گیل خبر/ مصطفی بلورچی

تئاتر هنر عزیزی است، هنرمند برای قصه‌اش گوش نیوشا و چشم مشتاق می‌خواهد، و مخاطب از دیدن اینکه او سرتاپا غرق قصه‌اش شده و بی‌هیچ واسطه و حجابی برایش روایت می‌کند، سر شوق می‌آید.

هفتم فروردین هرسال روز جهانی تئاتر است، روزی که برای بعضی‌ها عزیزتر است، برای آن‌هایی که دوست دارند میان مردم بایستند و با تمام وجود قصه‌ای را روایت کنند. رشتی‌ها هم جزو آن بعضی‌ها هستند. نه فقط به خاطر اینکه از صد و ده سال پیش تئاتر در شهرشان خانه کرده، بلکه به خاطر اینکه پیش از این حرف‌ها هم نمایش بخشی از حیات اجتماعی‌شان بود. کیست که «عروس گلی» را نشناسد؟ شعری به یادگار از نمایشی به وسعت یک آبادی. بهانه‌ای برای دور هم جمع شدن، قصه گفتن و آواز خواندن. فرهنگ نمایش جمعی در گیلان، فرهنگ فراموش‌شده‌ای است که ما امروز با تماشای تصاویر قدیمی حسرتش را می‌خوریم. چرا که در ما وجود دارد، فقط فراموشش کرده‌ایم.

شاید همه‌چیز از یک روز شروع شده باشد! بیش از صد سال پیش، روزی یک گروه از قفقاز تصمیم گرفتند به رشت بیایند و نمایش اجرا کنند. مردم رشت که خودشان آیین‌های نمایشی سنتی و آیینی داشتند، برای اولین بار با نمایشی مواجه شدند که به جای جشن و عزاداری، بی‌هیچ بهانه‌ای روی صحنه اجرا می‌شد. حتی بعضی‌هایشان نقش‌های فرعی را بازی کردند، چون خارجی‌ها فقط بازیگران اصلی‌شان را آورده بودند. مردم رشت با هنر تئاتر خیلی زود آشنا شدند و دیگر منتظر گروه‌های خارجی نماندند. در سال ۱۲۸۹ گروهی به اسم «مجمع امید ترقی» تأسیس شد و پس از آن تا سال ۱۳۰۳ ده گروه فرهنگی و هنری دیگر برای اجرای تئاتر به وجود آمدند.

برخی خیلی زود کارشان به پایان رسید و برخی دوام آوردند و با ستاره‌های درخشانی که در نویسندگی، ترجمه، کارگردانی و بازیگری داشتند، ده‌ها نمایش را در رشت به روی صحنه بردند. بنیان‌گذاران تئاتر در رشت، جزو اهالی سرشناس شهر بودند. یکی پیشکار مالیه، یکی سرپرست نوغان، چندتایی معلم و مدیر مدرسه و یکی شهردار بود. تئاتر در رشت فقط یک اجرای هنری نبود، تا سال ۱۳۰۵ اغلب تئاترها واسطه‌ای بودند برای فعالیت‌های فرهنگی و پیش‌برد امور خیریه در شهر. مثل تئاتری که مرحوم جهانگیر سرتیپ‌پور به روی صحنه برد تا بتواند برای تأسیس بیمارستان پورسینا کمک مالی جمع کند.

در دهۀ آخر قرن پیش و دهۀ اول قرن حاضر، تب تئاتر در رشت داغ بود. نخستین نمایش رشت توسط ارامنه در انبار باغ حکیم فانوس برگزار شد. پس از آن سالن آلوش‌بیک، سالن مدرسۀ آوادیس و سالن دبیرستان شاهپور هم به محل برگزاری تئاترهای پی‌درپی در رشت بدل شد و هنرمندان رشت را به این فکر انداخت که سالنی مخصوص به تئاتر بسازند. همین شد که در سال ۱۳۲۴ خانم سرتیپ‌پور بخشی از حیاط خانه‌شان را در اختیار کسانی قرار داد که برای ساخت تماشاخانۀ گیلان همت کردند. تماشاخانۀ گیلان عمر درازی نداشت، ولی عشق به تماشا در گیلان با وجود همۀ فراز و نشیب‌های اجتماعی و سیاسی تا امروز برجای مانده است.