نقش و روشهای جلب مشارکت جوامع محلی در مدیریت محیط زیست با رویکرد مشارکتی

گیل خبر/عماد مطالبی*

*کارشناس برنامه ریزی و محیط زیست شهری،دانشجوی دکترای تخصصی جغرافیا و برنامه ریزی شهری، عضو باشگاه پژوهشگران و نخبگان جوان

مقدمه

ویژگی های منحصر به فرد محیط زیست در کشور بویژه خط سبز جنوب دریای کاسپین  در بین زیستگاههای مختلف طبیعی و کارکردهای مختلف آنها برای جوامع بومی به منظور کنترل آبهای زیرزمینی، تعدیل شرایط اقلیمی، تامین معیشت جوامع محلی از طریق فعالیت های صیادی، دامداری و کشاورزی، ، طبیعت گردی و سایر کارکردهای ملموس و غیرملموس دیگروجود وجود اقلیم طبیعی و زیست بوم و لزوم توجه به مدیریت محیط زیست و روشهای متکی بر مشارکت و مسولیت پدیری را برای انسانها به امری ضروری بدل ساخته است. کم توجهی به وضعیت زیست بوم ها و محیط زیست کشور در روند توسعه، پایدار و ارزشمند را با چالش های جدی مواجه ساخته است و اثرات این روند تخریبی بر زندگی انسانها و تنوع زیستی،  مدیریت محیط زیست را بر آن داشته تا با تدابیر بازدارنده و یا کاربرد شیوه های جدید مدیریتی در دستیابی به توسعه پایدار، نسبت به حفاظت و احیا، اقدام کنند. در این بین »رویکرد مشارکتی « یک راهبرد برای جلب جوامع محلی و بومی به عنوان مدیریت یکپارچه محیط زیست ( منابع آب، زمین و معیشت) است و مدیریت زیست بوم های طبیعی بر اساس آن حفظ محیط زیست را با به رسمیت شناختن بهره برداریهاى معقول اقتصادى ، در نظر گرفتن نقش انسان و به ویژه جوامع محلى به عنوان بخشى از زیست بوم و همچنین در نظر گرفتن ارتباط بین اجزاء مختلف زیست بوم عملى می سازد. بدیهى است که در وظیفه یک سازمان مستقل نیست و تداوم ارتباط بین انسان  بااین رویکرد، سبب حفظ محیط زیست می گزدد صرفا به همراه طبیعت و همچنین همگرایى توان و عزم جوامع انسانى و مراجع دولتى و غیردولتى زمینه مناسبى را براى حفاظت از محیط زیست و تحقق توسعه پایدار در یک کلام پایداری محیطی را که تصویر یک هدف خوب در مدیریت محیط زیست است فراهم مى‌آورد.

یکی از مسایل مربوط به نقش جوامع محلی در مدیریت محیط زیست بویژه با رویکرد مشارکتی، آن است که سعی شود جوامع محلی در فرآیند تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها و درنهایت در عمل و اجرا سهیم باشند که به آن مدیریت مشارکتی گویند. که یک نگاه کارکردی و اجزایی دارد و در تقابل اجزا و کارکرد به گونه ایی رقم می خورد که در راستای یک ساختار گام بر می دارند و در آن سعی می شود جوامع محلی روز به روز به پویایی و پایداری برسند به عبارتی دیگر یکی از روشهای جلب جوامع محلی در مدیریت محیط زیست، از واکنش پذیری و تک عاملی (دولت محور) به سمت بازدارندگی و مشارکت تغییر نگاه داشته باشیم.مدیریت مشارکتی مجموعه ایی از دستورالعمل ها و پروتکل ها است که موجب درک عوامل و شرایطی می شود که افزایش روابط و همکاری بین نهادها و بخش های مختلف برای تبادل اطلاعات و دانش را درپی دارد و درنهایت، بر توانمندسازی جوامع محلی در راستای رفتارهای مدنی افراد و حمایت های اجتماعی به سلامت اجتماعی و افزایش تاب آوری در مقابله با معضلات زیست محیطی و ملاحظات آن اثر بخش می باشد.باید گفت مدیریت محیط زیست با رویکرد مشارکتی و به کارگیری جوامع محلی متضمن پایداری محیطی است.

 

روش های جلب مشارکت جوامع محلی در مدیریت محیط زیست :

1- توانمند سازی

توانمند سازی ابزاری است در مدیریت مشارکتی که موفقیت تلاش ها را در جوامع محلی تضمین می کند.

توانمندسازی فرآیندافزایش ظرفیت افراد و گروهها برای انجام انتخاب ها، دگرگونی انتخاب هایشان در برابر کنشها و برآیندهای مطلوب است. درواقع، توانمندسازی عبارت است از آزاد کردن قدرت افراد که به واسطه ی دانش و انگیزه ی خود صاحب آن هستند و با افزایش قابلیت های خود می توانند به نیازهای خود پاسخ دهند و به حقوق و قدرت برابر دست یابند.

هدف اصلی توانمند سازی پیشرفت و تعالی جوامع محلی که از شاخص های توسعه پایدار در مدیریت محیط زیست است می توان از شاخص اصلی توانمند سازی به مهارت اشاره کرد که به نبال آن افزایش شناخت، قابلیت اعتماد،افزایش حق انتخاب، و افزایش قدرت کنترل بر عوامل تهدیدزای محیطی را در بر دارد و سبب عدالت محوری و توسعه انسانی می شود.توانمد سازی از الگوهای رویکرد مشارکتی در حوزه مدیریت محیط زیست است که سبب  تعاملات مناسب میان سازمانهای حمایتی، سازمانهای مردم نهاد، برنامه ریزان و دلسوزان جامعه است.

 

2- تلاش و همدلی در تمامی سطوح مدیریت محیط زیست

تلاشها و اقدامات آتی به منظور نهادینه سازی رویکرد مشارکتی در مدیریت محیط زیست  در کشور می تواند دشواری ها و پیچیدگی های خاص خود را داشته باشد به منظور سهیم داشتن و جلب جوامع بومی

این امر امکانپذیر است و با شناخت و مدیریت چالش ها و تهدیدات و با مشارکت سایر ذینفعان ملی، استانی و جوامع محلی، امری دور از دسترس نیست. در سایه این تلاش و همدلی تیم های اجرایی متشکل از سازمان ها و مراجع ذی ربط و بخش خصوصی و شرکتهای فنی و مهندسی همکار، مردم محلی و بومی از نتایج این روش هدفمند است .

 

3- استقرار الگوی جدید و جامع نگر

پیاده سازی یک الگوی بطور جامع که بتواند مشارکت جوامع بومی و محلی را به عنوان جامع مسوول و مشارکت پذیر فراهم سازد. باید در استقرار با توجه به ظرفیت های واقعی کشور صورت گیرد یکی از اصلی ترین اقدامات در استقرار و در نتیجه جلب جوامع محلی در این الگوی جامع، مستندسازی مناسب و انتقال دستاوردها و تجربیات به مخاطبان اجرایی است. این امر امکان انجام اقدامات آتی مشابه با درس گرفتن از تجارب کسب شده در زمینه های مرتبط را تسهیل می کند.سعی و کوشش دارد تا مجموعه ای از دستاوردها و اقدامات ارزشمند مرتبط با مشارکت جوامع محلی را در استقرار الگویی جامع نگر و انسان محور معرفی کرده و چالش های  موجود را راهگشایی و در تلاش های آتی در زمینه پیاده سازی مدیرت محیط زیست نقش مشارکت و تعاملات اجتماعی را پویاتر و محوری تر در کشور به اشتراک گذارد.

 

4- برون سپاری وظایف مدیریت محیط زیست و همسویی مشارکتی و مردم نهاد در مقررات و سیاست گذاری

اصل پنجاهم قانون اساسی در حفظ محیط زیست تاکید کرد: حفاظت وظیفه دستگاه خاصی نیست بلکه وظیفه همگانی است در این زمینه باید با توجه اجرای سیاستگذاری و تدوین مقرات در این خصوص از پتانسیل مشارکت مردم استفاده از جوامع محلی برای حفاظت و مدیریت محیط زیست در عرصه مختلف بهره برد در برون سپاری که یکی از روشهای جلب جوامع محلی با ارتقای شاخص کیفی پهنه های زیستی

در زون های بازسازی،‌احیا و تخریب شده،‌مدیریت زیست بومی ،‌پایش عرصه ها و مدل بهره مندی خردمندانه از این مناطق رویکرد مشارکتی مدیریت محیط زیست را افزایش می دهیم.

 

5- اصلاح ساختار اداری با رویکرد مدیریت مشارکتی

مدیریت محیط زیست با رویکرد مشارکتی و استفاده از جوامع محلی مسیری برای توسعه پایدار است که نیازمند توجه و برنامه ریزی و اصلاح ساختار اداری دستگاه متولی محیط زیست کشور است رویکرد برنامه محور شدن فعالیت‌ها، حذف فعالیت‌های موازی، روان‌سازی و شفافیت امور و مشورت حداکثری با نخبگان و بومی‌سازی دستورالعمل‌های مشارکت ذینفعان در قالب برنامه‌های مشارکت مردمی و مدیرت مشارکتی

 

6- تشکیل اتاق‌های فکر و کارگروه‌های کارشناسی تخصصی

بهره‌گیری از توان علمی چهره‌های دانشگاهی و افراد مجرب و سازمان‌های مردم نهاد در مدیریت محیط زیست (زیستگاه‌ها و حیات‌ وحش) و استفاده از نظرات آنها در مواردی چون به روزرسانی روش‌ها و شیوه های زیست محیطی( سرشماری و برآورد جمعیت حیات‌ وحش، مدیریت برنامه‌ محور زیستگاه‌ها، مشارکت با جوامع محلی) برنامه‌های عمل و اجرایی در حوزه گونه‌های خاص (همچون یوزپلنگ، خرس قهوه‌ای و سایر گونه‌ها) در قالب تشکیل اتاق فکر، کمیته تخصصی پستانداران، کمیته تخصصی پرندگان از دیگر اقدامات جلب روشهای جوامع محلی و بومی و رویکرد مشارکتی و همسویی مردمی در مدیریت محیط زیست است.

 

7- راه‌اندازی سامانه‌های اطلاعاتی و ارتباطی مردمی

استفاده از بسترهای ICT  و IT و هوشمند سازی در پیوند جوامع محلی و بومی با نگاه مشارکت مردمی پیوند معناداری دارد راه اندازی سامانه اظلاعات در استفاده و کارایی داده ها بسیار موثر می باشد سامانه بانک اطلاعات تصرفات اراضی (سباتا)، سامانه صدور مجوز شکار و صید کشور، سامانه بازدید از مناطق تحت مدیریت کشور، سامانه بانک های اطلاعاتی محیط طبیعی و تنوع زیستی کشور(سبامت) ، سامانه بانک اطلاعات حریق مناطق تحت مدیریت، سامانه بانک اطلاعات غارهای کشور، سامانه بانک اطلاعات خسکسالی مناطق و سامانه پایش ملی غاز پیشانی سفید کوچک در ایران و همچنین یکی از بسترهای مهم ارتباطی با استفاده از فناوری سامانه ارتباط مردمی فوریتهای زیست محیطی 1540 می باشد.

8- گسترش و ترویج سطوح مشارکتی در مدیریت زیست محیطی

همـکاری و مشـارکت بـا هـدف مبادلـه اطلاعات بین سـازمانهای دولتـی و غیردولتـی  انجـام مـی گیـرد.

در ایـن مشـارکت؛ روابـط و مناسـبات سـازمانهای مـردم نهـاد بـا سـایر سـازمانها گسـترش می یابـد.

بـرای عملی کـردن ایـن سـطح از مشـارکت، دو طـرف بـا برگـزاری سـمینارها، کارگاههـای آموزشـی، گردهمایی هـای مشـورتی و امثال آن افـکار و ایده های خـود را بـا یکدیگـر مبادلـه می کننـد. بـه ایـن ترتیب،آنـان از نقطـه نظـرات یکدیگر درباره مسـائل مشـترک و مدیریت محیط زیست در عرصه ها و پهنه ای زیستی آگاهی می یابند و بستر مناسبی برای جلب جوامع و رویکرد مشارکتی فراهم می شود و باعث همـکاری و تشـریک مسـاعی می شود.

 

9- هماهنگ سازی

این شیوه در جلب مشارکت و استفاده از جوامع محلی در مدیریت زیست محیطی می تواند باعث کارایی بیشتر در مواجهه با مسایل پیشرو می شود.در این روش با ایجاد کمیته های مشترک در حل مشکلات محیط زیست مبتنی بر مردم محوری نقش اساسی دارد.

 

10- عملگرایی

در این روش جوامع محلی و بومی و مدیریت زیست محیطی با رویکرد مشارکتی تلاش های هدفمندی را برای همکاری و پیگیری امور صورت می دهند و برای دسـتیابی به کنشـی مشـترک، این به سمت هدایـت و برنامه ریـزی فعالیتها حرکت می کنند و به تدوین راهکارها و تسهیم در یک دیدگاه مشترک و اتخاذ اهداف مشترک می پردازند و سبب رونق مشارکت و تمرکز زدایی می شوند.

 

موانع مدیریت محیط زیست  در رویکرد مشارکتی:

-        محدودیت شدید منابع

-        برنامه ریزی های بلند مدت بدون در نظرگرفتن ظرفیت های واقعی

-        تغییرات پهنه های زیستی

-        اعتقاد نداشتن متخصصین و برنامه ریزان به دانش بومی

-        نداشتن برنامه ی منطقی برای بهره گیری از مشارکت جوامع محلی

-        موانع انگیزشی،برنامه ریزی،ارتباطی و آموزشی

 

مفهوم کاربرد رویکرد مشارکتی در زمینه های مختلف توسعه و مدیریت حفاظت زیست محیطی در سیاست گذاری و قاعده سازی پذیرفته شده است. رویکرد مشارکتی در مدیریت محیط زیست را باید به عنوان یک آیین مهم در محیط زیست و تصمیم گیری در توسعه پایدار ارایه نمود و استفاده از پتانسیل جوامع بومی و روش های جلب مشارکت تا حد ممکن بکارگیری این رویکرد را ملزم می کند همچنین نقش مهم و بعضا محوری ایفا شده توسط جوامع محلی و بومی، اهمیت دانش سنتی و میراث فرهنگی معنوی جوامع یاد شده در تضمین داشتن محیط زیست پایدار را شناسایی می نماید. با در نظر گرفتن دو اصل مذکور این الزام استنباط می شود که باید مشارکت با درجه بالای جوامع محلی در تمام مراحل حفاظت از محیط زیست (از سیاست گذاری تا مدیریت) را تضمین نماید؛

 
نمودار2- موانع جلب مشارکت جوامع محلی در مدیریت محیط زیست با رویکرد مشارکتی


پیشنهادات

-        افزایش سرمایه های اجتماعی و آگاه سازی از فواید مشارکت همراه با مدیریت و برنامه ریزی

صحیح برای جلب جوامع محلی

-        ظرفیت سازی و ظرفیت سازگاری با افزایش مشارکت و توان مقابله جوامع بومی با بحران محیط زیست

-        جوامع محلی درباره ی انجام و راه اندازی پروژه های محلی، مانند تعاونی ها و انجمن های محلی

-        و ... ، آموزش یابند؛ زیرا ایجاد چنین تشکل هایی در میزان توان مشارکتی جوامع محلی و نیز

میزان توانمندی آنان مؤثر خواهد بود.

-        در نظـر گرفتـن نیازهـای متنـوع و اولویتهـای جامعـه محلـی

-        تعیین اولویتها با مشارکت و توافق مردم؛

-        اسـتفاده از نظـرات مبتکرانه اقشـار مختلـف جامعه؛

 

نتیجه گیری :

بـه دنبـال طـرح مقوله مشـارکت و جوامع محلی در مدیریت محیط زیست سبب رواج فرهنـگ زیسـت محیطـی می گردد و نزدیکی و پیوند بین محیط زیست و جامع محلی و روابط انسانها برقرار می گردد

تفکر و عمـل باید تغییـر یابد و تغییر جنبه های کمی و مصرف مداری به جنبه های کیفی و مقوله ایی و زیبا شناختی اساس این دگرگونی است در مدیریت محیط زیست با رویکرد مشارکتی جلب جوامع محلی و بومی و ارتقا روش و شیوه های مشارکت سبب شده است همبستگی ارگانیکی به شکل چشم گیری کاهش یابد به گونه ایی که مردم تنها نهاد و سارمان دولتی خاصی را متولی محیط زیست و مدیریت آن نمی دانند بلکه هر شخص و به طور کلی جوامع محلی و بومی در این امر خود را مسوول و مشارکت پذیر می دانند

این رویکرد نشـاندهنده ارتبـاط عوامـل اجتماعی و فرهنگـی با ارتقاء محیط زیسـت و مدیریت آن می باشـد.در انتها باید گفت که نقش روشهای جلب مشارکت جوامع محلی در مدیریت محیط زیست با راهکارهای کارکردی و اجزایی به دنبال ایجاد یک ساختار منسجم در مدیریت زیست محیطی هستند که از رهگذر رویکرد مشارکت پاسخگویی،شفافیت،ثبات و اصلاح ساختاری (انتقال قدرت و رفع بوروکراتیک و عدم تراکم ) را به دنبال دارد.و مشارکت جوامع محلی در مدیریت زیست محیطی در قالب تصمیم گیری و فراگرد مساعد در فعالیت های محیط زیست است.و سبب تشکیل نظام واره مشارکت های زیست محیطی می شود.


نمودار3- نظام واره مشارکت های زیست محیطی در مدیریت محیط زیست (رویکرد مشارکتی)