اختصاصی گیل خبر/ امیرحسین یزدانی- یکی از موانع مهم توسعه در استان گیلان، حجم بالای پروژههای نیمهتمام است که طی سالهای گذشته در بخشهای مختلف به دلایل متعددی متوقف شدهاند. این پروژهها که با صرف بودجههای کلان آغاز شدهاند، اکنون نیازمند اعتباراتی به مراتب بیشتر برای تکمیل و بهرهبرداری هستند. متوقف ماندن این پروژهها نه تنها منابع مالی فراوانی را به هدر داده، بلکه چالشهای اساسی اجتماعی و مدیریتی را نیز در سطح استان به وجود آورده است.
بر اساس اطلاع گیل خبر، بیش از ۴۲۰ پروژه نیمهتمام در استان گیلان وجود دارد که برای تکمیل آنها، اعتباری بالغ بر ۴۷ هزار میلیارد تومان مورد نیاز است. در این میان، شرکت آب و فاضلاب استان گیلان با ۱۳۶ پروژه، اداره کل راهداری و حمل و نقل جادهای با ۹۷ پروژه، اداره کل راه و شهرسازی با ۲۳ پروژه، دانشگاه علوم پزشکی گیلان با ۱۶ پروژه و فرماندهی سپاه قدس با ۱۵ پروژه، بیشترین تعداد پروژههای ناتمام را در اختیار دارند.
نکته قابل توجه در این آمار، سهم بالای اعتبارات مورد نیاز برای تکمیل پروژههای استراتژیک شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور است. این شرکت به تنهایی به ۳۶.۶ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد که معادل ۷۶ درصد کل اعتبارات لازم برای تکمیل پروژههای ناتمام استان است. همچنین، شرکت سهامی آب منطقهای گیلان نیز برای تکمیل پروژههای خود به ۸.۵ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد. به این ترتیب، دو شرکت زیرساخت و آب منطقهای گیلان، مجموعاً ۹۵ درصد از کل اعتبارات مورد نیاز را به خود اختصاص دادهاند که این موضوع سوالات فراوانی را پیرامون شیوه مدیریت منابع مالی در این نهادها به وجود آورده است.
پروژههایی که به دلایل مختلف نیمهتمام رها شدهاند، علاوه بر هدررفت منابع، مشکلات بسیاری را نیز برای استان به همراه داشتهاند. از آنجا که این پروژهها معمولاً با هدف حل مشکلات خاص و در زمان معینی طراحی میشوند، طولانی شدن روند اجرایی باعث میشود که اهداف اولیه آنها تحت تاثیر قرار گرفته و با گذر زمان، پاسخگوی نیازهای افزایشیافته نباشند. برای مثال، یک پروژه جادهای که برای کنترل حجم معینی از ترافیک طراحی شده بود، پس از گذشت سالیان با افزایش جمعیت منطقه دیگر نمیتواند به نیازهای ترافیکی آن پاسخ دهد.
از طرفی، در آغاز هر پروژه، هزینههای زیادی از بودجه استانی صرف میشود؛ بودجهای که میتوانست در پروژههایی با تعداد کمتر ولی تضمینشدهتر استفاده شود. این تخصیص نادرست بودجه منجر به اتلاف منابع شده و تحقق اهداف بلندمدت توسعه استان را نیز با مشکلاتی روبرو کرده است.
در کنار تمام چالشها و مسائل مربوط به پروژههای ناتمام، یکی از مهمترین پیامدهای این وضعیت، تأثیر منفی آن بر اعتماد عمومی نسبت به نهادهای دولتی و مقامات مسئول است. وقتی مردم بارها وعدههای مسئولان را در خصوص تکمیل پروژهها میشنوند اما همچنان شاهد تکمیل نشدن آنها هستند، طبیعی است که احساس ناامیدی و نارضایتی کنند. این مسئله نه تنها به کاهش اعتماد عمومی منجر میشود، بلکه باعث ایجاد نوعی بیاعتمادی عمیق نسبت به کارایی و صداقت مسئولان نیز میگردد.
۴۷ هزار میلیارد تومان، رقمی است که درک بزرگی آن برای بسیاری از مردم دشوار است؛ رقمی که اکنون برای تکمیل پروژههای ناتمام استان گیلان مورد نیاز است، در صورت مدیریت اصولی و تصمیمات صحیح میتواند زندگی بسیاری از ساکنان این استان را به کلی دگرگون کند. هرچند تصور تکمیل این پروژههای کوچک و بزرگ در طول چهار سال آینده شاید غیرممکن و تا حدی دور از ذهن به نظر برسد، اما با اولویتبندی دقیق و بهرهبرداری از پروژههایی که تا حد زیادی تکمیل شدهاند، میتوان مرهمی موقت بر مشکلات مردم گیلان گذاشت.
اعتماد مردم به دولتمردان به میزان زیادی از میان رفته و بازگرداندن، کار دشواری است. شاید اگر دولت و استاندار جدید نتوانند از این آخرین فرصتهای باقیمانده استفاده کنند، بار دیگر این ضربالمثل قدیمی ثابت شود که «آب رفته، هرگز به جوی باز نمیگردد.»
نظر شما: