یکی دیگر از معضلات بزرگ شورای پنجم عطش برخی اعضای آن برای شهردار شدن بود. در واقع این گونه تلقی شده بود که مسیر تصدی پست شهرداری از روی صندلی شورا میگذرد. مسیری که توهین به آرای مردم محسوب میشد.
علاوه بر این آقای نصرتی که از این منصب به عنوان سکوی پرتاب استفاده کرد و ناغافل به وزارت کشور رفت و آقای حاج محمدی هم که با آن حجم از حاشیه توسط خود شورا کمتر از یک سال مانده به اتمام دوره استیضاح شد. استیضاحی که بنظر میرسد بیشتر یک حرکت سیاسی باشد تا یک تصمیم در حوزه مدیریت شهری.
اینها همه آنچه که شورای شهر رشت بدست آورد یا به بیان بهتر بدست نهآورد نیست. در کارنامه چهار ساله این جمع ۱۱ نفره نقاط تاریک و البته معدود روشن دیگری هم دیده میشود اما نگارنده در عوض قلم فرسایی در باب عملکرد، به عواملی که منجر به این نتیجه شد میپردازد:
اول)پاشنه آشیل دموکراسی
یکی از بزرگترین مشکلات شورای پنجم عدم تناسب و سنخیت میان اعضای شورا و موضوع پارلمان شهری بود. البته که همه جای دنیا میتوان با تبلیغات عوام فریبانه توجه مردم را جلب کرد اما این بار موضوع متفاوت بود. مردم به لباس شریف نارنجی رای دادند تا گعده بالا نشینان بهم بخورد اما تنها چیزی که بهم خورد نظم و تمرکز جلسات بود.
دوم) تقوا یا تخصص
در مناظره معروفی میان بازرگان و بهشتی سوالی چالش برانگیز مطرح شد:«تقوا بالاتر است یا تخصص؟» هر کدام نظری دادن اما کمی بعد چمران پاسخ شامل را ارائه داد:«تقوا مهم است اما کسی که بیتخصص کاری را پذیرفته بیتقواست.» اینکه کسی عقبه سیاسی داشته باشد هیچ ضمانتی را برای تخصص در مدیریت شهری و پارلمان شهری در پی ندارد.
سوم) لیست امید
متاسفانه یا خوشبختانه لیست امید در انتخابات شورای پنجم چندان اقبال نداشت و کمتر از نصف لیست به شورا راه یافتند. موضوعی که حالا بار این عملکرد چهار ساله را بین جریانات سیاسی تخس میکند.
چهارم) عصیان یا رفع مسئولیت
نوعی مغالطه در شورای دوره قبل رواج داشت که در نوع خود جدید بود. هنگامی که رأی سفید در انتخاب شهردار داده میشد؛ نه یک رأی سفید معمولی، یک رأی سفید رسانهای. و پس از آن وقتی انتخاب غلط از آب در میآمد «دیدی گفتم» راه میافتاد. ماهیت شورای، حرکت جمعیست اگر کسی امکان برقراری ارتباط با جمع ندارد میبایست جای خود را به کسی دهد که توانایی جریانسازی داشته باشد.
پنجم) عطش شهردار شدن
یکی دیگر از معضلات بزرگ شورای پنجم عطش برخی اعضای آن برای شهردار شدن بود. در واقع این گونه تلقی شده بود که مسیر تصدی پست شهرداری از روی صندلی شورا میگذرد. مسیری که توهین به آرای مردم محسوب میشد.
برای این لیست بیگمان عناوین دیگری هم وجود دارد که میتوان شرح داد: سیاسیبازی بیش از حد که فضای جلسات را مسموم کرده بود، حرفهای پوچ که منجر به نابودی تیم فوتبال شهر شد، انفعال انکار ناپذیر که برخی اعضا را به لشکر سیاهی فیلمها مجیدی بدل کرده بود و ... اما موضوع مهم این است که در آینده چه اتفاقی برای این شهر خسته رخ میدهد. دو رودخانه آلوده از میان شهر میگذرند، یک لندفیل که تا خرخره از زباله پر است و شیرابهاش که وارد جنگلهای هیرکانی سراوان و زمینهای کشاورزی مردم شده و بسیاری معضلات دیگر که هر روز شدیدتر میشوند و کسی چارهای برایشان نمیاندیشد.
نظر شما: