وداع زودهنگام اسدالله عباسی با دولت رئیسی! 
۱۴۰۱/۰۹/۲۳ ۱۳:۲۷ چاپ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه

گیل خبر/ سرویس سیاسی- پس از آن که بهادری جهرمی سخنگوی دولت از ۱۰ تغییر مدیریتی ملی و استانی تا پایان آذر ماه خبر داد، گمانه‌زنی‌ها برای تغییر برخی استانداران و مدیرانی که کارنامه موفقی از خود به جای نگذاشته‌اند، آغاز شد. 

شنیده ها از تغییر استانداران گیلان، خوزستان، سیستان و بلوچستان، اردبیل و آذربایجان غربی حکایت دارد. 

عباسی اگرچه توانست با حضور در ستاد انتخاباتی رئیسی، سهمی در دولت داشته باشد و از 28 مهر 1400 سکاندار استانداری گیلان شد، اما از نگاه منتقدان و از همان ابتدا، با رویکردی منفعلانه و انتصاباتی غیرکارشناسی و همشهری‌گرایانه و بی‌برنامگی برای حل مشکلات استان، فریاد مردم، دلسوزان و فعالان سیاسی و اجتماعی و حتی حامیان دولت سیزدهم را هم در آورد.

در دولتی که با شعار جوانگرایی به روی کار آمد، اسدالله عباسی در سن 60 سالگی به سمت استاندار گیلان منصوب شد تا یکی از مُسن‌ترین استانداران ادوار گیلان لقب گیرد. 

در سویی دیگر اگر برکناری عباسی قطعی شود، یکی از سریع‌ترین تغییرات در راس استانداری گیلان نیز به نام وی ثبت می‌شود. اگر کیهان هاشم‌نیا که البته به دلیل تغییر دولت در سال 92 نتوانست بیش از 13 ماه در این مسند بماند را نادیده بگیریم، اسدالله عباسی پس از گذشت تنها 15 ماه از حضور در استانداری گیلان، مجبور به ترک آن می‌شود تا رکورد کوتاه‌ترین دوره استانداری در 30 سال گذشته گیلان در کارنامه وی ثبت شود. البته که عباسی به این حضورهای کوتاه‌مدت در قدرت عادت دارد! او در واپسین روزهای ریاست جمهوری احمدی‌نژاد توانست تنها 3 ماه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی باشد. 

عباسی که با پایین‌ترین سطح محبوبیت به استانداری گیلان رسید، به‌گونه‌ای که پس از سه دوره حضور در مجلس، در آخرین تلاش برای حضور دوباره در قوه مقننه، با کاهش چشمگیر و نصف شدن آرای خود نسبت به دوره قبل مواجه شد تا انتخابات را به یک روحانیِ جوانِ فاقد هیچ تجربه اجرایی ببازد، نتوانست در مسند استانداری هم، قدمی مثبت برای حل مشکلات مردم و استان بردارد. او برای مثال به جای گره‌گشایی از مشکلات عدیده کشاورزان استان، با اقداماتی تبلیغاتی همچون صرف صبحانه با یک کشاورز در برابر دوربین‌ها، سعی در جلب نظر افکار عمومی داشت که آن هم با شکست مواجه شد. 

اگر بخواهیم نگاهی به عملکرد نماینده سابق رودسر و املش در مسند استانداری گیلان داشته باشیم، به واقع باید با ذره‌بین به دنبال اقدامات مثبت و تاثیر‌گذار وی باشیم. در حقیقت یک رخوت و بی عملی مشهودی در سطح استان دیده می‌شود که به نظر از بی‌انگیزگی و بی‌برنامگی نماینده عالی دولت در استان گیلان نشأت گرفته است. 

در حوادث و اعتراضات اخیر نیز که گیلان به یکی از نقاط اصلی اعتراضات بدل شد، نمی‌توان نقش آقای استاندار را در ناامیدی مردم به آینده و خشم آنان نسبت به وضعیت موجود نادیده گرفت. آن چنان که پیداست، عباسی در بحران اخیر به عنوان رئیس شورای تامین استان نتوانست مدیریت مناسبی از خود نشان دهد و گامی در جهت آرام‌سازی فضا بردارد و این ناتوانی، فشار و مسئولیت را بر نهادهای دیگر وارد کرد و حتی دیده شد که برخی از منصوبان وی با برخی اظهارنظرات و رفتارها، بر آتش خشم مردم دمیدند. 

عباسی که شاید علاقه داشت پا جای پای همشهری خود، روح الله قهرمانی چابک، استاندار فقید گیلان بگذارد و به محبوبیت و مقبولیت وی در میان جامعه دست یابد، اما از نگاه مردم گیلان، او هیچ‌گاه نتوانست حتی به نزدیکی محبوبیت و جایگاه مرحوم قهرمانی برسد.  

قهرمانی همیشه با مردم و در میان مردم بود اما فاصله معنادار عباسی با بدنه جامعه تا جایی پیش رفت که استاندار گیلان عافیت‌طلبی پیشه کرد و در روز دانشجو ترجیح داد تا به جای حضور در «دانشگاه گیلان» و مواجهه با دانشجویان و انجمن‌های دانشجویی بزرگترین دانشگاه استان، در دانشگاه «پیام نور» که به واسطه آموزش از راه دور، دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی کمتر و کم‌حاشیه‌تری دارد، حاضر شود تا حتی احتمال ایجاد کوچک‌ترین چالشی برای وی وجود نداشته باشد.  

آینده عباسی در سپهر سیاسی کشور مشخص نیست اما او نشان داده که برای حضور در قدرت، تعامل با تمام جریانات سیاسی را بلد است. عباسی در دولت احمدی‌نژاد به وزارت رسید، در مجلس دهم با نزدیک شدن به علی لاریجانی، سخنگویی هیات رئیسه را بدست آورد و در گام آخر پس از جدی شدن زمزمه‌های ردصلاحیت لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، با چرخش به سمت ابراهیم رئیسی، عضو ستاد مرکزی انتخاباتی وی شد تا در نهایت بتواند سهمی از دولت انقلابی داشته باشد.

باید دید که اسدالله عباسی بار دیگر خواهد توانست در دولتی که نشان داده است حلقه بسته مدیران اعتقاد عجیبی دارد، پست دیگری به‌دست آورد یا آن‌گونه که از گوشه و کنار شنیده ‌می‌شود، خود را برای انتخابات آتی مجلس آماده خواهد کرد. انتخاباتی که با توجه به عملکرد ناامیدکننده در زمان تصدی استانداری گیلان، شاید نتوان شانس چندانی برای وی متصور شد و احتمال شکستی دوباره در برابر کاندیدایی نورسیده، دور از ذهن نیست.

حال باید منتظر ماند و دید که در نهایت چه زمانی رئیسی حکم به خروج عباسی از استانداری گیلان خواهد داد و آیا گیلان خواهد توانست با برخورداری از استانداری مقتدر، متخصص و بابرنامه، روزهای بهتری تجربه کند؟