اختصاصی گیل خبر/ سال‌هاست که وعده‌های خلاف واقع که باعث خدشه‌دار شدن اعتماد افکار عمومی می‌شود، به یک رویه ثابت در میان برخی از مسئولان و مدیران استان تبدیل شده است. وعده‌هایی غالبا پوچ و تبلیغاتی که گویا صرفا برای کارنامه‌سازی و رزومه‌سازی افراد و دولت‌هاست.

گیل‌خبر قصد دارد در حد توان خود و برای جلوگیری از ادامه این وضعیت، طی سلسله مطالبی با عنوان «چه شد؟!» پیگیر وعده‌های بی‌سرانجام و قول‌های عمل نشده مسئولان در استان گیلان باشد.

در همین راستا در چهارمین قسمت به مسئله «وعده‌های بی سرانجام به مردم حادثه دیده امام‌زاده ابراهیم» خواهیم پرداخت.

در شب ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، روستای زیبا و گردشگرپذیر امام‌زاده ابراهیم گیلان برای چندمین بار دچار حادثه‌ مهیب آتش سوزی شد که زندگی و معیشت صدها خانواده در آن نابود شد. بیش از ۲۹۰ واحد مسکونی و ۹۰ واحد تجاری خاکستر شدند و سرپناه و کسب‌وکار بیش از ۱۰۰ خانواده نابود شد.

این فاجعه که از ابتدا با آتش بی‌توجهی مسئولان به منطقه‌ای با سابقه آتش‌سوزی‌های گسترده شعله‌ور شده بود و با نبود ایستگاه آتش‌نشانی و بافت چوبی خانه‌های متصل به هم، فاجعه را به نقطه‌ای غیرقابل جبران رساند.

روزهای ابتدایی پس از حادثه، فضای مجازی مملو شد از تصاویر غم‌انگیز مردم این روستا که در مقابل خرابه‌های خانه‌هایشان ایستاده بودند. بازار وعده‌های مسئولان هم در آن روزها داغ بود؛ هر نهادی به نوعی قول کمک و بازسازی داد. اما حالا که هفت ماه از آن روز تلخ گذشته و مردم در آستانه فصل زمستان قرار گرفته‌اند، وعده‌ها همچنان در حد شعار باقی مانده است و چه شد‌های متعددی در این میان وجود دارد.

بنیاد مسکن که وعده داده بود وام و هزینه ساخت‌وساز منازل جدید را تأمین کند، مبلغ ۸۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان را تعیین کرده است که در این شرایط اقتصادی حتی برای ساخت یک طبقه آن هم در ارتفاعات که مشکلات تأمین و حمل و نقل مصالح وجود دارد بسیار کم است. علاوه بر این گفته‌ها حاکی از آن است که همان مبلغ اندک نیز پرداخت نشده است.

از سوی دیگر برخی در کلبه‌های چوبی زندگی می‌کنند که نه‌تنها در برابر بارش سنگین برف ایمنی ندارند، بلکه ممکن است در سرمای شدید زمستان جان آن‌ها را به خطر بیندازند و همچنین نبود گازکشی، تأمین نفت برای گرمایش را به یک چالش جدی تبدیل کرده است و مردم برای به دست آوردن آن در شرایطی بغرنج قرار دارند.

مردم همچنان در انتظار حداقل امکاناتی هستند که بتواند آن‌ها را از سرما و شرایط غیربهداشتی نجات دهد. کانکس‌های سرویس بهداشتی و حمام عمومی، که از ابتدایی‌ترین نیازها هستند، هنوز فراهم نشده‌اند و کرامت انسانی افراد زیر سوال رفته است‌.

سرنوشت کودکان و زنان این منطقه، که حتی لباس‌هایشان در آتش سوخت، همچنان نامعلوم است. آیا مسئولان گیلان تصوری دارند که این کودکان و زنان در این سرما و شرایط بی‌پناهی چگونه زندگی می‌کنند؟ آیا کسی به آینده آن‌ها فکر کرده است؟

منطقه‌ای با چنین موقعیت خاص گردشگری، هنوز از امکانات ابتدایی مانند ایستگاه آتش‌نشانی و زیرساخت‌های مقاوم محروم است، وعده‌هایی که در روزهای اول حادثه داده شد، چه شد؟! چگونه می‌توان این حجم از بی‌توجهی را در برابر یک فاجعه انسانی توجیه کرد؟

آنچه این مردم می‌خواهند، چیزی فراتر از وعده‌های توخالی است. آن‌ها به عمل نیاز دارند، به اقداماتی فوری و اساسی برای بازسازی زندگی‌هایشان و جلوگیری از فجایعی مشابه در آینده. مسئولان باید پیش از آن که سرمای سخت زمستان از راه برسد، به سوالات پاسخ دهند و برای مشکلات این منطقه راه‌حل پیدا کنند.

روستای امام‌زاده ابراهیم امروز نماد قصور، بی‌توجهی و فراموشی است. این "چه شد"‌های بی‌پایان باید پایانی داشته باشد؛ چراکه وجدان عمومی دیگر تاب تحمل این تبعیض‌ها را ندارد.