دغدغه های فرهنگی(44)؛افشین جعفری خواه
۱۴۰۱/۰۶/۲۰ ۰۸:۳۱ چاپ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه

گیل خبر/ در پی فراخوان پایگاه خبری تحلیلی گیل خبر به منظور طرح مباحث حرفه‌ای و بیان چالش‌ها و مشکلات حوزه فرهنگ و هنر و همچنین ایجاد گفتمان توسعه فرهنگی توسط متخصصین امر در استان گیلان، از این پس ذیل عنوان "دغدغه‌های فرهنگی" شاهد مقالات، نقطه نظرات، نقدها و یادداشت های هنرمندان و فعالان فرهنگی خواهیم بود.

در چهل و چهارمین شماره از سلسله مطالب "دغدغه‌های فرهنگی" یادداشت افشین جعفری خواه مدرس بازیگر و کارگردان تئاتر را میخوانیم:

برتولت برشت یکی از شناخته شده ترین نمایشنامه نویسان جهان در ایران بود, حتی کسانی که تخصصی در هنر تئاتر نداشتند آثارش را خوانده بودند, مخصوصا جریان های چپی و توده ای ها در قبل از انقلاب, به همین دلیل برشت را یکی از درام نویسان مشهور سیاسی می دانستند, البته برشت یک کمونیست, سوسیالیست و مارکسیست دو آتشه بود که مدام توسط رایش سوم تهدید به مرگ می شد و نهایتا از آلمان فرار کرد.

اما آنچه در ایران کمتر درباره برشت گفته شده و شناخت وجود دارد این است که برشت فیلسوفی در تئاتر بود او یکی از پر کارترین نمایشنامه نویسان و کارگردانان تئاتر جهان بود که تئاتر را ابزار و هنری برای اندیشیدن می دانست و سوال هایی همانند یک فیلسوف را توسط تئاتر به استادی طرح می کرد.

برشت تا آنجا پیش رفت که برای اندیشیدن و فلسفی بودن تئاتر, سبک اجرایی را ایجاد کرد که البته در خیلی از کشورها به صورت سنتی رایج بود اما برشت آن را وسیله تفکر و خردورزی در تئاتر قرار داد .

فاصله گذاری یا بیگانه سازی که روشی از اجرای تئاتر بود که ضمن سرگرمی و خوش بودن تلاش داشت تماشاگر را به پرسش وادارد و نه هیجان. حتی او در دراماتیک ترین صحنه های درام هایش همانند "ننه دلاور" که همسرش هلنا وایگل بهترین بازیگری بود که سبک برشت را می فهمید, مرگ فرزند را هم نمی خواست که باعث هیجان و بروز احساسات شود.

برشت معتقد بود که باید با طرح سوال هایی به روش های مختلف جهان را آگاه کرد و تئاتر هنری است که می تواند هم سرگرم کند و مصایب زندگی را آسان تر نماید و هم آگاهی خردمندانه ایجاد کند.

برشت نمایشنامه بسیار ساده و روایتی دارد که اساسا دراماتیک نیست به نام " آن که گفت آری,آن که گفت نه" در این نمایشنامه نسبتا کوتاه پسر بچه ای مجبور می شود که بله بگوید چون بر اساس سنت و خواست جمع عمل کند که این بله منجر به مرگ او می شود و باز در روایت دوم مجبور می شود نه بگوید و از مرگ رها شود و رویه رایج را زیر پا بگذارد.

در هر دو این پاسخ ها برشت باور دارد که برای آری گفتن و تسلیم اکثریت شدن و سنت ها و خواست های رایج را احترام کردن هم باید تفکر کرد و باید سوال داشت و شک کرد تا به پاسخ رسید, از سوی دیگر برای نه گفتن و طغیان کردن و زیر پا گذاشتن سنت ها و به اصطلاح ساختار شکن بودن هم باید تفکر کرد و دلیل داشت و خردمندانه تصمیم گرفت.

برشت با طرح تمثیل بله و خیر در سرنوشت و زندگی یک کودک می خواست تماشاگران را بر آن دارد که کودک که می تواند نماد آینده باشد نباید بی دلیل و کورکورانه بمیرد چون همیشه چنین تصمیمی از قدیم وجود داشت او معتقد است که زمان و زمانه مدام در حال تغییر است و باز او معتقد است که اگر کودک و یا آینده باید زنده بماند بدون دلیل و اندیشه هم کارساز نیست.

انسان باید برای بله و خیر گفتن, موافق و مخالف بودن, دلیل داشته باشد و تفکر کند و خردمند باشد. موافق بودن و نبودن بر اساس رویه های رایج و یا خواست های گروهی و حزبی اساسا مورد نظر برشت نبود. او معتقد بود اگر تماشاگر بر اثر هیجان و احساسات گرایش به سمتی پیدا کند داوم ندارد و ممکن است خیلی زود نظرش تغییر کند, اما اگر با طرح سوال هایی و رسیدن به پاسخ هایی و اندیشه و تفکر به تصمیمی برسد پایداری خواهد داشت. در نتیجه همواره تلاش می کرد در آثارش تماشاگر را به سمت پایداری سوق دهد که مارکسیسم و یا کمونیسم و سوسیالیسم, آگاهانه و خردمندانه چیز خوبی است.

البته برشت در نمایشنامه زندگی گالیله بسیار هنرمندانه این تفکر خودش را به نقد کشید و خیلی از دیدگاه های سیاسی اش را زیر پا گذاشت. برای همین است که برشت فیلسوفی در تئاتر بیشتر از برشت کمونیست و مخالف رایش سوم و نازیسم هنوز در جهان اعتبار دارد.

او در همین نمایشنامه آموزشی معتقد بود که نباید سرگردان, شتاب زده و هیجانی تصمیم گرفت به ویژه در تصمیماتی که به مرگ و زندگی بستگی دارد. به ویژه تصمیماتی که می تواند آینده یک جامعه را دگرگون کند. از این روست که برشت را فیلسوفی در تئاتر می دانند که چگونه اندیشیدن و چگونه زندگی کردن و چگونه معنا دادن به کلمات و رفتارها و رسوم را زیر سوال می برد و تا به چیزی شک نمی کرد نمی توانست به باور برسد.

سرگردانی در تصمیم گرفتن و نادانی و موافق یا مخالف بودن با چیزی, نیاز به دلیل دارد نه برای دیگران ابتدا برای خود هر فرد. اما برشت با عقل و منطق می خواهد بگوید شکل سومی وجود ندارد یا باید بله گفت و یا نه و این هم حتی اگر خواسته احساسات ما نباشد مهم نیست مهم این است که ما عقلا و در زمان مربوطه تصمیم درستی بگیریم که با خرد نسبت داشته باشد حتی اگر تشویق نشویم و تنبیه هم بشویم.

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code