نسرانه ذوالفقاری
۱۳۹۹/۰۱/۰۳ ۱۸:۴۱ چاپ
52757701 303

جامعه ما برای اولین بار در چند نسل اخیر با بحران ناشی از یک بیماری همه گیر مواجه شده است. شیوع کرونا نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان تبدیل به یک بحران بزرگ شده است. این ویروس تهدید کننده  زیست آدمیان ، زندگی اجتماعی را به ‌شدت مختل کرده و به یک ابرمساله و بلکه «ابربحران» اجتماعی تبدیل شده است. قطعا شیوع و گسترش  ویروس کرونا پیامدها و تبعات اجتماعی و اقتصادی  در پی دارد که همه ما را متاثر خواهد ساخت. شیوع خاص  ویروس کرونا نشان داد که چگونه می توان مسئله بیولوژیکی و اپیدمیولوژیک را به یک موضوع اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی تبدیل کرد.

گیل خبر/ نسرانه ذوالفقاری مدرس دانشگاه

یکی از مهمترین عواقب ناشی از شیوع ویروس کرونا ایجاد اضطراب اجتماعی در سراسر جهان است.و این امر نگرانی های جدی را برای شهروندان در همه کشورها ، حتی در جوامعی که  هنوز  شیوع این ویروس  تایید نشده ، ایجاد کرده است. با آمدن ویروس کرونا و درگیر شدن افکار عمومی، نوعی ترس اجتماعی ایجاد شده که این نگرانی تا ترک عادت‌هایی که جدایی از آنها ناممکن به نظر می رسید هم پیش رفته است ، که گاه حتی یک عطسه هم می‌تواند آرامش آنها را بر هم بزند. این ترس بر خلاف ترس های دیگری است ، که هر کدام از افراد پیش تر با آن مواجه شده اند. چرا که در ترس های قبلی ، فرد بعد از نگرانی شخصی با قرار گرفتن در کنار دیگران آرامش پیدا می کند و نگرانی اش برطرف می شود ولی در این نوع ترس ، فرد فکر می کند باید از دیگران و جمع ها بگریزد و ترس از دیگری ، جایگزین  آرامش در کنار دیگری شده است .کرونا نوعی ترس اجتماعی اعم از ترس از جمعیت و ترس از دیگری ایجاد کرده است؛ این دیگری ، حتی می تواند نزدیکان خود فرد باشد و افراد احساس می کنند در مرز بقا و فنا ایستاده اند . این نوع فرار از ترس ، "جامعه مخاطره آمیز"  اولریش بک جامعه شناس آلمانی را در ذهن ما  تداعی می کند ، که وی یکی از ویژگی های  این جامعه را توزیع امور منفی و مخاطره در بین هم نوعان خود می داند. و آن را به عنوان روشی منظم برای مقابله با خطرات و ناامنی های ناشی از مدرن شدن و خود نوسازی تعریف می کند. وی این مساله را به یک تغییر و تحولات گسترده که آن را "نوسازی رفلکس" می نامد ، نسبت می دهد ، جایی که عوارض ناخواسته و پیش بینی نشده بر زندگی مدرنیته تأثیر می گذارد و اساس تعریف آن را زیر سوال می برد.

و همچنین با وام­گیری از جامعه­شناسی جامعه پرخطر، "زیگموند باومن"می توان گفت که ایده امنیت به عنوان یکی از مهم ترین پایه های مدرنیته که سعی داشته تا تأمین امنیت شهروندان را در جامعه مدنی تضمین کند، با وقوع بحران مدرنیته سست شده است.

 همه گیر شدن بیماری کرونا نشان داد آن قدر که تصور می‌کنیم بر طبیعت و پیش بینی ناپذیری‌های آن چیره نشده‌ایم و چنین بیماری‌هایی می‌توانند آسیب‌های جدی بر تمدّن بشری وارد کنند همانگونه که اولریش بک معتقد است ریسک های جامعه مدرن متاخر به سبب ماهیت غیر محلی و جهانی شده و آثار بالقوه دراز مدتی که دارند به سادگی قابل محاسبه نیستند. وی معتقد است که هنگام وقوع بدترین فاجعه یا حادثة ممکن که تأثیرات آن طولانی مدت، جبران ناپذیر و محاسبه ناشدنی است، هیچ نهاد یا تشکیلاتی وجود ندارد که بتواند از آن ممانعت کند یا تأثیرات مخرّب آن را جبران کند ریسکهای معاصر را فقط با استفاده از ابزارهای تکنولوژیک می توان کاهش داد اّما هیچگاه نمیتوان بطورکامل آنها را کنترل کرد یا از میان برداشت و بسیار ساده انگارانه خواهد بود اگر تصور کنیم آنچه امروز رخ می‌دهد آخرین مورد از چنین بیماری‌هایی است. وهمچنین نشان داد که جامعه در معرض خطر منجر به جامعه آسیب پذیر می شود چرا که در خصوص بیماری کرونا ، همه گروه های جوامع احساس می کنند که در معرض خطر هستند. به همین دلیل است که در جامعه ریسک ، سرمایه گذاریهای عظیمی باید انجام شود تا ادراک و ارتباط ریسک مورد مطالعه قرار گیرد .اما آنچه این شیوع را متفاوت کرده است ، احساس شکنندگی زندگی بیولوژیکی انسان در سراسر جهان و تقاضای آنها برای "جامعه استریل" است وبدین ترتیب رویای "جامعه استریل" اساساً در تقاضای بشر برای ابدیت پایه گذاری شده است. شیوع ویروس کرونا و پیامدهای مرتبط با سلامتی و اجتماعی آن باید به عنوان یکی از مهمترین وقایع اجتماعی در زندگی بشر در قرن بیست و یکم در نظر گرفته شود. و همچنین جامعه  ما نیاز به یک رویکرد میان رشته ای جدید با همکاری جامعه شناسان ، فیلسوفان ، انسان شناسان ، ویروس شناسان ، اپیدمیولوژیست ها و متخصصان بهداشت عمومی دارد تا هم در رفتار ما نسبت به محیط و هم در اقدامات ما در مواجهه با بحران تغییری ایجاد شود.

در پایان ، این شیوع به ما یادآوری می کند که چگونه جوامع فعلی از نظر بیولوژیکی و ذهنی آسیب پذیر هستند. ما باید انعطاف پذیری را نه بر اساس زیست شناختی بلکه در سطح روحی ، اجتماعی و معنوی بهبود بخشیم.