه هیئتهای فوتبال، رشد و توسعه فوتبال و فوتسال و فوتبال ساحلی از مهمترین وظایف هیئت فوتبال استان گیلان نیست؟
چطور میتوان مشکلاتی را که عملا مانع رشد فوتبال در استان شده، خارج از دایره وظایف دانست؟ و مهمتر از آن، چگونه فردی که این همه سال بر روی صندلی ریاست تکیه زده، نمیتواند از شبکه روابطش برای گرهگشایی استفاده کند؟ آیا در این سالها نمیشد با اعتبار و نفوذ مدیریتی، راهی برای جذب اسپانسرها باز کرد؟ یا دستکم صدای درد باشگاهها را به گوش بالادستیها رساند؟
جای تعجب دارد که در این ۱۷ سال، هیچ یک از مدیران یا چهرههای فوتبالی استان گیلان نتوانستهاند به پستهای کلیدی در سازمان لیگ یا فدراسیون فوتبال راه پیدا کنند؛ حتی در سطح پایینتر مثل لیگ دسته سوم. این در حالیست که استانهای دیگر با استفاده از لابیگری و تعامل، موفق شدهاند صندلیهای مهمی را در ساختار تصمیمسازی فوتبال کشور برای چهرههای خود کسب کنند. اما گیلان، با وجود سابقه و ظرفیت بالای فوتبالی، همچنان از داشتن سهمی در ساختار مدیریتی فوتبال کشور محروم مانده است.
قربانعلی الماسخاله، رئیس فعلی هیئت فوتبال گیلان، در تمام این سالها سکاندار این مجموعه بوده؛ اما اینکه چرا در طول نزدیک به دو دهه، هیچ فرد تازهنفسی برای این جایگاه شناسایی و معرفی نشده، یکی از معماهای بزرگ ساختار مدیریتی در استان گیلان است. آیا هیچکس شایستهتر نبوده؟ یا صندلی آنقدر جذاب است که کنار رفتن از آن به سادگی ممکن نیست؟
ریاستهای مادامالعمر نه تنها پویایی سیستم را از بین میبرند، بلکه زمینهساز ریشهدار شدن ناکارآمدی، بیانگیزگی و گاه فساد هستند. اگر یک مدیر بعد از ۵ یا ۱۰ سال نتوانسته تحولی ایجاد کند، چرا باید به کارش ادامه دهد؟ و اگر هم عملکرد قابل قبولی داشته، آیا زمان آن نرسیده که تجربهاش را به نسل بعدی منتقل کند و اجازه دهد چرخ مدیریت بچرخد؟
هیئت فوتبال استان گیلان فقط مشتیست نمونه خروار. در هر گوشهای از کشور و استان، میتوان نمونههای مشابهی یافت. صندلیهایی که بیشتر از آنکه ابزار خدمت باشند، به صندلیهای دوستداشتنی برای بقا تبدیل شدهاند.
نظر شما: