با تحقیقی که به صورت میدانی در زمینه عملکرد شوراهای اسلامی به ویژه در حوزه روستایی انجام شده است، دو عامل: «پایین بودن سطح تحصیلات» و «عدم آگاهی کافی و لازم نسبت به شرح وظایف» در بروز ضعف در اجرا و ناکارآمدی این شوراها نقش بسیار عمده ای دارند و وجود این نقیصه سبب شده تا سطح نارضایتی روستاییان از عملکرد شوراها بالا گرفته و حتی در پاره ای مواقع باعث بروز برخی مشکلات بین آنان گردد.
نظام جمهوری اسلامی، حکومتی برآمده از خواست مردم است که مسئولین آن توسط خود مردم انتخاب می شوند. در جمهوری اسلامی برای چهار نهاد ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر و روستا انتخابات برگزار می شود.
اگرچه چهار نهاد ذکر شده برآمده از انتخاب مردم هستند اما شوراهای اسلامی شهر و روستا در این میان از جایگاه ویژه ای برخوردارند.
با توجه به اینکه پنج دوره از فعالیت شوراهای اسلامی شهر و روستا در کشور ما می گذرد، اما متاسفانه آن چیزی که هدف قانون گذار از تعریف نقش و جایگاه برای شوراها در قانون بود، حداقل در حوزه شوراهای اسلامی روستا تحقق نیافته است .
با نگاهی به عملکرد برخی از اعضا چه قبل از انتخاب شدن و چه بعد از راهیابی به شورا متوجه می شویم که این افراد آشنایی بسیار مختصری با قوانین و وظایف شوراها دارند که البته دلیل عمده آن به این خاطر است که آموزش کافی و خوبی برای اعضای شوراها خصوصاً شوراهای روستایی در نظر گرفته نشده است و اگر هم آموزشی بوده به صورت مقطعی و پراکنده بود که با توجه به پایین بودن سطح تحصیلات درصد بالایی از اعضای شوراهای روستایی، بازده خوبی نداشته و همین امر باعث گردید که به طور ناخواسته در بسیاری از این شوراها در عمل شاهد ضعف در اجرای قانون باشیم که دلیل عمده آن به اقرار اعضای شوراهای روستایی، نبود آموزش و عدم آگاهی کافی از قانون و یا نحوه اجرای آن، بوده است.
با تحقیقی که به صورت میدانی در زمینه عملکرد شوراهای اسلامی به ویژه در حوزه روستایی انجام شده است، دو عامل: «پایین بودن سطح تحصیلات» و «عدم آگاهی کافی و لازم نسبت به شرح وظایف» در بروز ضعف در اجرا و ناکارآمدی این شوراها نقش بسیار عمده ای دارند و وجود این نقیصه سبب شده تا سطح نارضایتی روستاییان از عملکرد شوراها بالا گرفته و حتی در پاره ای مواقع باعث بروز برخی مشکلات بین آنان گردد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه طبق قانون اساسی، شوراهای اسلامی شهر و روستا به عنوان نهادی مردمی که قرار است نقش مهمی را در کشور ایفا نمایند ، نهادی نوپا و کم تجربه در امور اجرایی هستند، لذا آموزش نیروهایی که بتوانند در این شوراها فعالیت نمایند و آگاه به امور باشند، بسیار می تواند به نفع دولت باشد، زیرا حضور این گونه افراد باعث خواهد شد تا انجام بسیاری از امور دولت در بخشهای مختلف به ویژه در بخش عمرانی توسط شوراها انجام شود و این در راستای کوچک کردن دولت است .
بنابراین یکی از راههای هدایت شوراها به یک جایگاه مناسب در نظام سیاسی و اجتماعی کشور همانا توجه به امر آموزش است . اجرای یک طرح آموزشی به صورت مستمر در زمینه های مختلف سبب می گردد تا شوراهای اسلامی به ویژه در روستاها، بهتر بتوانند وظایف محوله خود را به انجام رسانند. پر واضح است که موفقیت هر چه بیشتر شوراها در انجام وظایف محوله از حجم کارهای انبوه دولت خواهد کاست، اما اگر قرار باشد کارهایی که دولت، طبق قانون به شوراها محول کرده است را نیز به دلیل ضعف شوراها خود انجام دهد این کار تنها هزینه ای اضافی و از طرفی باعث بزرگ تر شدن حجم دولت خواهد شد ، درست برعکس آنچه که مدنظر است .
در پایان ضمن تاکید مجدد به برگزاری دوره های آموزشی مفید برای اعضای شوراها به ویژه شوراهای روستایی، پیشنهاد می شود برای حل این مشکل در کوتاه مدت، شوراها در کنار خود از مشاوره افراد کارشناس و متخصص در امور شورا استفاده کنند تا در تصمیم گیری و برنامه ریزی های خود موفق تر عمل نمایند و ریسک تصمیمات آنان کاهش یابد و مطمئناً همین امر می تواند تا درصد بالایی از تکرار این موارد کاسته و به تاثیر گذاری و مفید بودن شوراهای روستایی بیش از پیش بیافزاید.
گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
نظر شما: