یادداشت سردبیر به بهانه انتخابات مجلس؛
۱۳۹۸/۱۱/۳۰ ۰۸:۳۳ چاپ

گیل خبر/ سامان بدر:  «مبارزه با فساد»، «رفع معضل بیکاری و فقر» ، «یارانه یک میلیونی» و ده ها شعار زیبا این روزها در جوار پوسترهای رنگ و لعاب رفته کاندیداهای مجلس خودنمایی می کند. به جرات می توان گفت بسیاری از کاندیداهای مجلس هنوز با ساختار مجلس آشنا نیستند.حتی اگر فرض بگیریم که خودشان نیز می دانند که چنین شعارهایی کارایی عملی ندارد. شاید بهتر باشد به مانند انتخابات مجلس خبرگان از همه نامزدهای انتخابات مجلس نیز امتحان کتبی گرفته شود تا بدانیم که تا چه اندازه به درد قانون گذاری در مجلس می خورد. شاید اگر این امتحان شکل می گرفت این همه کاندیدای استندآپ کمدین، شومن و یا متخصص شعار نداشتیم. این ردصلاحیت ها هم قابل باورتر بود.

نماینده ای که در میان پوسترهای میلیاردی خود از مبارزه با فساد صحبت می کند که نهایت کارش در زمینه فساد بحث های تحقیق و تفحص بود که در این رابطه نیز حاشیه ها بسیار است. آیا تا حالا شنیده ایم که در قوه قضائیه صحبت آن مطرح شود که فلان فساد توسط فلان نماینده مجلس کشف شده است؟ ما اکنون در مجلسی قرار داریم که سخنگوی شورای نگهبانش می گوید حدود نود نماینده به دلیل بحث های مالی ردصلاحیت شده اند. این مجلس را می توانیم ضد فساد بدانیم که از نماینده اش تقدیر کنیم؟ آن هم بر چه استنادی؟ با تاخت زدن فساد با ارائه گزارش تحقیق و تفحص؟ این گمراه کردن افکار عمومی نیست؟مگر همین مدت پیش نبود که مدیرعامل دخانیات کشور مدعی بود که فلان نماینده مجلس به خاطر عدم انتصاب فرد منتسب به خود بحث تحقیق و تفحص از دخانیات را کلید زده است؟
در جای دیگر می بینیم که فلان کاندیدا از رفع معضل اشتغال می گوید. گویی نماینده کارگاه اشتغال آفرینی ایجاد کرده است و عنقریب است که هزاران جوان جویای کار منطقه را در جایی مشغول کند. ولی در واقعیت می بینیم نهایت کار نماینده این است که زیر نامه ارباب رجوع دفاتر مراجعانش پاراف کند که مشخص نیست آن نامه به نتیجه برسد یا خیر! حالا این وسط عده ای از ورود سرمایه گذاران و صاحبان صنعت می گویند که ما نیز مثل بسیاری از مردم منتظریم آن را ببینیم.

ما با پدیده هایی در مجلس روبه رو هستیم که خود را منتقد و مخالف دولت می دانند و می خواهند همه مشکلات را به گردن دولت بیندازند، ولی وقتی صحبت از شاخص های دوران نمایندگی خود می کنند چیزی بیشتر از همان دستاوردهای دولتی در زمینه آسفالت، آب، برق و گاز ندارند. همه ضعف ها گردن دولت است و همه دستاوردها نتیجه زحمات ایشان! گویی دولت نهادی است که با توجه به تیپ و قیافه و ابهت این نمایندگان به آن ها سرویس می دهد.
جالب است عده ای از کاندیداهای مجلس خود را وکیل مردم می دانند و در مقابل وکیل دولت بودن موضع می گیرند. گویی دولت از کره ای دیگر آمده است و غیر انتصابی ترین نهاد تصمیم گیری در کشور است. اما فارغ از این مساله سوال این است که چگونه بعضی از این افراد وقتی  خودشان مدیر دولتی بودند تنها با نمایندگان دولتی نشست و برخاست داشتند و در مقابل هرکس مقابل دولت موضع می گرفت علم مخالفت می ورزیدند، حال دولت عوض شده است و یا تصمیم گرفته اند تغییر موضع دهند؟

این نمایندگان که نماینده ملت هم می خواهند باشند تازگی ها یاد هم گرفته اند که بگویند مستقلند. مستقل از چه چیزی؟! از جناح های کشور؟ این ها هم می خواهند مستقل باشند و هم مستقلانه با فساد مبارزه کنند، هم اشتغال ایجاد کنند و هم با فقر مبارزه کنند !  «تک درخت در لانگ شات» که یکه و تنها ایستاده اند.

آقایان و خانم های محترم کاندیدا، به خدا شما آن قدرها قدرت نخواهید داشت که هم با فساد مبارزه کنید و هم ایجاد اشتغال داشته باشید و هم فقرزدایی کنید. سیاست های کلی نظام بسته شده است، اسناد بالادستی هست. شما نهایت بتوانید در جزئیات بودجه دخل و تصرفی کوچک داشته باشید . آن هم تازه شورای نگهبان تایید کند و یا در مجمع تشخیص مصوبه خاک نخورد یا «صبح جمعه ای» تصمیم گرفته نشود. شما «سوپرمن» غربی ها یا «امیرکبیر» خودمان نمی توانید باشید. نهایت بتوانید یکی باشید که دوست دارید فلان مدیر دولتی حوزه انتخابیه جایش تغییر کند. این مجلس شما را نمی خواهد ، شما مجلس را می خواهید.