عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
۱۳۹۹/۰۸/۱۹ ۱۷:۲۱ چاپ

یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: همانطور که در گذشته، دولت و تیم آقای ظریف، قریب به ۲ سال اجازه مذاکره با آمریکا را داشتند و توافق برجام توسط حاکمیت مورد تأیید قرار گرفت، به‌نظر نمی‌رسد مانعی در مسیر مذاکرات مجدد میان این دولت با دولت آقای بایدن در آمریکا وجود داشته باشد.

روزنامه همشهری در مورد احتمال مذاکره مجدد ایران با آمریکا و دولت جدید این کشور با محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام پرداخته است که در ادامه بخشی از آن را می‌خوانید:

با توجه به پیروزی جو بایدن به‌نظر شما چه سناریوهایی پیش‌روی دو کشور در خصوص روابط آینده و به‌طور مشخص درباره برجام وجود دارد؟

اینکه ما فکر کنیم همه مشکلات ما با آمدن بایدن حل خواهد شد، اشتباه است. باید به سوابق تاریخی روابط ایران و آمریکا توجه کنیم. بسیار مهم است که نسل جوان ما از سوابق تاریخی ایران با آمریکا، انگلیس و روسیه آگاهی داشته باشند. باید در نظر گرفت که این کشورها طی سده‌های اخیر چه رفتاری با ایران داشتند و چه بلاهایی سر کشور ما آورده‌اند. از تصرفات ارضی گرفته تا کودتا، این کشورها در ایران دخالت داشته‌اند. ماهیت این سه کشور استکباری و امپریالیستی است که همواره در جهت منافع خودشان عمل می‌کنند. آمریکا با وجود ادعاهای خود درباره حقوق بشر، آزادی و دمکراسی، چه دمکرات‌ها و چه جمهوری‌خواهان در عمل و به‌سادگی با رژیم‌های دیکتاتوری کنار آمده و تعامل دارند. هر دو حزب از اسرائیلی که جنایت‌های آن برای جهانیان محرز است، حمایت می‌کنند و موجودیت و حاکمیتی به نام فلسطین و مسائلی مانند حقوق بشر موضوعیتی برای آنها ندارد.

با این حال، ادعای اینکه هیچ تفاوتی میان بایدن و ترامپ نیست، اشتباه است، زیرا در هر صورت این ۲ نفر نماینده ۲ حزبی در آمریکا هستند که هرکدام از آنها بخشی از جامعه آمریکا را نمایندگی می‌کنند. اما درباره ترامپ باید این نکته را مورد توجه قرار داد که وی یک پدیده منحصربه‌فرد در آمریکا بود. مقداری شبیه جورج بوش پسر بود ولی در واقع با او فاصله داشت. ترامپ ویژگی‌هایی داشت که حداقل در داخل حزب جمهوریخواه کسی شبیه ترامپ وجود نداشته است. در عرصه سیاست خارجی، حزب دمکرات و در رأس آن اوباما و بایدن همه‌جانبه‌گرا هستند، بر اقدام در چارچوب سازمان‌های بین‌الملل تأکید دارند، درحالی‌که حزب جمهوریخواه و در رأس آن آقای ترامپ یکجانبه‌گرا و انزواطلب هستند. به همین دلیل هم موجب شد که روابط آمریکا با اکثر کشورهای دنیا تخریب شود و از بسیاری از قراردادهای بین‌المللی خارج شود. در ارتباط با ایران هم این تصور را داشت که می‌تواند ایران را به مذاکره مجدد درباره برجام مجبور کند. اما مواضع آقای بایدن در چارچوب سیاست همه‌جانبه‌گرایی تعریف می‌شود. در تبلیغات انتخاباتی هم اعلام کرده است که آمریکا به برجام بازخواهد گشت و به تعهدات خود در این توافق عمل خواهد کرد، با این شرط که ایران هم به تعهدات خود عمل کند. این موضع آقای بایدن را می‌توان مثبت تلقی کرد. در طرف ایران هم این آمادگی وجود دارد که در همان چارچوب ۱+۵ و برجام مذاکرات ادامه پیدا کند تا اجرای تعهدات برجام از سوی تمامی اعضا از سر گرفته شود و در نتیجه آن تحریم‌های ظالمانه‌ای که در دوره ترامپ تصویب شد، کنار گذاشته شوند.

عده‌ای بر این باورند که بازگشت آمریکا با ریاست‌جمهوری بایدن به این سادگی نخواهد بود به‌نظر شما موانع احتمالی بازگشت آمریکا به برجام چه مسائلی خواهند بود؟

چارچوب برجام تعریف شده است؛ اگر آقای بایدن صداقت داشته باشد، به غیر از بازگشت به برجام و لغو تمام تحریم‌ها، باید خسارت‌هایی را که به‌دلیل نقض تعهدات از سوی آمریکا به ایران تحمیل شده است، جبران کند. در این صورت نشان خواهد داد که آمریکا به‌صورت جدی به توافقات خود پایبند است.

مسئله‌ای که دراین‌باره مطرح است این است که ایران از قِبل نقض تعهدات از سوی آمریکا، متحمل خسارت‌های زیادی شده است و با تداوم وضع موجود و تحریم‌ها، خسارت‌های بیشتری متحمل می‌شود و در مقابل، آمریکا در چنین موقعیتی قرار ندارد و به‌دلیل تداوم نقض تعهدات هزینه‌ای متحمل نمی‌شود.

هر مذاکره‌ای باید به نتایجی معطوف باشد. تعجیل در انجام مذاکرات می‌تواند به نتیجه مذاکرات لطمه بزند؛ به همین دلیل، ایران نباید به‌گونه‌ای عمل کند که نشان دهد به مذاکره نیاز دارد. اقدامات و مواضع ایران طی سه سال گذشته قانونی بوده و این آمریکاست که دچار خطا شده است؛ این مسئله‌ای است که اروپایی‌ها هم آن را قبول دارند؛ بنابراین آمریکا باید نقض تعهدات خود در برجام را جبران کند.

برخلاف دولت ترامپ، دمکرات‌ها در مقایسه با حزب رقیب خود، از قدرت اجماع‌سازی و ائتلاف‌سازی بیشتری در سطح بین‌الملل برخوردار هستند. آیا امکان عدم‌توافق میان ایران و آمریکای بایدن و احتمال بازگشت شرایط به دوره قبل از برجام و ائتلاف‌سازی بین‌المللی علیه ایران وجود دارد؟

ایران پیش از ترامپ، یک توافقی را با تیم بایدن، اوباما و کری امضا کرده است و ترامپ به‌عنوان رقیب آنها به ریاست‌جمهوری رسیده و تعهداتی را که توسط آنها به امضا رسیده، نقض کرده است؛ بنابراین اگر آنها صداقت داشته باشند، دلیلی برای عدم‌توافق وجود ندارد. اما با فرض عدم‌توافق ایران و آمریکا درباره بازگشت آمریکا به برجام، تلاش آمریکا برای فشار به ایران از طریق ایجاد ائتلاف بین‌المللی باید از سوی کشورهای اروپایی و سایر کشورها ازجمله چین و روسیه مورد پذیرش واقع شود. در همین دوره ترامپ، این کشورها حاضر نشدند که در سمت آمریکا علیه ایران قرار بگیرند. در موارد مختلف، کشورهای اروپایی، چین و روسیه پیشنهادها و قطعنامه‌های آمریکا علیه ایران را رد کردند و حاضر به همراهی با آن کشور نشدند؛ بنابراین همراه کردن این کشورها برای اقدامات غیرقانونی کار چندان ساده‌ای نیست.

ایران در دوره ترامپ ۳ سال صبر استراتژیک پیشه کرد تا اینکه دوره ترامپ پایان یافت. آیا ممکن است که سناریوی مشابهی در دولت آمریکا مطرح باشد مبنی بر اینکه دولت آمریکا برای مذاکره با ایران منتظر تغییر دولت و برگزاری انتخابات در ایران بماند تا با یک دولت تازه‌نفس برای مذاکره اقدام کند؟

‌باید در نظر داشت که توافق برجام علاوه بر کشورهای اروپایی، روسیه و چین، در آمریکا توسط حزب دمکرات و تیم بایدن، کری و اوباما و در ایران هم توسط دولت آقای روحانی و آقای ظریف به سرانجام رسید؛ بنابراین دلیلی وجود ندارد که آنها با همین تیمی که در ایران توافق را با خود آنها امضا کرده‌اند، از مذاکرات مجدد درباره همان توافق امتناع کنند؛ لذا به تأخیر انداختن مذاکرات با این پیش‌فرض موضوعیتی ندارد.

دولت آقای روحانی به لحاظ شرایط سیاسی داخل کشور و درحالی‌که کمتر از یک سال تا پایان دولت باقی مانده است، در موقعیت مذاکره با آمریکا قرار دارد؟

همانطور که در گذشته، همین دولت و تیم آقای ظریف، قریب به ۲ سال اجازه مذاکره با آمریکا را داشتند و توافق برجام توسط حاکمیت مورد تأیید قرار گرفت، به‌نظر نمی‌رسد مانعی در مسیر مذاکرات مجدد میان این دولت با دولت آقای بایدن در آمریکا وجود داشته باشد. من همان زمانی که مذاکرات برجام جریان داشت، به آقای ظریف گفتم: «مطمئن باشید اگر شما به توافقی برسید که منافع ایران در آن تأمین شده باشد، حتماً مقام معظم رهبری حمایت خواهند کرد.» بنابراین اگر برجام هم مورد تأیید ایشان نبود، به جایی نمی‌رسید.

بایدن در دوره تبلیغات انتخاباتی، مخالفت خود را با سیاست‌های عربستان در یمن اعلام و حتی بحث تنبیه عربستان را مطرح کرده بود. آیا با آغاز ریاست‌جمهوری وی، سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا در خاورمیانه دستخوش تغییرات عمده‌ای خواهد شد؟

به‌طور کلی باید توجه داشت که سیاست‌های آمریکا فارغ از وابستگی دولت به دمکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در ارتباط با رژیم صهیونیستی تغییر چندانی نخواهد کرد. هر دو حزب در حمایت از رژیم صهیونیستی هیچ‌گونه تردیدی ندارند. حمایت از این رژیم سیاست ثابت این کشور است. با این حال، ترامپ یک استثنا بود و اقدامات وی مانند انتقال سفارت و پایتخت رژیم صهیونیستی به بیت‌المقدس و به رسمیت شناختن اراضی اشغالی به‌عنوان خاک اسرائیل برخلاف قطعنامه‌های سازمان ملل بود که به‌نظر نمی‌رسد در آینده تصمیمات این‌چنینی از سوی دمکرات‌ها دنبال شود. باید توجه داشت که روابط اوباما با نتانیاهو در دوره قبل چندان مناسب نبود و زمانی که نتانیاهو به آمریکا سفر کرده بود، اوباما از او برای دیدار دعوت نکرد. با این حال، هر دو حزب به تعهدات خود برای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی، تأمین امنیت و انرژی و نفت این رژیم و برتری نظامی آن کاملاً پایبند هستند. در ارتباط با کشورهای عربی، مواضع حزب دمکرات و جمهوریخواه در آمریکا می‌تواند تا حدودی متفاوت باشد؛ با توجه به اینکه دمکرات‌ها درباره مسائلی مانند دمکراسی و حقوق بشر مدعی هستند، اگر حادثه قتل خاشقجی در دوره دمکرات‌ها اتفاق می‌افتاد، مواضع آمریکا تا حدودی می‌توانست متفاوت از ترامپ باشد. جنایاتی که عربستان در یمن مرتکب می‌شود، به‌طور کلی شعارهای غرب و آمریکا در زمینه حقوق بشر را نادیده گرفته است که تداوم این اقدامات در آینده می‌تواند عکس‌العمل دولت دمکرات بایدن را در پی داشته باشد.