دغدغه های فرهنگی(27)؛افشین جعفری خواه
۱۴۰۰/۱۲/۲۲ ۱۰:۲۶ چاپ

گیل خبر/ در پی فراخوان پایگاه خبری تحلیلی گیل خبر به منظور طرح مباحث حرفه‌ای و بیان چالش‌ها و مشکلات حوزه فرهنگ و هنر و همچنین ایجاد گفتمان توسعه فرهنگی توسط متخصصین امر در استان گیلان، از این پس ذیل عنوان "دغدغه‌های فرهنگی" شاهد مقالات، نقطه نظرات، نقدها و یادداشت های هنرمندان و فعالان فرهنگی خواهیم بود.

در بیست و هفتمین شماره از سلسله مطالب "دغدغه‌های فرهنگی" یادداشت افشین جعفری خواه،مدرس بازیگر و کارگردان تئاتر را میخوانیم:

برتولت برشت نمایشنامه نویس و متفکری در تاتر آلمان, مجموعه نمایشنامه هایی دارد به نام "ترس و نکبت رایش سوم" که یکی از متن هایش "صلیب گچی " است, جنگ جهانی است و مردم در اجتماعات اعتراض می کنند و گاهی فحش می دهند عده ای از نازی ها در بین مردم هستند که به مباحث دامن می زنند و ... در نهایت آن لباس شخصی ها با ظرافت خاصی پشت افراد معترض و جدی را صلیب گچی می کشند و اس اس های نازی بلافاصله آنها را دستگیر می کنند, سال 69 در رشت به کارگردانی امیر ثابت در این نمایشنامه ماهها تمرین کردیم و هرگز اجازه اجرا نگرفت.

عجیب است که امروز روسیه خیلی اصرار دارد که روش های جنگ دوم جهانی را بومی سازی کرده و پیاده کند , Z حرفی که با رنگ سفید بر روی ادوات و ماشین های نظامی و حتی اهداف نوشته می شود, در عصری که جنگ نرم و جنگ سایبری کارساز تر است, اما پوتین گذشته را دارد تکرار می کند.گذشته ای که هنوز آلمان ها از یادآوری آن شرمنده اند, گذشته ای که بعد از پایان جنگ جهانی دوم نزدیک به چهار دهه جهان در بهت و سکوت بود و جنگ سرد بین دو قطب حکم می کرد.

سوی دیگر این جنگ که به جهت بازیگر بودن و از خانواده هنرهای نمایشی و دراماتیک بودن بسیاری از رفتارها و کردارهایش برای من نوعی تداعی هم ذات پنداری را دارد, یعنی سعی می کند از درام و تاتر و هنر چنان بهره ببرد که حتی برنده تر و تیز تر از سلاح جنگی عمل میکند. زلونسکی، وقتی با دیالوگ معروف هملت شروع کرد و با نمایندگان مجلس بریتانیا از راه دور و در فضای مجازی گفتگو کرد برخی از نمایندگان مرد حتی می گریستند, اوبا شکسپیر شروع کرد گفت از بودن یا نبودن ما بودن را انتخاب کردیم و منظور از ما اوکراین است مردم می خواهند که باشند و بمانند.

او از جهان کمک خواست انتقاد کرد از اروپا و آمریکا که چرا اوکراین را تنها گذاشتند اما گدایی نکرد,او از روش های کاملا هوشمندانه و تازه دارد در جنگ بهره می برد.او یک سیاست مدار کلاسیک و حزبی نیست که توجه خود را به منافع گروهی و جناحی معطوف دارد او از بطن مردم برخاسته و همچون آنان دارد زندگی می کند و می جنگد و حتی کشور و حمله به کشورش را دارد مدیریت می کند.

در جنگ هم می شود زیبایی دید, مردمی که بی رحمانه آواره شدند و مجبور به ترک زندگی و خاک خویش شدند مردمی که تا همین دو هفته گذشته کار داشتند و موقعیت اجتماعی داشتند ناگهان زیر پایشان خالی شد , چرا؟؟؟؟ واقعا چرا؟؟؟؟ چون می خواهند آن گونه که دوست دارند زندگی کنند, چون می خواهند یک جامعه متمدن داشته باشند, چون نمی خواهند تحت سلطه باشند, مردم اوکراین دارند تاوان جهان را می دهند بی آنکه اروپا , آمریکا و بریتانیا به قدر تعهد و مسئولیت پذیری این مردم ظاهر شده باشند. در تمامی این جنگ نابرابر و پر از نفرت هیچ اوکراینی پرچم روسیه را به آتش نکشید.

من نگاه کاملا متفاوت دارم به این جنگ ,امکان ندارد روسیه بتواند پیروز این جنگ باشد حتی اگر تمام اوکراین را اشغال کند چون پیروزی زمانی است که مردم آن کشور استقبال کنند از اشغال گران.هفتاد سال تحت سلطه شوروی بودن برای اوکراین چنان منزجر کننده است که نمی خواهند تکرار آن روزگار را دوباره داشته باشند حداقل برای نسل های جدید زندگی بهتری می خواهند پس حمله ناگهانی روسیه را دوام آوردند و حالا دست به ضد حمله ای زدند که روسیه تصورش را هم نمی کرد,روسیه علاوه بر حاکمیت سیاسی, شهرها و مراکز و ساختمان ها و زیر ساخت های اوکراین را با Z بازی نشان کرده که یک به یک و در فرصت مقتضی سراغشان برود,بافت شهری اوکراین عمدتا تحت تاثیر معماری روسیه و به ویژه دوران شوروی است, و حالا روسیه با دستان خودش دارد یادگارهایش را بمباران میکند فردای اوکراین توسط غربی ها ساخته خواهد شد که دیگر نه از تاک نشان می ماند و نه از تاک نشان.

این جنگ هیچ دستاوردی برای روسیه نخواهد داشت حتی اگر نامش را عملیات ویژه بنامیم و چقدر گستاخانه که نماینده روسیه در ایران به خبرنگاران می گوید شما نباید عنوان جنگ را در گزارش ها به کار بگیرید بلکه باید بگویید عملیات ویژه.شاید Z بازی همان عملیات ویژه است نشان کردن, و سپس بمباران کردن و یا نابود کردن همان نشانه.

هیچ جنگی در دنیا برای ابد ادامه نداشت آمریکا بعد از بیست سال مجبور به ترک افغانستان شد, در جنگ ویتنام مجبور شد که آن کشور را ترک کند, پس پوتین هم برنده این بازی نخواهد بود چون دارد شتاب زده و پر اشتباه بازی نمی کند و گاه قواعد بازی ها را رعایت نمی کند نمی شود سر میز شطرنج ناگهان شمشیر بازی و یا تیر اندازی کنی و بگویی شطرنج را برنده شدم.زلونسکی این را خوب فهمیده که چطور پوتین را عصبانی تر کند و در نتیجه اشتباه بیشتر خواهد شد.

او از خانواده دراماتیک است و می داند چگونه با دیالوگ فاجعه بسازد , زخمی که دیالوگ های زلونسکی ایجاد می کند مانند حرفهای یاگو در نمایشنامه اتللو شکسپیر است که یک سردار جنگی مانند اتللو را تنها با حرف زمین گیر می کند و او را وا می دارد که بر خلاف خواسته اش تراژدی بزرگی را رقم بزند.پوتین تنها کاری که باید بکند, اصلا گوش به زلونسکی ندهد و حتی هرگز سر میز مذاکره با او ننشیند که در آن صورت بیشتر به ضعف خود و قدرت فضا سازی و مدیریت صحنه توسط زلونسکی پی خواهد برد.شاید بهتر باشد که از همین فردا Z بازی را پایان بدهد چون وقتی اقتصاد کشوری فروپاشید بین سیاست مداران تفرقه ایجاد می شود,انسان موجود پیچیده و عجیبی است امروز تمکین و اطاعت قدرت می کند فردا که قدرت رو به زوال و کاستی باشد ممکن است انتقام هم بگیرد. اگرچه برای مردم اوکراین بسیار رنجور هستم اما شاهد یکی از دراماتیک ترین درام های واقعی جهان هستم که ممکن است قهرمان و ضد قهرمان با هم صحنه را ترک کنند اما صحنه می ماند و جوانان و مردم عاشق وطن,آنان اوکراین را از نو و با عشق می سازند تا به دنیا بگویند امروز دیگر جنگ آن هم با روش های کهنه کارکرد خودش را ازدست داده حتی اگه میلیون ها آواره بر جای گذاشته باشد.

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code