در اولین سالگرد سوختن امید و آرزوها در لنگرود؛
۱۴۰۳/۰۸/۱۲ ۰۹:۵۵ چاپ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 3 دقیقه

اختصاصی گیل‌خبر/ مطهره احمدی- یک سال پیش، ۱۲ آبان ۱۴۰۲ چند ساعت مانده به طلوع خورشید صبح جمعه، در گیلان فاجعه ای هولناک رقم خورد؛ در قسمت شرقی استان، شهرستان لنگرود، قفسی با ۴۷ انسان اسیر ولی امیدوار آتش گرفت و تنها خاکستر‌های بی نام و نشان ۳۶ نفرشان رهایی را تجربه کردند.

«مرکز ترک اعتیاد رهایی» که درب‌هایش با قفل‌های آهنی بسته شده بود و رهایی در آن رویایی بیش نبود، طی سانحه آتش‌سوزی تبدیل به قتلگاه انسان‌هایی شد که به امید باریکه‌های نور خورشید فردا از میان میله‌های آهنی چشم‌هایشان را بستند ولی پیش از طلوع، در آتش سوختند و یک غروب دلخراش را برای تمام مردم گیلان و ایران رقم زدند.

موسسه ترک اعتیاد گام اول رهایی یک نمونه از صدها کمپ ترک اعتیادی بود که بدون نظارت و بررسی اصولی در استان مشغول به فعالیت بوده و با افراد مبتلا به اعتیاد همچون غول‌های بی شاخ و دم رفتار می‌کرد. چه بسا در بعضی مواقع آسیب‌های روحی حضور در این مراکز از اعتیاد بیشتر باشد.

۱.اعتیاد یک بیماری است
سال ‌هاست که این شعار را تکرار کرده‌ایم؛ در مدرسه، دانشگاه و حتی کوچه و خیابان به گوشمان خورده است، اما این که چند درصد جامعه آن را پذیرفته‌اند و به آن پایبند هستند تا پیش از این حادثه به این حد آشکار نبود.

اعتیاد به عنوان یک بیماری پیچیده و مزمن شناخته می‌شود که در مغز و رفتارهای فرد تأثیر می‌گذارد. برخلاف برخی باورهای قدیمی که اعتیاد را نشانه‌ای از ضعف اراده یا شخصیت می‌دانستند، امروزه علم ثابت کرده است که اعتیاد تغییرات عمده‌ای در سیستم‌های شیمیایی و عصبی مغز ایجاد می‌کند و به یک نوع بیماری مزمن و عودکننده تبدیل می‌شود.

این افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد در لنگرود نیز که به صورت داوطلبانه به این مراکز مراجعه کرده بودند، شامل موارد معتادان متجاهر نبوده و قفل‌های درب بر روی آنان هیچ گونه توجیهی نداشته و این مساله آشکارا برخلاف قانون است.

۲. عادی انگاری مسئولین گیلان، چه کردید؟!
یک از آشکارترین دلایل کم‌توجهی به این فاجعه هولناک در کشور، عادی انگاری مسئولین استان گیلان بود؛ از استاندار تا فرماندار وقت لنگرود که تنها به یک بازدید بسنده کرده و با بی ارزش شمردن جان ۳۶ پدر، فرزند، برادر و عزیز به هزار امید سوخته پشت پا زدند.

 اداره کل بهزیستی گیلان که این آتش، نتیجه بی‌تدبیری آنان بود و مرکز ترک اعتیاد زیر مجموعه آن در حالی مشغول به فعالیت بود که جوانان مردم با قفل در اتاق‌ها محبوس شده و برای همگان آشکار است که در صورت حوادثی چون آتش‌سوزی، زلزله و... مرگشان حتمی است.

و همچنین بسیج نظارتی که در آن روز‌های ابتدایی پس از حادثه راه اندازی شد و  دو کمپ را در همان زمان پلمب کرد و دیگر خبری  از تداوم آن منتشر نشد.

 این سوال از بهزیستی استان گیلان مطرح است که چطور به دلیل بیماری اعتیاد، بر فرایند نگه‌داری این افراد نظارت نداشته‌‌اند و شانس زندگی دوباره و سالم را از آنان گرفتند؛ سئوالی که تکرار هر روزه‌ی خانواده این امید‌های از دست رفته است‌.

 مسئولان وقت گیلان در سالگرد این حادثه باری دیگر با دقت به ویدیو‌های منتشر شده از لحظه آتش‌سوزی گوش کنید؛ صدای تقلا و فریاد‌های دلخراش که هر شنونده‌ای را به گریه وا می‌دارد را خوب به خاطر بسپارید، چه کردید؟! با عذاب وجدانتان چه می کنید؟!

۳.کلام آخر
آقایان مسئول این افزایش تعداد مبتلایان به اعتیاد در کشور محصول عملکرد خود شما است و عواملی چون فقر، عدم اشتغال‌زایی و مشکلات معیشت که نتیجه آن در برخی روی آوردن به مواد مخدر است کاری است که شما با جامعه امروز کرده‌اید.

برای جان بی‌گناه این ۳۶ انسان و ۱۱ مصدوم حادثه هولناک آتش‌سوزی کمپ ترک اعتیاد تا ابد این روز در تقویم گیلان سیاه است.