گیل خبر/ واحد روابط عمومی اداره کل صنعت، معدن و تجارت استان گیلان در پاسخ به خبر منتشره پایگاه خبری گیل خبر تحت عنوان" احیای معدن سنگرود چه شد؟" در متنی به شرح ذیل نوشت:
ضمن تشکر از پیگیری رسانه گیل خبر پیرامون معدن زغالسنگ سنگرود و پروژه های این اداره کل؛ به استحضار مردم فهیم استان گیلان می رساند که برای چرخش، چرخ های تولید، به عناصر و مولفههایی نیاز هست که اگر همگی گردهم نیامدند موتور آن به حرکت نمی افتد.
مسلماً سرمایه گذاری در جایی که ریسک بالایی دارد انجام نمیشود. سرمایه گذاری در عصر کنونی هوشمند شدهاست و اساساً معدن فاقد ذخیره اقتصادی، برای سرمایهگذاران؛ جذابیتی ندارد.
برای فعالسازی مجدد معدن سنگرود از سال ۹۴ تاکنون به ویژه طی این سه سال اخیر، سه مرتبه مزایده گذاشته شده است، که شرکت های متعددی مراجعه نموده ولیکن فاقد اهلیت و توانمندی لازم بودند که در آخر ؛ شرکتی از شیراز ورود کرد ابتدای امر به مطالعات پژوهشی پرداخت و پس از مدتی اندک جا زد و بدنبال حواشی و فروش برخی اموال آنجا بود. که سریعا جلوی آن گرفته شد و فسخ قرارداد انجام و ضمانتنامه های ان به نفع دولت ضبط و شرکت خلع ید شد.
بار دوم مرحله مزایده؛ علیرغم فراخوان سراسری در کشور، شرکت های دارای صلاحیت و تخصص معدنی در مزایده شرکت نکردند و سرمایهگذار دارای صلاحیت فنی و مالی توانمندی نبودند. مجدداً با پیگری مکرر، مجوز برگزاری مزایده مرحله سوم اخذ شد و با توجه به کور شدن مسیر سودجویان، مصمم شدیم که فقط شرکت دولتی تهیه و تولید مواد معدنی ایران (زیر مجموعه ایمیدرو ) میتواند با سابقه ی تخصصی که دارد آنجا را نجات دهد که با تغییر مدیریتی وزارت و آن شرکت معظم معدنی مصادف گردید.
هم اکنون هم در حال رایزنی برای متقاعد کردن مدیر جدید این شرکت تخصصی معدنی برای پذیرش بهرهبرداری و راهاندازی معدن سنگرود هستیم.
منصفانه باید بپذیریم که برخی امور در ید اختیار مدیرکل یک نهاد دولتی نیست. فرآیندها و مولفههایی هست تا بشود کار به نتیجه مطلوب برسد. حقیقت اینست که دلسوزی نمی گذارد؛ همانند خیلی از واگذاری های ناموفق عمل کنیم و لعنت و نفرین آن تا سالها بر گردن ما باشد. تاکید می شود؛ اصلا به دنبال زدن چوب حراج به معدن سنگرود نیستیم. این تعطیلی معدن بزرگ،در ۸ سال پیش، همراه با کاهش ذخایر آن، با انصراف یکباره بهره بردار وقت یعنی؛ شرکت زغالسنگ البرز غربی رخ داد و پس از مدتی نیز حکم انحلال آن نیز توسط سازمان خصوصی سازی کشور انجام شد و اکنون مسببان تعطیل شدن و پایان فعالیت آن کجاهستند؟ که پاسخ دهند و دیگرانی که اکنون دلسوز شده اند، به آسانی در آن هنگام از کنار آن گذشتند، کسی هم صدایش در نیامد.
قبول کنید وقتی یکعملی به صورت غیر حرفهای و عجولانه انجام شود کار خراب می شود و برای این معدن بزرگ صرفاً برای خلاص شدن از آن، عجولانه به نا اهل واگذار گردد، به ویژه در حوزه تولید؛ سالها باید تاوان آن را بدهیم و خود را نخواهیم بخشید.
و اما در مورد کاهش تعداد معادن، با توجه به سیاست انقباضی رئیس کل محترم دادگستری وقت پیرامون معادن مجاور رودخانه ها و شرایط اقلیمی استان به صورت همزمان، ، پر واضح است که با اتمام ذخایر برخی معادن،از تعداد معادن دائمی استان کاسته خواهد شد و ذخایر آنها بی نهایت نیست.
