خبر برگزاری کنگره بین المللی یکصد و یکمین سالگرد شهادت میرزا کوچک خان جنگلی چندی پیش در رسانه ها انعکاس یافت و در اواخر فروردین امسال اعضای کنگره طی احکامی از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شدند.
آقای عباسی استاندار گیلان رئیس ستاد، مدیر کل فرهنگ و ارشاد گیلان به عنوان دبیر و امامجمعه، معاون استاندار، شهردار رشت، فرمانده سپاه قدس، مدیران کل صدا و سیما، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد شهید، دانشگاه گیلان، برنامه و بودجه به عنوان روسای کمیتههای ۱۳ گانه معرفی شدند. احکام صادره برای مدیران فرهنگی، سیاسی و نظامی نشان از اهمیت برگزاری این کنگره دارد.
انتخاب استاندار نیز به عنوان رییس کنگره یعنی از تمام ظرفیت های استان برای برگزاری این کنگره بینالمللی بتوان بهره بهتر برد.
انتخاب مدیران تراز اول برای اعضای کنگره در قدم اولیه و به صورت نمادین اقدام خوبی است ولی تجربه نشان داده است مدیران وقت کافی برای برگزاری جلسات و پیگیری امور مربوطه را ندارند. برگزاری چنین کنگرهای با ایجاد بدنه کارشناسی و متخصص و زیر نظر مدیران کل و روسای سازمانهاست که سبب میشود کارها به نحو احسن پیش برود.
آقای استاندار
میرزا کوچک که از او به عنوان سردار مظلوم یاد میشود کسی است که همزمان مقابل روسیه تزاری، انگلیس، کمونیستها و حکومت مرکزی تهران قرار گرفت. کسی که بسیاری از دوستان نزدیکش او را تنها گذاشتند یا به او خیانت کردند و یا تسلیم شدند و در آخر عمر به امید یافتن نفرات جدید راهی کوههای خلخال شد و سرما وطوفان او را از پا درآورد و سر از تنش جدا شد.
شاید ایستادگی همزمان او در مقابل دشمنان خارجی و داخلی باعث شده است که مقام معظم رهبری فرمودند - ایشان بک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی، جمهوری اسلامی را در رشت وهمان محدوده خاص خودش بوجود آورد.
آقای استاندار
بعد از گذشت یک ماه از انتصاب مدیران برای کنگره خبرهای خوبی به گوش نمیرسد. با توجه به کمبود وقت خبری از راه اندازی کمیتههای اجرایی و تخصصی یا حتی برنامهریزی مدونی نسبت به این امر شنیده نمیشود و اگر هم وجود دارد بازتاب رسانهای ندارد. اینکه بشنویم قرار است پنجاه کتاب در این زمینه منتشر شود موجب نگرانی است مگر میشود طی همین چند ماه کتاب سفارش داده شود و کارهای پژوهشی، تطبیقی، فنی و هنری با این وقت کم با کیفیت مطلوب به سرانجام برسد.
این تسامح و تساهل از آن طرف بام افتادن است.
آقای استاندار
در اولین اقدام عملی خبر انتصاب دبیر طراحی نشان کنگره توسط مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان بازتاب رسانهای یافت. در این اولین اقدام عملی، عدم برنامه ریزی، عدم انعکاس خبر از مراجع مربوطه، عدم انتخاب دبیر تخصصی، عدم اعلام اسامی داوران و دست اندرکاران طراحی نشان و انجام این کار توسط مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، همه نشانههایی هستند که نشان میدهد هنوز برنامهریزی مدون و یا حداقل برنامه طبق احکام صادر شده صورت نمی گیرد.
طراحی نشان و انتصاب دبیر و داور و طراحی پوستر و کلیه امور هنری این کنگره طبق احکام صادر شده باید زیر نظر دبیر کمیته هنری، رئیس حوزه هنری گیلان، قرار گیرد. ولی این کار توسط مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام گرفته است. انعکاس خبر میبایست توسط صدا و سیما یعنی دبیر کمیته اطلاع رسانی و رسانه انجام میگرفت ولی به نظر میرسد این خبر توسط روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان رسانهای شده است.
انتخاب دبیر با رشته غیر مرتبط و یا حتی نداشتن تحصیلات دانشگاهی، اعلام نکردن داوران و کادر اجرایی مربوطه نشان از عدم برنامهریزی دارد اعلام اسامی داوران رویدادهای هنری نشان از اعتبار آن رویداد دارد.
آقای استاندار
انجام کار فرهنگی، هنری ظرافتهای خاص و تخصصی خودش را دارد که باید توسط اهلش انجام شود وگرنه جامعه فرهنگی هنری کارهای دستوری و سرهمبندی شده را برنمیتابد، مخصوصا وقتی موضوع، شخصیتی ملی و بومی چون میرزا باشد.
عموم مردم نیز با این کارها ارتباط برقرار نمیکنند. یادتان هست در دهه شصت وقتی سریال کوچک جنگلی توسط بهروز افخمی ساخته شده بود ترانه گیلکی اول سریال توسط تورج زاهدی که بومی گیلان نبود خوانده شده بود که با فشار افکار عمومی مواجه شد که خواننده لهجه گیلکی ندارد و مجبور شدند بعد از چند هفته خواننده را عوض کنند و به جای آن آوای دلنشین استاد ناصر مسعودی جایگزین شد و ترانه تیتراژ سریال به اثری ماندگار در اذهان عمومی تبدیل شد.
آقای استاندار
چند سال پیش تندیس میرزا توسط مدیران شهری ساخته و در میدان شهرداری نصب شد. در یک حرکت خلاقانه اسب میرزا را از او گرفتند و میرزا را سوار مادیانی کردند تا سالهای متمادی میرزا متعجب از این کار، سوار بر مادیان از آن بالا همشهریان خود را نظاره کند. میرزایی که خود اولین شهردار این شهر میرزا خلیل رفیع را منصوب کرده بود. میرزایی که تنها و بیکس در زمان حیات خود با او اینگونه برخورد کردند در زمان ممات نیز در اولین اقدام اسب او را گرفتند.
آقای استاندار
برای این آخرین حکم انتصابی خودتان به عنوان رئیس کنگره یکصد و یکمین کنگره میرزا کوچک جنگلی وقت کافی بگذارید، اگر وقت ندارید یک نماینده تامالاختیار کاربلد برای این کار انتخاب کنید تا در غیاب شما این کشتی را به درستی هدایت کند.
آقای استاندار
اهالی فرهنگی هنر زیادی همچون آقایان پوراحمد جکتاجی، هوشنگ عباسی، دکتر ناصر عظیمی، دکتر عباس پناهی، دکتر هومن یوسفدهی، استاد ناصر مسعودی بدون هیچ چشم داشتی سالها در این زمینه کار پژوهشی کردند و خالصانه و متواضعانه رنج و مشقت زیادی کشیدند آنها کسانی نیستند که به دنبال شما و مدیران شما بیایند و یا حتی انگیزه داشته باشند تا پشت در مدیران کل شما به انتظار بنشینند یا به آنها مراجعه کنند بلکه مدیران کمیتههای انتخاب شده باید متواضعانه به سراغ اینها بروند و از آنها تقاضای مساعدت و یاری کنند.
اگر میخواهید این کنگره کاری ماندگار و درخور نام و نشان میرزا برگزار شود زودتر این کار را شروع کنید. انجام کار فرهنگی هنری را آسان نگیرید وگرنه از آن طرف بام افتادن اتفاق میافتد. کاری نکنید بعد از برگزاری کنگره بگوییم که اگر برگزار نمیشد بهتر بود،
چون در این کشور اگر کاری انجام نشود اتفاقی نمیافتد، ولی اگر این کار به صورت ضعیف و سرهم بندی شده اجرا شود بعد از اتمام کنگره بسیاری از مدیران انتصابی مثل خواننده سریال میرزا کوچک جنگلی میبایست عوض شوند.
باقی بقایتان
نظر شما: