در حاشیه تاکسی سواری اسدالله عباسی؛
۱۴۰۰/۱۰/۰۴ ۱۷:۱۹ چاپ

گیل خبر/ رضا حقی

به نظر میرسد، خبر استفاده از تاکسی جهت رفتن به محل کار استاندار گیلان، آقای دکتر اسدالله عباسی در رسانه‌ها بازتاب منفی مردم را به دنبال داشته است. در نظراتی که مردم با دیدن این خبر به وسیله کامنت ها اعلام می کنند می توان به بازخورد منفی این نوع اطلاع رسانی پی برد.
با نگاهی به عملکرد قهرمانان ملی مذهبی کشورمان پی می بریم، نگاه خداوند سبحان به بندگان خودش چگونه است. شهید حججی برای اینکه دیده نشود، در اصفهان به هیئتی می‌رود می گوید می‌خواهد در هیئت کاری انجام دهد تا دیده نشود  به او می گویند  برای مردم چای ببر می گوید  من چای میریزم و استکان ها را می شورم ولی یک نفر دیگر برای مردم چای ببرد  نمی خواهد دیده شود، چون خودش نمی‌خواهد دیده شود خدا کاری میکند تا بین شهیدان شاخص شود. کسی که حاضر نبود در مسجدی در یک شهر دیده شود حالا در یک کشور دیده می‌شود و مردم یک کشور به احترام او ساعت ها در خیابانها می مانند تا او را بدرقه و با او خداحافظی کنند.
شهید سلیمانی یک عمر سعی کرد در خفا کارهایش را پیش ببرد، همزمان در چند کشور حضور داشت ولی ما چقدر از او فیلم و عکس دیده ایم؟ تمام سعی خود را می کرد که دیده نشود، ولی خداوند کاری کرد که یک جهان با احترام از او یاد کنند. در پانصد سال گذشته فردی نظامی با محبوبیت مردمی، مثل او سراغ داریم؟ که چندین کشور در عزایش به سوگ بشینند. حرفی که مقام معظم رهبری در مورد این بندگان خالص خدا میگوید این است که اخلاص این شهیدان باعث عظمت و بزرگی آنان شده است.
اخلاص در عمل است که مردم را به باور می رساند.
آقای استاندار؛
اینکه بخشنامه کنید تا وقت نماز، جلسه تشکیل نشود، باز خورد نمی گیرید، با بخشنامه، کارکنان نماز نمی خوانند. میتوانید موقع اذان، سر زده به معنی واقعی کلمه نه با همراهان دوربین به دست و اعلام قبلی، به نمازخانه های فرمانداری های تابعه و ادارات مختلف سطح استان بروید، ببینید در چند نمازخانه، افراد حاضر از انگشتان دو دست شما بیشتر هستند.

آقای استاندار؛
این که سوار تاکسی شوید و همکاران شما این کار را رسانه ای کنند، روش درستی برای نشان دادن انجام کار نیست، مردم، این کارها را دوست ندارند و با این کارها ارتباط بر قرار نمی کنند. شهردار سابق رشت با عینک آفتابی در تاکسی کتاب می خواند، یا به انتقال خون می رفت و موقع خون دادن عکس می‌گذاشت و سوژه خاص رسانه‌های کشور می شد! باجستجوی اولیه در اینترنت متوجه می شویم چه یادگارها یی از او باقی مانده است.
آقای استاندار ؛
دوتا اسم بزرگ دارید، اسدالله، لقب حمزه عموی پیامبر و حضرت علی است. بعد از شهادت امام علی، مردم فهمیدند کسی که شبانه و به طور ناشناس نان و غذا به یتیمان و بی بضاعتان می‌رساند، علی بود. بعد از شهادت حضرت در سر نماز خیلی ها پرسیدند، مگر علی نماز هم می خوانده است؟ علی به اصحاب نزدیک پیامبر طلحه وزبیر که به سیف الاسلام معروف بودند، از بیت المال سهم بیشتری نداد. علی به همسر پیامبر عایشه، سهمی از قدرت نداد، علی در دستان برادر خود عقیل که سهمی از بیت المال خواسته بود زغال گداخته گذاشت. علی ، اسدالله فقط با گفتار کار نکرد با عمل خود دلها را به دست آورد، با عملکرد او مردم به سراغش رفتند و خواهش کردند که خلافت را قبول کند.
اقای استاندار؛
نام خانوادگی شما عباسی است، حضرت عباس، نهایت ادب است، نهایت برادری است، نهایت ایثار است، نهایت سعی در دیده نشدن است، نهایت فضیلت است، آنقدر بزرگ است که ما بعد از ۱۴۰۰ سال عزای او را مقدم بر عزای بزرگترین سفینه نجات بشری، امام حسین میگیریم. تاسوعا مقدم بر عاشورا برگزار می‌شود، تاسوعا مسیر آماده‌سازی برای عاشوراست.
حضرت عباس القاب دیگری مثل، عبد صالح، مستجار یعنی پشت و پناه، فادی یعنی فداکار، موثر یعنی ایثارگر، طیار، اکبر ، ساعی یعنی تلاشگر، صدیق یعنی راست گفتار و درست کردار، صابر، مجاهد، حامی، ناصر، و.... نیز دارد.
او این قدر بزرگ است که در فرهنگ ما نهایت قسم دادن ما این است که میگوییم حضرت عباسی این کار را بکن.
اقای استاندار؛
به مشاوران خود بگویید با این کارها استاندار، دیده نمی شود. در دنیای مجازی مردم راحت به همه چیز دسترسی دارند. مثال بارز سوژه هفته های اخیر بازنشرمردمی، کمک یک پلیس به بچه‌های کاری بود که داشتند کارتن های مقوایی را از سطح شهر جمع می کردند، یا سربازی که به کمک زن تنهایی آمد و از او در مقابل دزد کیفش دفاع کرد.
مردم می بینند و خودشان اگر باور کردند خودشان نقش رسانه ها رابه عهده می گیرند، به مشاوران و نیروهای تحت امر بفرمایید آنها کاری جهت دیده شدن شما انجام ندهند، با این کارها اعتماد مردم خدشه‌دار می‌شود، و کار تبلیغی که انجام نمی‌گیرد که هیچ، ضد تبلیغ هم می‌شود.