در خصوص پروژه تاسیس کارخانه تولید آهن اسفنجی، باید گفت خوشبختانه سرمایه گذارآن همان موسس شرکت فولاد آناهیتا و درفک شمال است که تاکنون بیش از 4 هزار میلیارد سرمایه گذاری برای آهن اسفنجی انجام داده ولی به لحاظ فنی نتوانسته پس از تولید چند مرحله آزمایشی، خروجی مناسب و با کیفیت از تولید خود بگیرد و به شدت پیگیر راه اندازی نهایی آن است. البته دوستانی که هنوز شک به تاسیس این واحد دارند به راحتی می توانند به شهرصنعتی رشت مراجعه نمایند و از نزدیک شاهد این زحمات باشند و به یقین برسند.
البته برای برون رفت از وضعیت کنونی صنایع پوشش و بهبود آن؛ و برای بهره مندی از تمام اراضی آن پیشنهاد ایجاد شهرک تخصصی نساجی داده شده بود که علیرغم پیگیری های مکرر چون زمین آن در مالکیت شرکت آتیه دماوند است، امکان تصمیم گیری برای واگذاری به سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران باید در سطح کلان انجام شود و در ید اختیار ما نیست که زمین را به سرعت از یک شرکت به یک نهاد دیگر منتقل نمائیم و پروسه و سیکل حقوقی خود را باید طی نماید که پیگیر این موضوع هستیم. کما اینکه همچنان برخی دعاوی حقوقی از سوی بخش خصوصی خلع ید شده در محاکم قضایی دارای پرونده باز است که تصمیم گیری نهایی را تحت الشعاع قرار می دهد.
شرکت پلاسمای خون؛ هم اکنون با پیشرفت 30 درصدی در حال ساخت است تا یک سقف آن زده شده و در کنار خیابان مسیر رشت به فومن قابل رویت است و تصاویر آن نیز موجود است و برخی از پروژه های صنعتی از یک تا 5 سال با عنایت به برنامه زمانبندی و بسته به اینکه ماشین آلات داخلی و یا خارجی باشد ،به طول می انجامد.
و همچنین در مورد پالایشگاه برنج گیلان همانگونه که در اخبار مورخ 7 مهر ماه امسال آمده بود واقعا معتقدیم که خام فروشی برنج سزاوار زحمات پررنج مردم گیلان نیست. لذا مطالعات اولیه برای تاسیس آن برای تولید 20 نوع محصول مشتق از برنج انجام شده و مالک شرکت گیلتاز متقاضی تأسیس پالایشگاه برنج ؛ هم اکنون در چاف لنگرود در فضای کوچکتر(مکان فعلی شرکت) موفق به تولید برخی از آن محصولات، در مقیاس کوچک شده است و حتی محصولات خود را روانه بازار کرده است و منتظر تامین زمین 10 هکتاری از منابع طبیعی و امور اراضی که در مجاورت آن از قبل نیز جانمایی شده است می باشد.
ای کاش رسانه های محترم قبل از اطلاع رسانی گسترده و بی ثمر جلوه دادن خدمات و فعالیتهای انجام شده، ابتدا موضوعات تخصصی را از دریچه فنی و مهندسی واکاوی می کردند که روند و پروسه اجرای طرحهای بزرگ صنعتی را نیز در مقام عمل دریابند. به قولی تا با کفش دیگران راه نرفته ای، آنها را نباید قضاوت کرد.
البته مردم هوشیار و با فرهنگ ما کاملا مطلعند که مولفه هایی که در ابتدا اشاره شد هماهنگ نشد در این مدت از قبیل؛ عدم ارائه تسهیلات مناسب بعلت سیاست های انقباضی مالی بانکها با هدف کاهش تورم! و همچنین سیاست های ارزی سختگیرانه برای ثبت و سفارش مواد اولیه و واردات ماشین آلات خطوط تولید و علاوه براینها مضاعف و هوشمندانه شدن تحریم های خصمانه کم بود که علیرغم قطعی برق ؛ افزایش هزینه های 980 درصدی به یکباره برق تحت عنوان ترانزیت به بدنه تولید و سپس قطعی گاز و برق تواًمان... تازیانه هایی بود یکی پس از دیگری بر اندام کارآفرینان و سرمایه گذاران حوزه تولید کشور نواخته شد و همچنان نیز با غیرت و صبورانه در مسیر تولید پایمردی می کنند.