کانون خانواده به عنوان پایگاه اصلی افراد نقش بسزایی در رشد و ارتقای جامعه دارا است و مهمترین فصل موفقیت اجتماعی در بُعد اخلاق و تحکیم خانواده، مسأله آموزش و کسب مهارتهای زندگی به شمار میرود. از این رو میتوان با تقویت نهادهای مرتبط با مسایل اجتماعی و گسترش گروههای مردمی به موفقیتهای مهمی دست یافت.
پرورش اجتماعی فرزندان مهمترین کارکرد خانواده
پرورش اجتماعی فرزندان که در پرتو عواطف مثبت والدین به بهترین شکل ممکن صورت میگیرد از مهمترین کارکردهای خانواده است. ارتباط مناسب میان اعضای خانواده، شرط و زمینه اساسی ایفای این کارکرد است. بیتردید، اگر این ارتباط کاهش یابد یا به صورتی خشنود کننده نباشد، کارکردهای خانواده تضعیف خواهد شد. جهانی شدن نه تنها کارکردهای خانواده بلکه اصل و تمامیت آن را به چالش کشیده است. کیفیت روابط در خانوادهها نیز متأثر از فرآیند جهانی شدن، روند نزولی را با سرعت کم و بیش میپیماید. پیشرفتهای شگرف در زمینه فنآوری اطلاعات، روابط انسانها را بیش از پیش تحت تأثیر ابزارهای رسانهای و ارتباطی نظیر اینترنت و شبکههای رادیویی و تلویزیونی قرار داده است. اگر انسجام و وحدت اعضای خانواده را مهمترین مؤلفه کارآمدی خانواده محسوب کنیم، مهمترین آسیب استفاده افراطی از وسایل ارتباطی و اینترنتی، خدشهدار شدن این امر در اثر کاهش روابط و از میان رفتن فرصت گفتمان مناسب است. امروزه اعضای خانواده گاه ساعتها زمان صرف ارتباطات مجازی میکنند و اعتنایی به دیگر اعضای خانواده ندارند. به همین جهت، تعاملهای سنتی به سستی گراییده است و در عین حال افراد در این تعاملها، امکان دسترسی محدود و قدرت انتخاب محدود دارند. همین فضای تعامل عینی و امکان دسترسی محدود باعث میشود، دوستیها، همسایگیها، پیوندها و ارزشهای اخلاقی معنادار باشند. فردگرایی نیز به نوعی روابط خانوادگی را تحث تأثیر قرار داده و رشد فردیت، تعاملهای سنتی در جوامع و به خصوص خانواده را سست و بیرنگ کرده است. در این صورت همبستگیهای انسانی و ارزشی، پیوندهای درون خانوادگی میان زن و مرد، والدین و فرزندان، خواهران و برادران به سستی و اضمحلال منجر خواهد شد.
تمایل فرهنگ خانواده به طرف مصرف گرایی
جامعه جدید جهانی مصرف کنندگانی تولید میکند که خواستههای آنان از نظم پیشین پیروی نمیکند. الگوها و تصاویری که مصرفگرایی، عرضه میکند با ارزشهای خانوادگی و شأن و منزلت انسانی سازگار نیست. همه نهادها و گروههای بشری دارای مراتبی هستند. خانواده نیز از این امر مستثنا نبوده است. برای تحکیم ساختار خانواده، لازم است، جایگاه سنتی والدین را در خانواده استمرار بخشیم. والدین در تربیت و اجتماعی کردن فرزندان، نقش بسیار مهمی دارند و بیشک، بیشترین سرمایهگذاری مادی و عاطفی در خانواده از طرف والدین صورت میگیرد. بیتردید ایفای این مسوولیتها تنها در صورت برخورداری آنان از جایگاه بالاتر در خانواده میسر است. تحکیم باورهای دینی در خانواده تأثیر مهمی در تقویت خانواده و ایفای کارکردهای آن دارد. یکی از مشکلات مهم فرآیند جهانی شدن، بروز بحران هویت در افراد و خانوادههاست. گم کردن جهت و معنای زندگی، افراد را دچار آشفتگی کرده و در مشکلات زندگی فردی و خانوادگی آنان را به استیصال میکشد. باور و پایبندی به این امور دینی و اعتقادی، زندگی را از فضای مادی و دنیوی بیرون آورده و جهت اخروی و معنوی میدهد. ترویج چنین معنویتی در اعضای خانواده به ویژه والدین میتواند خانوادهها را از بسیاری بحرانها نجات بخشد. پیوند والدین با مسایل معنوی در هویتیابی و رفتار فرزندان نیز نقش دارد. استمرار و تحکیم روابط خویشاوندی در حفظ و تقویت خانواده در فرآیند جهانی شدن بسیار مؤثر است.
ضرورت تقویت عنصر گفت وگو در خانواده
در دنیای مدرن امروز، امکان گفت وگو در میان افراد به حداقل رسیده است. افراد در فرایند ماشینی شدن، درون گراتر و کم حرف تر شده اند. تجربه دانشمندان علم رفتار، نشان داده هیچ نهادی جایگاه نهاد خانواده را برای انسان پر نمی کند و فرد در برهه های سخت زندگی، نیازمند همان افرادی می شود که از گفت وگو با آنها دریغ کرده و امروز در شرایط بحرانی هم از گفت وگو عاجز شده و این امر زمینه بروز انواع ناهنجاری های روحی شده است. خانواده در فرایند زندگی اجتماعی، کارکردهای بسیار با اهمیت تر از آن چه تا کنون شنیده و خوانده ایم دارد، بنابراین به نفع اجتماع است تا از این نهادهای کوچک اما مهم به طور مؤثری حمایت کند. در گذشته خانواده ها با توجه به اهمیت این موضوع این همراهی و همنشینی را با مجالس شب نشینیهای فامیلی به وجود می آوردند که امروزه بسیار کمرنگ شده و جایگزین مناسبی برای آن تعریف نشده، بدیهی است با همراهی خانه و خانواده در بستر دانایی و آگاهی به دست آمده به وسیله مدارس، دانشگاه ها و رسانه ها، اعضای این نهاد حیات بخش جامعه در سلامت روح و جسم از لذت در کنار هم بودن بیش از هر امر دیگری بهره مند خواهند شد. فهم اهمیت و لذت در کنار هم بودن و گفت وگوی خانوادگی نیاز به آموزش دارد. آموزشی که پیچیده و پر هزینه نیست، زیرا بنیان های فطری و فکری این آموزش در نهاد خانواده ها وجود دارد. در عین حال می بایست در زندگی اجتماعی، اولویت ها در ذهن افراد دسته بندی شوند و فهم چگونگی اولویت بندی نیز احتیاج به آموزش دارد و این مهم بر عهده اداره کنندگان جامعه است که نهاد خانواده را از تهدیدها دوری کنند.
اصولی که در حفظ بنیانهای خانواده از دیرباز مورد توجه بوده و تقویت آنها موجب سلامت اجتماعی جوامه شده است. احترام متقابل، مشارکت هرچه بیشتر در مسوولیتهای درون خانواده، ارتقای توانمندی ذهنی خانواده و تقویت آن برای رفع نیازهای خود، ضرورت درک بهتر از تغییرات اجتماعی و ارتقای توان خانواده برای همسو شدن با آنها و تعامل میان اعضا برای پیشبرد خواستههای جمعی از جمله اصولی است که با رعایت آنها میتوان در بعد اجتماعی نیز شاهد مهار آفتهای اخلاقی و اجتماعی بود. باید پذیرفت که باتوجه به گستردگی آسیبهای اجتماعی، نمیتوان تنها به تواناییهای خانواده برای راهنمایی و خط دهی به افراد تکیه کرد.
بنابراین در زمان کنونی باید بر تعامل با نهادها و بخش خصوصی در زمینه حمایت خانوادهها تاکید کرد. امروز سازمان های مردم نهاد در بحث آموزش و راهنمایی سبک زندگی در خانواده، قدمهای بسیار خوبی برداشته اند. باید پذیرفت که با توجه به رشد و پیشرفت جنبههای مختلف تکنولوژی در حوزه ارتباطات، دیگر نمیتوان به داشتههای سنتی خانواده برای راهنمایی و تربیت افراد بسنده کرد. بنابراین حمایت از سازمان های مردم نهادها که در راستای آموزشهای سبک زندگی فعالیت میکنند و پشتوانهای برای استحکام نهاد خانواده در جامعه است، امری ضروری به نظر می رسد. خانواده نیازمند توجه و تقویت است و استحقاق گستردهترین حمایت و یاری را دارد اما این حمایتها نباید رنگ و بوی مداخله به خود بگیرد. نباید در قالب حمایت از ارزشهای اخلاقی خانواده، اقدام به تهدید و محدود سازی افراد در اجتماع کرد و یک الگوی مشخص را برای آنها تجویز کرد. مهمترین فصل موفقیت اجتماعی در بُعد اخلاق و تحکیم خانواده در زمان کنونی، مسأله آموزش و کسب مهارتهای زندگی است. از این رو میتوان با تقویت نهادهای مرتبط با مسایل اجتماعی و گسترش گروههای مردمی در آموزش و مهارت سبک زندگی به موفقیتهای چشم گیری دست یافت.