درنیمی ازبخش اول تاریخ یکصد واندی ساله اخیر گیلان زمین،استاندارانی طی پنجاه و سه سال حکومت پهلوی اول و دوم،ردای استانداری را به تن کرده اند که بررسی خصوصیات و صلاحیت های آنان شاید برای مردم گیلان و بویژه نیروهای سیاسی دخیل در تعیین استاندار جالب و درعین حال بیدار کننده باشد.
بررسی سوابق و ویژگی های سی و پنج نفراز استانداران استان گیلان طی پنجاه و سه سال حکومت پهلوی از سال 1302 تا سال 1357 گویایی ویژگی های زیر بطوراعم می باشد.
- سوابق سیاسی مهم و طی سلسله مراتب اداری برجسته کشوری قبل از انتصاب به عنوان استاندار گیلان، اعم از وزارت،سفارت،کارداری سفارتخانه ایران دریکی ازکشورهای خارجی،نمایندگی مجلس شورای ملی،استانداری درسایر نقاط کشور.
-انتصاب بعد از دوران استانداری گیلان،درسمت وزارت یا سفارت وسناتوری مجلس سنا،یا انتخاب به عنوان نماینده مجلس شورای ملی .
- دانستن دست کم یک زبان خارجی اعم از فرانسوی،آلمانی،انگلیسی،روسی،عربی،وایتالیایی و گاهی مسلط به چند زبان خارجی.
- داشتن تحصیلات خارجی عموما دررشته های حقوق،اقتصاد،علوم سیاسی،پزشکی،علوم نظامی ازدانشگاه های معتبر اروپایی و امریکایی یا زندگی و کار سیاسی و مطبوعاتی در خارج از کشور.
دکتر امیر علایی دکتر عباس بابک دکتر محمد سام نادر آراسته غلامحسین مفتاح
امور مالی اروپا حقوق از دانشگاه پاریس علوم اداری امریکا حقوق سن پیترزبورگ کمبریج
برخی از استانداران ادوار گذشته گیلان قبل از انقلاب
برای نمونه به تحصیلات چند تن از استانداران اسبق گیلان در دوران رژیم قبلی اشاره میشود.رضا افشار فارغ التحصیل رشته اقتصاد ازامریکا، نادر اراسته تحصیلکرده حقوق از دانشگاه سن پیترزبورگ روسیه ، دکتر محمد سام، دکترای علوم اداری از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی،احمد علی ابادی دکترای حقوق از دانشگاه کلمبیا،دکتر عباس بابک دکترای حقوق از دانشگاه پاریس،غلامحسین مفتاح فارغ التحصیل دانشگاه کمبریج،غلامحسین افخم حکمت دکترای پزشکی از پاریس،دکترامیرعلایی دکترای علوم سیاسی از سوربن پاریس و....
- نسبت فامیلی مستقیم در حد فرزند خانواده های بزرگ سیاسی واشرافی اعم از تجار و یا ملاکین ایرانی.
با پیروزی انقلاب اسلامی و برکناری رژیم پهلوی در سال 1357،اولین استاندار گیلان دکترحبیب داوران(دکتردارو ساز) وعضو جبهه ملی ایران،تنها به مدت کمتر ازیک سال تا دهم بهمن ماه 1358، آنهم در روزهای پر تنش و سراسرآشوبی که با تحریک گروه های سیاسی چپ، گیلان را فراگرفته بود،استانداری کرد و جایگاهش را به مهندس علی انصاری جوانی 38 ساله، تحصیلکرده رشته صنایع سنگین و مترو در آمریکا داد.مهندس انصاری در مدت یکسال و پنج ماه استانداری گیلان با بدترین شرایط اعتصاب ها،ترورهای سیاسی،اختلافات مسئولین کشوری و استانی مواجه شده و نهایتا خود نیز در 15/4/1360 توسط گروهک تروریستی مجاهدین خلق به شهادت رسید.
شهید مهندس علی انصاری مهندس روح الله قهرمانی علیرضا تابش
صنایع سنگین از امریکا مهندسی عمران از امریکا -------
از آن پس، با ایجاد آرامش نسبی ناشی از خارج شدن گروه های سیاسی مسلح ازسراسر کشور از جمله استان گیلان،شانزده نفر دیگر از سال 1360 تا سال 1403 سمت استانداری گیلان را به عهده داشتند.
جدا از دوساله اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که بطورطبیعی در دگردیسی های سیاسی و عدم وجود آرامش و امنیت، مجالی برای توسعه استان ،عملا وجود نداشت،شانزده نفردیگرازاستانداران گیلان،از سال 1360 تا سال 1403 که عموما بر اساس ضرورت های انقلابی و جریانات سیاسی داخل کشور و بخصوص از سال 1376 بنحوی نمایندگان جریانات اصلاح طلب و اصول گرا بودند، تفاوت های اساسی در بخش های مختلف تحصیلات،تجارب در سمت های قبلی و طی سلسله مراتب با اسلاف قبلی خود در رژیم گذشته داشته و اکنون تنها با کارنامه این دو گروه از استانداران قبل و بعد از انقلاب، میتوان از عملکرد آنان سخن گفت.
سید علی اکبر طاهایی مهدی سعادتی اسدالله عباسی ارسلان زارع
برخی استانداران ادوار گذشته گیلان بعد از انقلاب
نگاهی کوتاه به جایگاه استان گیلان در شاخص های توسعه تا سال 1357 به عنوان استان یکم با رتبه نهم توسعه و مقایسه آن با سقوط گیلان در شاخص های توسعه بر اساس آخرین آمار سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان در سال 1396 با رتبه میانگین 21 و بحرانی تر شدن وضعیت استان از سال 1396 تا به اکنون میتوان به میانگین عدم کارآیی شانزده نفراز استانداران سابق گیلان طی چهل وسه سال گذشته تا حدود زیادی پی برد.میانگین اگر چه شاخص آماری مناسبی برای عملکرد استانداران قوی و ضعیف بعد ازانقلاب نیست،اما برای نگاهی کلی تا حدودی مناسب بنظر میرسد.
این در حالی است که استانهای همجوار و بخصوص استانهای شمال غربی و فلات مرکزی ایران،گوی سبقت را از گیلان ربوده و حداکثر استفاده را از امنیت ایجاد شده در جمهوری اسلامی ایران ،برای رشد و توسعه خود به سرانجام رسانیده اند.چه کسی میتواند منکر تفاوت های معنا دارعمرانی،اقتصادی و فرهنگی استانهای آذربایجان شرقی و غربی ،اردبیل، یزد، اصفهان، کرمان وسایر استانها با وضعیت فعلی استان گیلان شود؟
اکنون گیلانیان چشم به راه نوزدهمین استانداربعد از انقلاب گیلان به مرزهای جنوبی خود نظاره کرده تا چه کسی ازپایتخت،ارتفاعات لوشان و رودبار را پشت سرگذاشته تا وارد رشت و مقر خود در خیابان معلم رشت گردد.
هر چه هست و هر چه میشود:
انانی که اسباب بزرگی همه آماده نکرده و خود دانستند که کار بزرگی در پیش رو است،عاقلانه و مسئولانه ازپیگیری کارخود برای تصدی استانداری گیلان منصرف شدند.
آنانی که میخواستند فقط نام خود و دوستان سیاسی خود را لابد،برای روزهای دیگر،سرزبانها بیاندازند،انداختند وهمزمان دریافتند که امروزنوبت آنان نیست.تا فردا چه بازی کند روزگار.
اما آنانی که فرصت یا تهدید قبولی استانداری گیلان را پیش روی زندگی سیاسی و مدیریتی خود دارند،باید بدانند که استان گیلان وضعیت بسیار بحرانی درهر بخشی اعم از اقتصادی،سیاسی ،اجتماعی زیست محیطی، فرهنگی، ناشی از عملکرد غیر قابل قبول مدیران قبلی را بر اساس آمار و مستندات رسمی دولتی با خود به همراه دارد.
خروج ازاین بحران ها بدون داشتن برنامه ناممکن است.برنامه های خروج استان از بحران های جاری در سند آمایش سرزمین گیلان و برنامه توسعه ششم و هفتم در سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان موجود است.این برنامه ها حاصل هزاران ساعت کار و تلاش مدیران و کارشناسان وپژوهشگران استانی و کشوری است.برنامه هایی که عموما مورد توجه استانداران قبلی قرار نگرفته و تا کنون نیز از هیچ یک از سرشناسان معرفی شده برای استانداری گیلان، کلامی در توجه به این برنامه ها یا اساسا برنامه محوری برای دوران استانداری در پیش رو شنیده یا خوانده نشده است.