گیل خبر/ دکتر حامد خلیلی*

*دانش آموخته اقتصاد از دانشگاه بن(آلمان)

در روزهای اخیر از قول نمایندگان کمیسیون تلفیق و انرژی مجلس خبر می رسد که بنای ایشان بر اختصاص ماهانه ۱۵ لیتر بنزین به افراد فاقد خودرو -که علی الفرض عموما از طبقات محروم و روستاییان عزیز هستند- و سپس ایجاد بازاری الکترونیکی برای فروش سهمیه ی اختصاص داده شده ی این افراد به افراد پر مصرف جامعه -که علی الفرض عموما از طبقات مرفه و ساکن شهرها هستند- قرار نهاده شده است.
همچنین، نظر به عدم اراده بر تغییر قیمتهای کنونی بنزین شامل ۱۵۰۰ به عنوان کف قیمت و ۳۰۰۰ به عنوان سقف قیمت، پس می بایستی قیمتی بین این دو مرز در بازار یکپارچه بنزین "کشف" شود.
اما در اینحال باید پرسید که آیا فردی کشاورز که در روستایی دور از پایتخت زندگی می کند، به خوبی نحوه ی فروش سهمیه ی خانواده ی خود را روی سایت یا اپلیکیشن مورد نظر آموخته است یا خیر - و احیانا در میان مدت می تواند تحلیل تکنیکال و بنیادی قیمت بنزین را نیز فرا بگیرد یا خیر- همین طوراز رهگذر داد و ستد در چنین بازاری نتیجه برای او، چه خواهد بود؟ حالا با محاسبه ای ساده می توان دریافت که او با فروش همه ۱۵ لیتر سهمیه به سقف ۳۰۰۰ -و با احتساب کسر ۱۵۰۰ قیمت پایه-، او به ازای هر فرد خانواده خود می تواند به سودی معادل ۲۲۵۰۰ تومان دست یابد.
اما دقت کنیم که در کشور ما که نیمی از مردم، علی الخصوص در نقاط محروم، فاقد خودرو هستند، اختصاص ۱۵ لیتر سهمیه به آنان، احتمالا قیمت داد و ستد بنزین را در بازاری یکپارچه به عددی ما بین ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ خواهد رساند، مثلا عدد ۲۲۵۰ تومان.
در این حالت حداکثر عایدی فرد کشاورز با فروش ۱۵ لیتر بنزین خود مبلغی معادل ۱۱۲۵۰ تومان به ازای هر فرد خانواده است.
در آن سوی معامله هم، فرد متمولی که در تهران یا شهرهای بزرگ زیست می کند و می تواند سهمیه مذکور را بخرد، قطعا خوشحال تر است. زیرا او که تا کنون مجبور به پرداخت ۳۰۰۰ تومان به ازای هر لیتر بنزین مازاد بر سهمیه ی خود بود، حال می تواند همان بنزین را -با در دسترس قرار دادن حجم عظیمی از عرضه ی بنزین ارزان تر- با قیمتی احتمالا حدود ۲۲۵۰ تومان نیز در سامانه بخرد. در نتیجه از محصول این گذر، و در بازاری یکپارچه، او از مواهب آزادسازی داد و ستد بین خود و فرد کشاورز، صاحب یارانه ای ۷۵۰ تومانی به ازای هر لیتر بنزین نیز شده است!
همانگونه که مشاهده می کنید، اختصاص ماهیانه ای حدودا ده هزار تومانی به فرد کشاورز و تسهیل گری در دسترسی ارزان تر فرد متمول به بنزین ارزان -به واسطه بازار یکپارچه-، نتیجه ی غیر عادلانه توزیع سهمیه طرح بازار آزاد یکپارچه بنزین خواهد گشت که با مقصود گسترش عدالت مورد انتظار جامعه از نمایندگان خودشان در مجلس، در تعارض است. در این صورت، از یک طرف، این "بازار"، صحنه ی "تقابل" آزمندانه افراد محروم جامعه در صف مجازی فروش بنزین و در برابر هم می شود، و از طرف دیگر، این تقابل به خدمت رسانی بیشتر در جهت مصرف "بیشینه" بنزین توسط متمولان، پیش خواهد رفت.
از سوی دیگر، در بخش تقاضای کل، با کاهش انگیزه ی افراد صاحب خودرو برای صرفه جویی در مصرف بنزین، شاهد افزایش بیشتر مصرف کل جامعه خواهیم شد و در نهایت هم این امر، دست دولت را از فرصت ارزشمند صادرات بنزین کمی خالی تر نیز خواهد کرد.
من حیث المجموع، فارغ از دغدغه های اقتصادی مانند گسترش عدالت، صرفه جویی و رفع محرومیت، باید پرسید، آیا ترغیب ذهنیت آزمندانه، علی الخصوص مابین اقشار محروم جامعه، بوسیله ی برگزاری مسابقه ماهانه ی المپیاد بنزین کشوری با اختصاص سهمیه ۱۵ لیتری -که بی مثال در دنیای کشورهای پیشرفته اقتصادی نیز می باشد-، آیا به توزیع عدالت و افزایش "سرمایه اجتماعی" ایران امروز خواهد انجامید؟