اختصاصی گیل خبر/ سرویس سیاسی- در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، شاهد کاهش محسوس مشارکت در انتخابات بودیم؛ به گونهای که نرخ مشارکت در گیلان در دور اول به ۳۲.۶ و در دور دوم به ۴۳.۹ درصد رسید.
آنچنان که آمارها و مشاهدات میدانی در انتخاباتهای ۹۲ و ۹۶ نشان میداد، جوانان نقش و حضوری فعال و پرشور در رقابتهای انتخاباتی داشتند اما در انتخابات سالهای ۱۴۰۰ و به ویژه ۱۴۰۳، مشارکت جوانان کاهش قابل ملاحظهای داشته است.
با توجه به این موضوع که آمارها نشان میدهد که بیش از ۶۷ درصد از جوانان گیلانی (۱۸ تا ۳۵ سال) در انتخابات اخیر مشارکت نداشته اند و لزوم بررسی و ریشهیابی این موضوع مهم است، در گفتگو با دو جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان، دکتر رضا علیزاده و دکتر جواد نظری مقدم، به بررسی این مهم پرداختهایم.
دکتر رضا علیزاده با اشاره به این که از انتخابات ۹۸، رابطه حاکمیت با جوانان به مرحله هشدار رسیده است، گفت: نقطه اوج آن را ما در انتخابات ۱۴۰۳ دیدیم که با یک کنش سیاسی و عدم مشارکت در انتخابات مواجه شدیم. البته ما در انتخابات ۱۴۰۰ هم با کاهش مشارکت جوانان مواجه بودیم.
وی افزود: آخرین حضور پرشور جوانان گیلانی در انتخابات به انتخابات سال ۱۳۹۶ بر میگردد که خواستهها و مطالباتشان را مطرح کردند اما چون پاسخ درخور و مناسبی نگرفتند، در انتخابات های بعدی، توجهی به صندوق آرا نداشتند.
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان نکته اساسی را افزایش نارضایتی دانست و گفت: نارضایتی همیشه در جامعه ما وجود داشته است اما آن چیزی که این افزایش نارضایتی را خیلی پررنگ کرده است، کاهش امید به آینده در بین جوانان است.
علیزاده از مطالعات خود در حوزه مشارکت در انتخابات خبر داد و گفت: بررسی ها و مطالعات انجام شده با داده های گیل خبر در خصوص میزان مشارکت سنین مختلف همخوانی دارد و هر چقدر از جوانان به سمت میانسالان و کهنسالان میرویم، مشارکت افزایش مییابد. جوانان و نسل Z در اعتراضات سال ۱۴۰۱ کنش اعتراضی خود را نشان دادند و بیشتر معترضین از سنین جوانان زیر ۳۰ سال و حتی زیر ۱۸ سال بودند.
استاد جامعه شناسی دانشگاه گیلان گفت: من مطالعات زیادی در سالهای اخیر روی جوانان رشت و گیلان انجام دادم که برخی منتشر شدهاند و برخی نشدهاند؛ روی مفاهیمی مثل عدالت، آزادی و... و موضوعاتی مانند مهاجرت، کار کردیم که ببینیم نگاه جوانان چیست؟ نارضایتی از وضعیت عدالت، آزادی و حق اعتراض بسیار شدید است. آن چیزی که درخواست آن در جوانان امروزی نسبت به نسل های قبل پررنگ تر است، خود «زندگی» است. زندگی به این معنا که بتوانند امکان مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشند.
وی ادامه داد: جوانان حس می کنند که امکان زندگی از آنان گرفته شده است و وقتی جواب خواستههایشان را نگیرند، به اشکال مختلف پاسخ می دهند. بخشی ایزوله میشوند و افسردگی میگیرند و کنار میروند، یک بخشی اعتراض میکنند و بخش عمدهای هم مهاجرت را انتخاب میکنند.
دکتر علیزاده وضعیت مهاجرت جوانان را بحرانی دانست و گفت: اگر ما مهاجرت را پاسخی بدانیم به شیوه اداره جامعه، یعنی بحران! یعنی نیروی اجتماعی که باید تربیت شود و آموزش ببیند یا آموزش دیده، حاضر نیست در ایران بماند و از کشور خارج می شود، این یعنی بحران. بحران که فقط دعوا کردن در خیابان نیست. خروج از کشور هم بحران است. جوان امروز انتخابات را محل دست یابی به خواستههای خود نمیبیند و جلای وطن میکند.
علیزاده از علاقه اکثریت جوانان رشتی به مهاجرت خبر داد و گفت: ما یک مطالعهای انجام دادیم و مشخص شد که اکثر جوانان شهر رشت علیرغم نمره وطنپرستی و ایراندوستی بالایی که دارند، ولی به دلیل این که نمیتوانند در حوزههای اجتماعی سیاسی و اقتصادی ایران مشارکت کنند و یک زندگی مناسبی برای خودشان در آینده ترسیم کنند، تصمیم میگیرند که از ایران خارج شوند.
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان در خصوص نادیده گرفته شدن خواسته های جوانان گفت: اگر خواستههای جوانان نادیده گرفته نمیشد، قطعا کنش و مشارکت بیشتری در انتخابات میداشتند. ما همیشه میدیدیم که در انتخاباتها جوانان در خیابان ها حضور فعالی داشتند و دیگران را هم ترغیب میکردند که در انتخابات شرکت کنند. اکت فقط اکت سیاسی نیست و اکت اجتماعی و فرهنگی هم هست. با تغییر نسلی و امکان بیان اعتراض آمیز، جوانان حرفشان را میزنند و مطالباتشان را فریاد میزنند. وقتی بخش قابل توجهی از خواستهها و مطالباتشان توسط حاکمیت پاسخ نگرفته، به همین دلیل به دنبال تاثیرگذاری هستند؛ تاثیرگذاری سلبی و نه ایجابی. یعنی به جای این که حضور پیدا کنند با عدم حضور خودشان تاثیرشان را نشان می دهند و این یک چالش جدی است. پاسخ به خواسته های جوانان هم فقط به عهده دولت نیست و سایر نهادهای تاثیرگذار ما هم باید به این موضوع توجه کنند.
وی افزود: اساسا خیلی از مطالبات جوانان، امر اجتماعی است اما متاسفانه چون دولت-حکومت به آن پاسخ نمیدهد، تبدیل به امر سیاسی می شود. این موضوع مهمی است. مهمترین کاری که نظام سیاسی میتواند انجام دهد این است که این چالش ها و مشکلات را با امر اجتماعی پاسخ دهد و نه امر سیاسی. چون امر سیاسی هم تهدید کننده است هم محدود کننده. به همین دلیل نظام با نگاهی به سیاسی به خواستهها، کار را به تنش و دعوا میکشاند.
علیزاده در خصوص استفاده از جوانان در دولتها گفت: یک بحثی مطرح می شود در خصوص استفاده از جوانان در دولت ها، اما از کدام جوانان استفاده می شود؟ از آن هایی که نزدیک به جریانات و جناح های سیاسی استفاده هستند و حالت عمومی ندارد.
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان در پایان گفت: میانگین مشارکت استانهایی مثل گیلان، تهران و... که از میانگین کشوری پایین تر است، به همان نسبت مشارکت جوانان هم پایین تر است. بنابراین گیلان یک وضعیت ویژه و خاص دارد و نظام مدیریتی استان باید به خواسته ها و مطالبات جوانان نگاه کند. باید حتما به مطالبات و خواستههای این گروه سنی که از حیث تفکر، فضای اجتماعی و فضای فکری فرهنگی از نظام سیاست گذاری جامعه خیلی فاصله گرفته است، توجه کنیم. شما همین شهر رشت را نگاه کنید ببینید چقدر کافه هست، همین افزایش این کافه ها تفاوت فکری نظام سیاست گذاری با نظام فکری جوانان را نشان میدهد. پس بنابراین باید یک طرح جدید اندیشید و خواستهها و دغدغه های جوانان جدی گرفته شود و باید تجدیدنظر در نظام سیاست گذاری ایران و گیلان صورت گیرد. در غیر این صورت با چالش های بسیار جدی تر در آینده مواجه خواهیم شد.
*****************
دکتر جواد نظری مقدم در خصوص کاهش مشارکت جوانان در انتخابات گفت: اگر چه بر اساس میزان مشارکت در انتخابات اخیر در مقایسه با گذشته کاهش داشته اما مسئله مشارکت جوانان در یک بستر زمانی مشخص باید بررسی شود، در صورت استمرار این وضعیت در آینده به یک مسئله و چالش تبدیل خواهد شد که میتواند مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. خیلی راحت نمیتوان درباره این موضوع صحبت کرد لذا باید ببینیم آیا این کاهش مشارکت در انتخابات های آتی هم استمرار پیدا میکند یا خیر. گیلان پیرترین استان کشور است و حضور جوانان به عنوان یک کنشگر سیاسی و فعال انتخاباتی و در ادامه آن میزان مشارکت در انتخابات و شور و نشاط انتخاباتی طبیعتا" کمرنگتر خواهد بود و این در انتخابات اخیر نیز نقش داشت.
وی افزود: مسئله مشارکت جوانان و انتخابات فقط مسئله ما نیست و تنها کشور ما درگیر آن نیست. اگر بررسی دقیق تری به این موضوع داشته باشیم میبینم که به طور میانگین در بسیاری از کشورهای پیشرفته و اروپایی امروزه مشارکت جوانان در انتخابات ها کاهش داشته است. یکی از نگرانیهای جامعه اروپایی عدم مشارکت جوانان در انتخابات است. و این مسئله ای است که اخیرا" در اتحادیه اروپا هم در مورد آن بحث شده است و نگرانی هایی را ایجاد کرده است.
وی افزود: عوامل مختلفی چون نوع زیست جوان امروز با جوانان دیروز در نوع رفتار سیاسی آنان تاثیر گذار است. میزان مشارکت مردم در ایران، امروزه رضایتبخش، مطلوب و خواست جمهوری اسلامی نیست اما در مقام مقایسه، در کشورهای پیشرفته و دموکراتیک هم این عدم مشارکت گروه جوان قابل مشاهده است.
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان کاهش مشارکت جوانان در انتخابات را در این مقطع، بحرانی ندانست و گفت: این مسئله به مرحله بحران نرسیده است اما نگرانیهایی وجود دارد که اگر استمرار داشته باشد ما به مرحله بحران خواهیم رسید. عواملی چون مشکلات اقتصادی، کرونا، تحریم و جو رسانه ای و فعالیتهای اپوزیسیون و ... از موارد تاثیرگذار در چند ساله اخیر است، همچنین حضور فعالانه تمامی گروههای سیاسی در انتخابات ها و رقابتی تر شدن آن میتواند به افزایش مشارکت کمک کند.
نظری مقدم گفت: بحث اشتغال، ازدواج و برخی آزادیهای مدنی از خواستههای جوانان است و بیشتر باید به این مسئله که کارگزاران و کنشگران سیاسی تا چه اندازه جوانان را مد نظر قرار میدهند پرداخت. جوانان میل به نقش آفرینی و تاثیر گذاری دارند و به هر میزانی که سیستم حکمرانی در کشور این بستر را فراهم کند جامعه پویاتر خواهد شد.
وی افزود: این نکته که تعداد ثبتنام کنندگان در انتخابات اخیر مجلس افزایش سه برابری داشته است و تعداد زیادی از آنان جوان و زنان بودهاند یک نکته قابل توجه است که نشان میدهد ما از برخی جهات رو به جلو حرکت میکنیم. نباید نه خیلی اوضاع را سیاه و ناامیدکننده و بحرانی تلقی کنیم و یا ضعفها و نواقص را نادیده بگیریم و دچار خوش بینی مفرط بشویم و بگوییم این جامعه، جامعه مطلوب است. در مواردی رو به جلو حرکت میکنیم و در مواردی نقاط سیاهی دیده می شود. رقابتی کردن بیشتر انتخابات و بیان صریح و شفاف دلایل ردصلاحیتهای شورای نگهبان میتواند زمینه ساز افزایش مشارکت باشد.
استاد جامعه شناسی دانشگاه گیلان، انسجام اجتماعی را در تحقق جامعه مطلوب و افزایش مشارکت در انتخابات اثرگذار دانست و گفت: جامعه بر مبنای انسجام اجتماعی شکل میگیرد و قوام و دوام جامعه در گرو انسجام است. اگر که زنان و جوانان خودشان را در عرصه اجتماعی انتخابگر نبینند میتواند باعث اختلال در حیات اجتماعی شود. بخشی از کارگزاران سیاسی و بخشی از نخبگان و جامعه شبه روشنفکری از عوامل برهم زدن انسجام اجتماعی در جامعه ما هستند و باید تلاش کرد تا زمینه گفتگو و همگرایی میان حاکمیت و آنان شکل بگیرد. تعامل میان همه عناصر اجتماعی از جمله مردم و نخبگان و حکومت با یکدیگر برای رسیدن به فهم مشترک و کاهش فاصله و شکاف اجتماعی است.
وی افزود: برخی از کنشگران و نخبگان جامعه ما گاه بر شکافهای اجتماعی دامن میزنند مثلأ در زمینه فرهنگی با چالشی چون حجاب تلاش میکنند تا حاکمیت را مجاب کنند از آرمانها و ارزشهایی که امری هویتی به شمار می روند و به آن اعتقاد دارد عبور کند و حکومت راهبردهای فرهنگی و اجتماعی خود را بر اساس خواسته گروه خاصی از زنان و جوانان تعریف کند. اما نکته مهم این است که بخشی از جامعه نخبگان و دانشگاهیان با ارزشها و اصولی که جمهوری اسلامی به دنبال آن است سر سازش ندارند و همیاری و همدلی نمیکنند و اینجا این مسئله که چه کسی باید از مواضع خود کوتاه بیاید مهم و قابل بحث و گفتگو است.
دکتر نظری مقدم ادامه داد: سوال اساسی این است که ما میخواهیم در خدمت چه چیزی باشیم و مسئله ما هویت ملی است یا خیر؟ در مسئله حجاب باید دید که کدام گفتمان در خدمت هویت ملی، هویت تاریخی و هویت دینی است؟ گفتمانی که حجاب را ترویج میکند یا نقطه مقابل؟ چه چیز میتواند عامل انسجام بخش برای جامعه باشد. اگر گفتگویی در مواجهه با زنان و جوانان جامعه از سوی حاکمیت و نخبگان و جامعه در نگیرد میتواند واکنش جامعه را در پی داشته باشد و میتواند منشا شکاف و فاصله در جامعه باشد. در مواردی حاکمیت و در موارد دیگری جامعه نخبگانی به این شکافها دامن میزنند و ما باید هویت تاریخی و فرهنگی را به میان بیاوریم تا ببینیم چه چیزی میتواند این جامعه چندپاره را به هم متصل کند.
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان حیات انقلاب اسلامی را وابسته به مشارکت مردم عنوان کرد و گفت: این میزان مشارکت مطلوب جمهوری اسلامی نیست، این انقلاب پدیدهای برخاسته از رای مردم است. تدوام و حیات انقلاب اسلامی وابسته به مشارکت مردم است. اما زمانی میتوانیم بگوییم این یک بحران است که تداوم داشته باشد و نکته مهم این است که فاصله میانگین مشارکت در انتخاباتهای ریاستجمهوری و پارلمانی کشورهای اروپایی در مقایسه با کشور ما خیلی زیاد نیست.
نظری مقدم در پایان گفت: تغییر سبک زندگی جوانان در میزان مشارکت آنان تاثیر گذاشته است و از سویی دیگر نوع نگاه جامعه به نقش دولت تغییر کرده است و دولت عاملیت و نقش فراگیر خود را از دست داده، امروزه مردم به اصطلاح فکر میکنند حضور و یا عدم حضور دولت فرقی نمیکند و آنان به کار خود ادامه خواهند داد. حرکت به سمت غیر دولتی شدن خیلی از حوزه ها ، کوچک شدن دولت را هم میتوان از عوامل تاثیرگذار در کاهش مشارکت دانست.
نظر شما: